سیستم
سیستم فوتبال (به انگلیسی: Football Formation) به تاکتیکهایی که سرمربی برای بازی تیم در نظر میگیرد و بازیکنان مطابق این تاکتیکها در زمین چیده میشوند، میگویند که بهنوعی همان ساختار تیم است. دروازهبان یک پست ثابتاست و در سیستم جایی ندارد و ده بازیکن دیگر در این سیستم در زمین چیده میشوند. از جملهٔ این سیستمها میتوان به ۲–۴–۴، ۱–۱–۴–۴، ۱–۵–۴، ۳–۳–۴ و ۲–۳–۵ اشارهنمود. سیستم ۲–۴–۴ یکی از رایجترین سیستمهای فوتبال است که در انگلستان بسیار کاربرد دارد و از ۴ مدافع، ۴ هافبک و ۲ مهاجم تشکیل شدهاست. سیستم ۱–۱–۴–۴ چنان چه از نامش پیداست، گیجکننده نیست.

در این سیستم، چهار مدافع و چهار هافبک بازی میکنند و مهاجم دوم پشت مهاجم اصلی قراردارد. سیستم ۱–۵–۴ را بهطور سنتی تیمهای اروپایی در لیگهای برتر خودشان بهکار میگیرند. این سیستم از چهار مدافع، پنج هافبک و یک مهاجم تشکیل شدهاست. سیستم ۳–۳–۴ یک سیستم کاملاً هجومی است. این سیستم از چهار مدافع، سه هافبک و سه مهاجم تشکیل میشود و علاوه بر حملهکردن با سه مهاجم، خط هافبکی قوی و نیرومند را دارا میباشد. سیستم ۲–۳–۵ نیز تاچند سال پیش به یک سیستم محبوب تبدیلشده و بهخوبی امکان جابهجایی مهاجمان و مدافعان را فراهم میکند. این سیستم همانطور که از نامش پیداست، از پنج مدافع، سه هافبک و دو مهاجم تشکیل شدهاست.
جام جهانی فوتبال
جام جهانی فیفا (که همچنین با نام جام جهانی فوتبال و یا بطور خلاصه، با نام جام جهانی شناخته میشود)، مسابقات حرفهای فوتبال است که در ردهٔ مردان و بین اعضای فدراسیون بینالمللی فوتبال(فیفا) برگزار میشود. این مسابقات از سال ۱۹۳۰ بطور مرتب و هر ۴ سال یکبار برگزار میشود و تنها در سالهای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۶ و به علت جنگ جهانی دوم برگزار نشدهاست. قهرمان فعلی این مسابقات، کشور آلمان است که در مسابقات سال ۲۰۱۴ قهرمان شد، که در بازی فینال با یک گل و شکست آرژانتین قهرمان شد.
در حال حاضر، مسابقات در طی نزدیک به یک ماه و با حضور ۳۲ تیم برگزار میشود که به این مرحله از مسابقات، معمولاً مرحلهٔ نهایی جام جهانی گفته میشود. تیمها برای ورود به مرحله نهایی جام، در طی ۳ سال قبل از آغاز آن، تلاش کرده و در نهایت به همراه کشور (های) میزبان در این مسابقات حضور پیدا میکنند.
تاکنون ۲۰ جام جهانی برگزار شدهاست و تنها ۸ کشور موفق به فتح این مسابقات شدند که کشور برزیل با ۵ قهرمانی، پرافتخارترین تیم این رقابت هاست. همچنین برزیلیها تنها تیم در دنیا هستند که در تمام ۲۰ دورهٔ رقابتها حضور داشتند. ایتالیا و آلمان با چهار قهرمانی، دومین تیمهای پرافتخار دنیا هستند، اوروگوئه و آرژانتین با ۲ قهرمانی و کشورهای انگلستان، فرانسه و اسپانیا ۶ کشور دیگری هستند که تجربهٔ کسب عنوان قهرمانی را دارند.
جام جهانی، پربیننده ترین رویداد ورزشی است طوریکه بازی فینال جام جهانی سال ۲۰۰۶ را که در کشور آلمان برگزار شد، ۷۱۵٫۱ میلیون نفر در سرتاسر دنیا به صورت زنده تماشا کردند.
میزبان ۲ دوره بعدی جام جهانی نیز انتخاب شده است که کشورهای روسیه و قطر به ترتیب در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ میزبان رقابتها خواهند بود.
تاریخچه
مسابقات بینالمللی قبلی
در سال ۱۸۷۲، نخستین مسابقه بینالمللی فوتبال بین دو کشورانگلیس و اسکاتلند در گلاسگو انجام شد که با نتیجه مساوی بدون گل به پایان رسید. نخستین جام برگزار شده نیز در سال ۱۸۸۴ و با نام مسابقات قهرمانی بریتانیا برگزار شد.
در قرن ۲۰ میلادی، فوتبال رو به رشد رفت و در بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۰۰، فوتبال بدون داشتن مدال و به عنوان یکی از ورزشهای تیمی، برگزار شد. در سال ۱۹۰۴ بود که فیفا در سوئیس تأسیس شد. مسؤولین وقت فیفا تلاش میکردند تا جدا از فوتبالی که در مسابقات المپیک برگزار میشود، مسابقات دیگری برگزار کنند اما چون اوایل ظهور این رشته ورزشی بود، فیفا توفیقی کسب نکرد و شکست خورده بود.
در المپیک سال ۱۹۰۸ بود که فوتبال برای نخستین بار، به عنوان یک ورزش رسمی در المپیک مورد استفاده قرار گرفت و فیفا مسئولیت برگزاری آن را به عهده داشت. البته در آن زمان تنها تیم ملی انگلیس یک تیم حرفهای بود و سایر تیمها دارای بازیکنان آماتور بودند که به همین دلیل در طی ۲ دوره بعدی المپیک، انگلیس مدال طلا را کسب کرد.
در سال ۱۹۰۹ و در کنار مسابقات المپیک که برای تیمهای آماتور برگزار میشد، سر توماس لیپتون، جام توماس لیپتون را در شهر تورین برگزار کرد. البته در این رقابتها، تیمهای ملی شرکت نداشتند بلکه از هر کشور، یک تیم باشگاهی و به عنوان نماینده در این مسابقات حضور پیدا میکرد. زمانی جام توماس لیپتون به عنوان نخستین دوره رقابتهای جام جهانی شناخته میشد. در این رقابتها، موفق ترین تیمهای ایتالیا، آلمان و سوئیس حضور داشتند اما مسئولین فوتبال انگلیس، حاضر نشدند تا یک تیم حرفهای به این مسابقات بفرستند که لیپتون از باشگاه «آکلند غربی» به نمایندگی از انگلیس، برای شرکت در این رقابتها دعوت کرد که در نهایت همین تیم هم قهرمان شد.
در سال ۱۹۱۴، فیفا مسابقات فوتبال المپیک را با عنوان جام جهانی فوتبال برای افراد آماتور به رسمیت شناخت و مسئولیت برگزاری این رقابتها را پذیرفت. این حرکت فیفا در سال ۱۹۲۰، منجر به برگزاری نسختین جام بین قارهای فوتبال شد که در آن یک کشور غیر اروپایی نیز شرکت کرد. مصر به همراه ۱۳ تیم اروپایی دیگر در این رقابتها شرکت کرد که در نهایت مسابقات با قهرمانی تیم ملی بلژیک به پایان رسید. ۲ دوره بعدی رقابتها نیز در سالهای ۱۹۲۴ و ۱۹۲۸ با قهرمانی تیم ملی اروگوئه به پایان رسید.
نخستین دوره رقابتها
با توجه به موفقیت در برگزاری مسابقات المپیک، فیفا و رئیس وقت آن زمانش؛ ژول ریمه؛ مجدداً تلاش خود را برای برگزاری یک جام رسمی بینالمللی آغاز کردند تا بتوانند مسابقات مربوط به خود را برگزار کنند. در می سال ۱۹۲۸ بود که فیفا در شهر آمستردام تصمیمش را برای برگزاری مسابقات رسمی خود، اعلام کرد. آنها کشور اروگوئه را که در ۲ دوره قبلی جام جهانی و در آستانهٔ جشن ۱۰۰ سالگی استقلالش بود، به عنوان میزبان رقابتها، انتخاب کردند.
کمیتهای برای دعوت تیمهای ملی برای حضور در این رقابتها تشکیل شد اما انتخاب اروگوئه به عنوان میزبان رقابتها، به منزلهٔ افزایش هزینهها و سخت شدن آمدن تیمها به رقابتها بود که همین مسأله باعث شد که تا قبل از ۲ ماه مانده به آغاز رقابتها، هیچ تیم اروپایی، اعلام آمادگی نکرده باشد. هر چند در نهایت بلژیک، فرانسه، رومانی و یوگوسلاوی از اروپا در این رقابتها حضور پیدا کردند. ۷ تیم از آمریکای جنوبی، ۲ تیم از آمریکای شمالی به همراه ۴ تیم اروپایی، ۱۳ تیم حاضر در نخستین دوره رقابتهای جام جهانی فوتبال بودند.
دو بازی اول در تاریخ رقابتهای جام جهانی، در ۱۳ ژوئیه ۱۹۳۰ برگزار شد. جاییکه فرانسه موفق شد با نتیجه ۴-۱ تیم مکزیک را شکست دهد و آمریکا نیز با ۳ گل تیم بلژیک را شکست داد. لوسین لورنت فرانسوی، زننده نخستین گل تاریخ رقابتهای جام جهانی شد.
در بازی فینال نیز اروگوئه میزبان توانست در حضور ۹۳ هزار تماشاگر، با نتیجه ۴-۲ آرژانتین را شکست داده و به عنوان نخستین قهرمان جام جهانی فوتبال شناخته شود. جامی که با نام جام ژول ریمه نیز از آن یاد میشود.
جامهای جهانی قبل از جنگ جهانی
پس از برگزار شدن نخستین دوره رقابتهای جام جهانی، بازیهای المپیک سال ۱۹۳۲ در لوس آنجلس برگزار شد که در انجا فوتبال محبوبیت بسیار کمی داشت و به جای آن، فوتبال آمریکایی بسیار محبوب شده بود. به همین دلیل بود که مسؤولین فیفا و المپیک، تصمیم گرفتند مسابقات فوتبال را در آن دوره از رقابتها برگزار نکنند. فوتبال دوباره در المپیک سال ۱۹۳۶ جزو یکی از رشتهها شد اما بیشتر از گذشته تحت شعاع جام جهانی فوتبال قرار گرفته بود.
مسابقات سال ۱۹۳۴، در کشور ایتالیا برگزار شد. جاییکه برای اولین بار مسابقات دارای مرحله گروهی شدند. ۱۶ تیم در این دوره حضور داشتند که تا سال ۱۹۸۲، این تعداد تغییری نکرد. اروگوئهایها که از بازیهای ضعیف تیمهای اروپایی در دورهٔ گذشته ناامید شده بودند، این مسابقات را تحریم کردند. بولیوی و پاراگوئه نیز بدلیل مسائل مالی، در این مسابقات حضور پیدا نکردند تا برزیل و آرژانتین بدون برگزاری هیچ بازی مقدماتی، در مسابقات حضور پیدا کنند. مصر نیز در این دوره، به عنوان نخستین تیم آفریقایی حضور پیدا کرد. ایتالیاییها نیز خود توانستند در این دوره از رقابتها قهرمان شوند و تبدیل به نخستین تیم اروپایی شوند که قهرمان جام جهانی میشود.
دوره بعدی رقابتها نیز مجدداً در اروپا برگزار شد که موجب اعتراض کشورهای امریکایی شد و اروگوئه و آرژانتین مسابقات را تحریم کردند. همچنین برای نخستین بار اعلام شد که تیمهای میزبان و قهرمان دوره قبل رقابتها، بدون نیاز به برگزاری مسابقات مقدماتی، میتوانند در این رقابتها حضور یابند. بدین ترتیب کشور ایتالیا به عنوان قهرمان دوره قبل و فرانسه به عنوان میزبان، بطور مستقیم به جام جهانی صعود کردند. همچنین اتریش با وجود اینکه توانست به جام جهانی صعود کند، نتوانست در مسابقات شرکت کند چراکه عضوی از آلمان شده بود. به انگلیس پیشنهاد داده شد تا در این مسابقات حضور پیدا کنند اما آنها نپذیرفتند تا مسابقات با ۱۵ تیم برگزار شود. فرانسویها که میزبان بودند، تبدیل به نخستین میزبانی شدند که موفق به کسب جام نشد. تیم ملی ایتالیا در نهایت موفق شد تا برای دومین بار پیاپی، قهرمان این رقابتها شود. ارنست ویلیمووسکی لهستانی نیز تبدیل به نخستین بازیکن شد که در یک بازی جام جهانی، موفق به زدن ۴ گل شد. وی در جریان باخت ۶-۵ کشورش به برزیل، چنین کاری کرد. این رکورد بعدها بارها تکرار شد اما ۵۶ سال طول کشید تا شخصی بتواند این رکورد را بهبود ببخشد.
برگزار نشدن دو جام جهانی بخاطر جنگ جهانی
دورههای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۶ جام جهانی، به دلیل جنگ جهانی دوم برگزار نشد. جام جهانی ۱۹۴۲ قرار بود تا در کشور آلمان برگزار شود. این خبر در ۲۳مین سالگرد فیفا در سال ۱۹۳۶ و در برلین اعلام شده بود. اما جنگ جهانی در سال ۱۹۳۹ آغاز شد و میزبانی آلمان منتفی شد. در ژوئن همین سال، قرار شد برزیل میزبان رقابتها باشد هرچند که با گسترش جنگ جهانی، برگزاری مسابقات منتفی شد آنهم در حالیکه حتی میزبان رقابتها هم مشخص نشده بود.
بعد از پایان جنگ جهانی نیز، مسابقات سال ۱۹۴۶ بدلیل خرابیهای حاصل از جنگ، برگزار نشد.
جامهای جهانی بعد از جنگ جهانی
۱۹۵۰
در سال ۱۹۵۰ بود که مسابقات دوباره از سر گرفته شد. مسابقات به میزبانی برزیل برگزار شد و انگلیس برای نخستین بار در این رقابتها حضور پیدا کرد. انگلیسیها که فوتبال را ورزشی انگلیسی میدانستند، دوست نداشتند تا در رقابت با تیمهای غیرانگلیسی شرکت کنند تا بتوانند فوتبال را انگلیسی نگه دارند اما سرانجام در سال ۱۹۴۶ بود که دعوت فیفا را پذیرفتند و در این رقابتها شرکت کردند. هر چند در نهایت انها با شکست برابر آمریکا، از گردونه رقابتها حذف شدند و نتوانستند به فینال راه پیدا کنند. انگلیسیها آن بازی را با ۱ گل به آمریکا واگذار کرده بودند هرچند در ابتدا اخبار به اشتباه مخابره شد. بنابر اخبار، انگلیسیها بازی را ۱-۰ برده بودند و البته به علت اشتباه تایپی، نتیجه بازی ۱۰-۰ به نفع انگلیس خوانده شده بود. همچنین اروگوئهای که دو دوره قبلی را تحریم کرده بود، مجدداً به این بازیها آمد. کشورهای اروپای شرقی چون شوروی سابق نیز بدلایل سیاسی در مسابقات حضور نداشتند. ایتالیا، قهرمان دوره قبل نیز با وجود سقوط هواپیمای خود که باعث کشته شدن اکثر بازیکنانش شد، در این رقابتها شرکت کرد. همجنین این تنها دوره از رقابتها بود که پس از مرحله گروهی، مسابقات حذفی برگزار نشد و در این دور هم مسابقات به شکل گروهی برگزار شد. در نهایت نیز اروگوئهایها، برزیل میزبان را شکست دادند و قهرمان شدند.
۱۹۵۴
جام جهانی ۱۹۵۴ در کشور سوئیس برگزار شد و مسابقات برای اولین بار از طریق تلویزیون پخش شدند. شوروی که در مسابقات المپیک شگفتی ساز شده بودند، در این رقابتها موفق نبودند. در مرحله یک چهارم نهایی مسابقات نیز پرگل ترین بازی تاریخ رقابتها رقم خورد. جاییکه اتریش با وجود آنکه با ۳ گل از سوئیس عقب افتاده بود، در نهایت با نتیجه ۷-۵ موفق شد سوئیس را شکست دهد. در نهایت نیز آلمان غربی با برتری ۳-۲ برابر قهرمان المپیک، یعنی مجارستان موفق شد قهرمان مسابقات شود. این قهرمانی در حالی بدست آمد که آلمانیها ابتدا با ۲ گل از حریف عقب افتاده بودند. به همین دلیل این مسابقه در آلمان، با نام «معجزه برن» معروف شدهاست.
۱۹۵۸
جام جهانی ۱۹۵۸ در سوئد برگزار شد و برزیل توانست قهرمان شود. برزیلیها تبدیل به نخستین تیم تاریخ مسابقات شدند که در حالی قهرمان میشدند که مسابقات در یک قاره دیگر برگزار میشد. همچنین برای اولین بار، هر چهار تیم بریتانیایی موفق به حضور در مرحلهٔ نهایی مسابقات شدند. اتفاقی که دیگر هرگز رخ نداد. همچنین در این مسابقات، پله به جهان فوتبال معرفی شد. وی در فینال ۲ بار گلزنی کرد. ژوست فونتین نیز با زدن ۱۳ گل، بهترین گلزن رقابتها شد. رکوردی که تاکنون دست نخورده باقیماندهاست.
۱۹۶۲
در حالی شیلی میزبان جام جهانی ۱۹۶۲ بود که قبل از آغاز مسابقات، زلزله ویرانگر و ۹٫۵ ریشتری شیلی رخ داد و خسارات زیادی وارد کرد. این دوره از مسابقات بخاطر خشونت زیادش و بازیهای تدافعیش بسیار مشهور شد. برای مثال بازی ایتالیا با شیلی که با برد ۲-۰ شیلی همراه بود، به نام نبرد سانتیاگو معروف شد. دو روزنامه نگار ایتالیایی، مقالهای تند درباره کشور میزبان نوشتند و در مسابقه نیز بازیکنان دو تیم به قصد مصدوم کردن بازیکنان حریف بازی میکردند و در نهایت دو بازیکن از تیم ایتالیا نیز از بازی اخراج شدند. در نهایت و برای دومین بار پیاپی، برزیل موفق شد در فینال و با نتیجه ۳-۱ تیم چکسلواکی را شکست دهد و قهرمان مسابقات شود. مارکوس کول کلمبیایی نیز تبدیل به نختستین و تنها بازیکن تاریخ شد که از روی نقطه کرنر، موفق به زدن گل در جام جهانی شد. لو یاشین این گل را دریافت کرده بود.
در بین سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۷۸، مسابقات با حضور ۱۶ تیم برگزار میشد. البته در مسابقات سال ۱۹۳۸ کشور اتریش جزوی از آلمان شده بود و به همین دلیل بود که مسابقات با حضور ۱۵ تیم برگزار شد. همچنین در مسابقات سال ۱۹۵۰ بود که به علت انصراف تیمهای هند، اسکاتلند و ترکیه، مسابقات با شرکت ۱۳ تیم برگزار شد. در آن سالها اکثر تیمهای شرکت کننده، از اروپا و آمریکای جنوبی بودند و تیمهای کمی از قارههای آمریکای شمالی، آسیا، آفریقا و اقیانوسیه در این رقابتها بودند و اکثر آنها نیز به راحتی از تیمهای اروپایی و آمریکایی جنوبی، شکست میخوردند. در واقع تا سال ۱۹۸۶، تنها آمریکا بود که جزو قاره اروپا و آمریکای جنوبی نبود اما توانسته بود از دور نخست رقابتها صعود کند و در رقابتهای سال ۱۹۳۰، به دور نیمه نهایی رسیده بود. همچنین تیمهای ملی کوبا در سال ۱۹۳۸، کره شمالی در سال ۱۹۶۶ و مکزیک در سال ۱۹۷۰ بود که توانسته بودند به مرحله یک چهارم نهایی برسند.
در دوران جنگ جهانی دوم جام در ایتالیا بود و معاون رئیس فیفا، "اوتورینو باراسی" آنرا در یک جعبه کفش در زیر تختخواب خود مخفی کرده بود. برزیل در سال ۱۹۶۶ به روال عادی پس از چهار سال جام را به فیفا بازگرداند. این جام در همین سال و قبل از شروع بازیها، بخشی از نمایشگاه "فوتبال در دنیای تمبر" بود که در "وستمینستر سنترهال" لندن برگزار شده بود. در روز ۲۰ مارس ۱۹۶۶ برابر ۲۹ اسفند ۱۳۴۴ خورشیدی، زمانی که در قسمت دیگری از ساختمان نمایشگاه مراسم عبادت برگزار شده بود، ربوده شد. اما یک هفته بعد سگی ضمن بازی در باغچه جلوی خانهای آنرا پیدا کرد. جام ژول ریمه پس از مسابقات ۱۹۷۰ برای همیشه به برزیل رفت ولی در دسامبر سال ۱۹۸۳ دوباره و این بار از ویترین فدراسیون فوتبال برزیل به سرقت رفت. در تحقیقات پلیس معلوم شد که دزدان جام را ذوب کردهاند. به این خاطر فدراسیون برزیل بدل جام را نزد یک شرکت آلمانی در شهر "هانائو" نزدیک فرانکفورت سفارش داد که اکنون در برزیل نگهداری میشود.
پس از این رویداد، فیفا از میان ۵۳ طرح که هنرمندان در رقابتی جهانی برای جام جهانی فراهم آورده بودند، جام فعلی را که طراحی تندیس ساز و سنگتراش ایتالیایی "سیلویو گازانیگا" اهل میلان است را بر گزید. جنس جام طلای ۱۸ عیار، وزن آن ۶۱۷۵ گرم و ارتفاع آن ۳۶۸ میلیمتر است. تیم برنده جام را دریافت میکند وپس از پایان مسابقات میبایستی آنرا قبل از بازگشت به کشور خود تحویل فیفا دهد. تیم قهرمان یک نسخه بدل با روکش آب طلا دریافت میکند که آنهم متعلق به فیفا میماند.
قوانین فوتبال
قوانین فوتبال (به انگلیسی: Laws of football) به مجموعه قوانینی میگویند که توسط هیئت بینالمللی فوتبال برای فوتبال وضع میشود.
زمین بازی: بازی باید روی چمن طبیعی یا مصنوعی به رنگ سبز انجامگیرد. از چمن مصنوعی در بازیهای جام کنفدراسیونها و یا مسابقات بینالمللی باشگاهی استفاده میشود. زمینها باید حداقل کیفیت بینالمللی تعیینشده توسط فیفا را داشتهباشد.
توپ: توپ بازی باید از چرم یا مواد مناسب دیگر ساخته شدهباشد و قطر آن بیش از ۷۰ سانتیمتر یا کمتر از ۶۸ سانتیمتر باشد.
تعداد بازیکنان: هرتیم در هر بازی باید ۱۱ بازیکن درون زمین داشتهباشد که یکی از آنها دروازهبان است. تیمی که افراد درون زمینش کمتر از ۷ بازیکن باشد، حق ادامهٔ بازی را ندارد.
تجهیزات بازیکنان: بازیکن حق استفاده یا پوشیدن هرگونه چیز خطرناکی مانند جواهرات را ندارد.
داور: هربازی توسط یک داور که اقتدار کامل بر اجرای قوانین بازی را داشتهباشد، کنترل میشود.
کمکداوران: دوکمکداور در زمین وجود دارند که میتوانند در این موارد به تصمیم داور اعتراضکنند: ۱- هنگامی که تمام توپ میدان بازی را ترککند. ۲- هنگامی که کرنر، گل و پرتاب انجام میگیرد. ۳- هنگامی که ممکناست یک بازیکن در شرایط آفساید باشد. ۴- زمانی که تیمی درخواست تعویضکند. ۵- هنگامی که از دیدگاه داور، سوءرفتار و یاهر حادثهٔ دیگری رخدهد. ۶- هنگامی که خطایی انجام میگیرد، کمکداور میتواند مسئله را بهتر برای داور توضیحدهد. ۷- هنگامی که در ضربات پنالتی، پیش از این که بازیکن ضربه را بزند، دروازهبان پایش از خط دروازه جلوتر بیاید و توپ وارد دروازهشود، کمکداور اعتراض میکند.
مدت زمان بازی: بازی فوتبال در دو نیمه ۴۵ دقیقهای انجام میگیرد، مگر اینکه داور و دوتیم بر تغییر مدت زمان بازی توافق کردهباشند. هرگونه توافق برای تغییر مدت زمان بازی (برای مثال کاهش هرنیمه به ۴۰ دقیقه بهدلیل نبود نور کافی) باید پیش از انجام بازی، صورت گرفتهباشد.
آغاز مجدد بازی: بازی در این موارد مجدداً آغاز میگردد: ۱- هنگام آغاز مسابقه ۲- پس از بهثمر رسیدن یک گل در طول بازی ۳- هنگام آغاز نیمه دوم ۴- هنگام آغاز هردو نیمه وقتهای اضافی.
توپ درون و بیرون از بازی: هنگامی که تمام توپ از خط دروازه یا خطهای طولی و عرضی زمین ردشود، بازی توسط داور متوقف میشود.
گلزدن: هنگامی که تمام توپ از خط دروازه ردشود، بهشرطی که پیش از آن خطایی صورت نگرفتهباشد، این تیم گل بهثمر رساندهاست.
آفساید: هنگامی که بازیکن از همه بازیکنان دیگر به دروازه تیم حریف نزدیکتر باشد، در موقعیت آفساید قراردارد.
خطا و سوءرفتار: هنگامی که بازیکنی هریک از این خطاها را انجامدهد، خطا کردهاست و ضربهٔ آزاد به تیم حریف تعلق میگیرد: ۱- زدن ضربه یا لگد به بازیکن حریف ۲- خطای پشت پا زدن یا تلاش برای انجام خطای پشت پا زدن ۳- پرش بر روی بازیکن حریف ۴- حمله به حریف ۵- حملات یا اقدام به حملات به حریف ۶- هلدادن حریف ۷- تکلزدن بر روی حریف.
ضربات آزاد: ضربات آزاد یا بهشکل مستقیم یا غیرمستقیماند.
ضربه پنالتی: اگر بازیکن تیم خودی، بر روی بازیکن حریف که در محوطهٔ جریمهشان است، خطاکند، خطای پنالتی صورت گرفتهاست. شانس گلزدن از ضربهٔ پنالتی بهشکل مستقیم، بسیار زیاد است. زمان تلفشده برای زدن یک پنالتی، در پایان هرنیمه یا وقت اضافه گرفته میشود.
پرتاب: پرتاب یکی از روشهای آغاز مجدد بازیاست. هنگامی که توپ به بازیکنی برخورد کند و تمام توپ از خط طولی زمین بیرونبرود، تیم حریف باید توپ را از محل بیرونرفتن آن روی خط، پرتابکند. گلزدن با یک پرتاب ممنوعاست.
ضربه گل: گلزنی یکی دیگر از روشهای آغاز مجدد بازیاست. اگر توپ از خط دروازه ردشود و بازیکن دیگری به توپ برخوردکند، آن ضربه گل محسوب میشود. یک گل ممکناست تنها با زدن یک ضربه بهثمر برسد.
ضربه کرنر: ضربهٔ کرنر روشی دیگر برای آغاز مجدد بازیاست. هنگامی که توپ به بازیکن خودی برخوردکند و از خط عرضی دروازه خودی ردشود، برای تیم حریف ضربهٔ کرنر بهدست میآید. یک گل ممکن است از راه ضربهٔ کرنر بهطور مستقیم به تیم حریف بهثمر رساندهشود.
فوتسال
فوتسال به بازی فوتبال درون سالن، گفته میشود. این رقابتها در زمینی به ابعاد زمین بسکتبال، در محلهای سرپوشیده و یا در محل باز و بدون دیوار و حصار انجام میگیرد. فوتسال (FUTSAL)، واژه بینالمللی برای این رشته ورزشی است. این واژه برگرفته از لغات اسپانیایی FUTbol و SALA - به معنی درونی یا درون سالن – است.
تاریخچه فوتسال
منشا شکل گیری فوتسال به شهر مونتهویدئوی اوروگوئه باز میگردد. در سال ۱۹۳۰، ژوان کارلوس سریانی، فوتبال ۵ نفره را برای مسابقات جوانان در YMCA پیریزی کرد. فوتسال به سرعت در آمریکایجنوبی بخصوص برزیل محبوبیت پیدا کرد. بسیاری از بازیکنان بزرگ و مشهور فوتبال برزیل، از طریق کسب مهارتهای رشته ورزشی فوتسال، سبکها و متدهای خود را در رشته فوتبال گسترش دادند و این موضوع زمینه مطرح شدن آنها را به عنوان بازیکنان بزرگ فوتبال فراهم کرد. بازیکنانی مانند پله، زیکو، بهبهتو و سایر ستارههای فوتبال برزیل مهارتهای خود را از طریق بازی در زمینهای فوتسال و شرکت در این رشته ورزشی ترقی دادند. از آن هنگام، برزیل راه خود را به سوی مطرح شدن به عنوان قطب اصلی فوتسال جهان در پیش گرفت و اکنون مسابقات این رشته ورزشی تحت حمایت فیفا در سراسر جهان برگزار میشود.
اولین رقابت بینالمللی فوتسال در سال ۱۹۶۵ برگزار شد، زمانی که پاراگوئه اولین جام آمریکایجنوبی را بدست آورد. ۶ جام دیگر در آمریکایجنوبی تا سال ۱۹۷۹ برگزار شد که برزیل پیروز تمامی این میادین بود. برزیل جایگاه خود را به عنوان قدرت برتر در اولین جام آمریکایی تا سال ۱۹۸۰ حفظ کرد و این جام را بار دیگر در سال ۱۹۸۴ بدست آورد.
قهرمانی فوتسال جهان
نخستین دوره قهرمانی فوتسال جهان با پشتیبانی FIFUSA (پیش از ادغام اعضای آن با FIFA در سال ۱۹۸۹)، در سائوپائولوی برزیل برگزار شد که با قهرمانی برزیل به پایان رسید. کامیابی برزیلیها در دومین جامجهانی فوتسال در کشور اسپانیا و در سال ۱۹۸۵ تکرار شد اما در سومین جامجهانی در سال ۱۹۸۸ و در کشور استرالیا، برزیل مقابل پاراگوئه تن به شکست داد.
در سال ۱۹۸۹ فیفا پشتیبانی مالی مسابقات فوتسال را بدست گرفت و نخستین جامجهانی فوتسال با پشتیبانی فیفا در هلند برگزار شد. پس از آن، جامهایجهانی در سالهای ۱۹۹۲ در هنگکنگ، ۱۹۹۶ در اسپانیا، ۲۰۰۰ در گواتمالا، ۲۰۰۴ در تایوان و ۲۰۰۸ در برزیل برگزار شد.
فوتسال در اروپا به عنوان عضو جدیدی از یوفا مطرح شده که محبوبیت و عمومیت یافتن آن مقدمهای برای برگزاری مسابقات قهرمانی فوتسال اروپا شدهاست. اولین مسابقات قهرمانی، در فوریه ۱۹۹۹ در شهر گراندای اسپانیا برگزار شد و فینال پرشور و هیجانی داشت.
خلاصه قوانین فوتسال
قانون یکم:
زمین بازی؛ که خلاصه مشخصات و نکات قابل توجه با رسم شکل توضیح داده شد.
تذکر: ورود و خروج بازیکنان در موقع تعویض بایستی از محدوده مشخص شده انجام گیرد.
قانون دوم:
توپ؛ محیط آن حداقل ۶۲ و حداکثر ۶۴ سانتیمتر وزن توپ ۳۹۰ الی ۴۳۰ گرم (توپ نمره ۴) شناسایی استاندارد هنگامی که توپ از ارتفاع ۲ متری به زمین رها میشود نباید بیشتر از ۶۵ و کمتر از ۵۵ سانتیمتر از زمین مسابقه جهش نماید.
قانون سوم:
تعداد بازیکنان؛ یک مسابقه با شرکت دو تیم نباید بیش از ۵ بازیکن باشد که یکی از آنها دروازه بان با لباس مشخص است در شروع مسابقه حداقل بازیکن باید ۵ نفر باشد در صورت اخراج بازیکن هر تیم کمتر از سه نفر مسابقه باید تعطیل شود. ۱- حداکثر بازیکن ذخیره 9 نفر میباشد. ۲- تعداد تعویض سیار نامحدود است حتی دروازه بان (رنگ لباس دروازه بان متمایز از بازیکنان) ۳- عمل تعویض زمانی خاتمه مییابد که بازیکن جانشین وارد زمین شود ۴- چنانچه در جریان بازی تعویض سیار بازیکن جانشین قبل از اینکه بازیکن تعویضی کامل زمین را ترک کند وارد زمین شود. داور بازی را قطع (با رعایت آوانتاژ به تیم حریف) بازیکن تعویضی را بیرون بفرستد به بازیکن جانشین اخطار و بازی با یک ضربه آزاد غیر مستقیم به نفع تیم مقابل از محل توقف توپ زده میشود.
قانون چهارم:
وسایل بازیکن: استفاده از کفش مخصوص برای بازیکن اجباری است. کفش مخصوص فوتسال از پاشنه ای صاف و پنجه ای معقر تشکیل شده. از انواع این کفش میتوان به F50 اشاره کرد که یکی از محبوب ترین انواع ان است. اگر شخصی این نوع کفش را به ظا نداشته باش ; بازیکن خاطی از زمین خارج فرستاده با تکمیل وسایل با اجازه داوران حتماً در هنگام توقف بازی وارد زمین شود.
قانون پنجم:
برای اداره بازی یک داور اصلی یا سر داور؛ تعیین میگردد. قدرت او که قانون به او تفویض نمودهاست از هنگام شروع بازی تا هنگام اتمام بازی، هر مورد مرتبط با بازی نتیجه نهایی تصمیم با اوست در صورت عدم حضور وقت نگهدار این مسؤولیت به عهده اوست.
قانون ششم:
کمک داور (داور دوم)؛ بایستی برای هر مسابقه تعیین شود طرف مقابل داور اصلی انجام وظیفه میکند همان قدرت اجرایی را دارد به جز (همه وقایعی را که قبل در حین یا بعد از بازی میافتد ثبت و گزارش کند) در صورت نبودن وقت نگهدار وظیفه دارد دو دقیقه اخراجی بازیکنان و تایم یک دقیقه را محاسبه نماید و تعویض سیار صحیح انجام گرفتهاست. در صورت دخالت بی مورد از جانب کمک داور، داور اصلی بایستی او را از وظیفه آن معاف شخصی دیگری جانشین وی موضوع را گزارش کند.
تذکر:
در صورت وجود اختلاف نظر بین داور اصلی و کمک داور سرداور (داور اصلی) حاکم خواهد بود.
قانون هفتم:
وقت نگهدار؛ در خارج از بازی در امتداد خط میانی در منطقه تعویض بازیکنان قرار گیرد. وظایف او نگهداری وقت بازی ۲ دقیقه اخراجی تایم اوتها و دادن علامت تایم اوت به داوران اعلام زمان بازی با صوت به داوران و ۵ خطای اول هر تیم در هر نیمه که توسط داوران اعلام شده - ثبت شماره گلزنان و بازیکنان اخراجی و اخطاری و تایم اوتها آنها میباشد.
قانون هشتم:
مدت بازی؛ مدت بازی دو وقت ۲۰ دقیقهای و زمان بین دو نیمه استراحت ۱۵ دقیقهای میباشد - هر تیم میتواند در هر نیمه یک تایم درخواست کند (در بازیهای حذفی در وقت اضافی تایم اوت وجود ندارد).
قانون نهم:
شروع بازی، برنده قرعه اختیار انتخاب زمین و بازنده قرعه ضربه شروع بازی را میزند. ضربه شروع به داخل زمین حریف با علامت داور اصلی خواهد بود که فاصله بازیکن مقابل با توپ ۳ متر خواهد بود - از ضربه شروع مستقیماً گل به دست نمیآید.
قانون دهم:
توپ در بازی و خارج از بازی؛ وقتی توپ خارج از بازی به طور کامل از خط طولی یا عرضی چه از هوا و زمین گذشته باشد. برخورد توپ به سقف سالن اوت اعلام شده و ادامه آن روی خط طولی نزدیکتر میباشد که توسط حریف زده میشود.
قانون یازدهم:
روش به دست آمدن گل؛ تمام توپ از خط دروازه بین تیرهای عمودی و افقی عبور کرده به شرطی که بازیکن مهاجم توپ را با دست یا بازو و پرتاب حمل یا هل نداده باشد.
قانون دوازدهم:
خطاها و رفتارهای ناشایست؛ هرگاه بازیکنی سهواً یا از روی بی احتیاطی یا نیروی نامتعادل یا بیش از اندازه ۱۱ خطای زیر را مرتکب شود یک ضربه آزاد مستقیم -یک ضربه پنالتی- به نفع تیم مقابل (اگر داخل محوطه جریمه باشد) گرفته میشود: لگد زدن -پشت پا زدن - پریدن روی حریف - تنه شدید و خطرناک - تنه از پشت به حریف - تف انداختن - زدن حریف - گرفتن حریف - هل دادن حریف - با شانه به حریف حمله کردن - تکل کردن.
هفت خطای منجر به اخطار: ۱ - مرتکب رفتار غیر ورزشی ۲- با گفتار و کردار به تصمیم داور اعتراض نماید. ۳- مکرراً قوانین بازی را نقص نماید. ۴- شروع مجدد بازی را به تأخیر اندازد. ۵- هنگام شروع مجدد بازی، ضربه آزاد و ضربه کرنر فاصله لازم رعایت نکند. ۶- بدون اجازه داور وارد زمین شود. ۷- بدون اجازه داور زمین را ترک کند. هفت خطای منجر به اخراج: ۱- مرتکب خطای شدید بازی شود. ۲- مرتکب برخورد با زننده شود. ۳- روی حریف یا هر فرد دیگر تف بیندازد ۴- عمداً با دست زدن به توپ، حریف را از یک گل یا موقعیت گل محروم نماید. ۵- موقعیت آشکار گل حریف به سمت دروازه در داخل پیشروی با خطای آزاد مستقیم سلب نماید. ۶- کلمات توهین آمیز بر زبان بیاورد. ۷- در یک مسابقه اخطار دوم بگیرد. تذکر مهم: بازیکنی که اخراج میگردد توسط داور بازی حتماً باید به رختکن هدایت شود و بعد از ۲ دقیقه تیم میتواند بازیکن دیگر جایگزین نماید.
قانون سیزدهم:
ضربه آزاد؛ تحت عنوان دو دسته ضربه آزاد مستقیم و ضربه آزاد غیر مستقیم میباشد. در ضربه آزاد مستقیم میتوان مستقیماً به حریف گل زد.
قانون چهاردهم:
خطاهای جمع شده؛ در صورتی که خطاهای یک تیم در هر نیمه به ۵ رسیده (از خطاهای ۱۱ گانه آزاد مستقیم)، (کلیه خطاها قانون ۱۲) از آن به بعد اگر یکی از خطای قانون ۱۲ را مرتکب شود خطای ششم یک ضربه آزاد مستقیم (از نقطه پنالتی دوم) یا محل وقوع خطا (اگر محل خطا بین نقطه پنالتی دوم و دروازده حریف باشد) بدون تشکیل دیوار دفاعی به صورت مستقیم زده میشود. مهاجمین و مدافعین باید فاصله ۵ متر را رعایت کنند. (خط فرضی نقطه پنالتی فاصله رعایت گردد).
تذکر:
اگر خطای ششم عقبتر از نقطه پنالتی دوم بود، مستقیم به نقطه پنالتی دوم منتقل شده ضربه زده میشود (حق پاس دادن را ندارد).
قانون پانزدهم:
ضربه پنالتی؛ از نقطه پنالتی زده میشود. زننده ضربه باید مشخص باشد. ضربه حتماً باید به طرف جلو (دروازه حریف) زده شود.
قانون شانزدهم:
ضربه اوت؛ هرگاه تمام توپ از خط طولی چه از روی زمین چه از هوا بگذرد توپ بایداز محلی که خارج شد توسط تیم مقابل با پا به داخل زمین زده شود. زننده ضربه توپ ساکن روی خط طولی یا خارج از زمین خط طولی باشد بازیکنان تیم مقابل حداقل ۵ متر از محله ضربه باید فاصله داشته باشد از ضربه اوت نمیتوان مستقیم گل زد.
قانون هفدهم:
پرتاب اوت دروازه پرتاب؛ پرتاب اوت دروازه مادامی در بازی است که توپ توسط دروازه بان با دست بیرون از محوطه جریمه قرار گیرد. پرتاب اوت دروازه خطای ۴ ثانیه ندارد. برگشت اوت دروازه دوباره به دروازه بان توسط مدافع (با دست لمس کردن یا کنترل) یک ضربه آزاد غیر مستقیم از محل ۶ متری انجام میگیرد. با پرتاب اوت دروازه نمیتوان مستقیم گل زد.
قانون هجدهم:
ضربه کرنر؛ از ضربه کرنر میتوان مستقیم گل زد. ۴ ثانیه دارد، اگر ضربه کرنر به طور صحیح زده نشود ضربه تکرار خواهد شد. در موقع زدن خطاها توپ باید ساکن باشد. همشه برنده قرعه سکه صاحب زمین بازی یا زننده پنالتی یا انتخاب رنگ پیراهن میباشد. تیمی میتواند تایم استراحت بگیرد که صاحب توپ باشد مثل ضربه کرنر، پرتاب اوت، ....... دروازه بان میتواند در زمین حریف بیش از ۴ ثانیه بازی کند. دروازه بان نمیتواند در جریان بازی مستقیم توپ را با دست وارد دروازه حریف کند . پاس عقب مادامی محسوب میشود که توپ از ضربه مچ پا به پایین زده شود (فقط از ناحیه کفش). در زدن اوت پا روی خط نباشد
قانون نوزدهم:
بازیکن دروازه بان اجازه ندارد توپ را بیشتر از چهار ثانیه در اختیار داشته باشد ; در غیر این صورت خطا گرفته میشود. این قانون برای بازیکنان معمولی به صورت یک دقیقه است.
از تیمهای برتر جهان در این رشته میتوان به این کشورها اشاره کرد: ایران برزیل اسپانیا ایتالیا روسیه اوکراین آرژانتین
دانستنی لازم پیش از فوتسال
گرم کردن بدن قبل از ورزش
مرحله گرم کردن و سرد کردن بدن یکی از اجزاء مهم تمرینات و مسابقات ورزشی میباشد. ورزشکاران باید آگاه باشند که از گرم کردن بدن نتیجه بهتری برای توانایی بدن میگیرند و بویژه جلوگیری از مصدومیت بدن میکند.
تمرینات گرم کردن عمومی عملیاتی هستند که بدن انسان را جدا از ورزش گرم و فعال میکند. این تمرینات برای گرم کردن ماهیچه و عضلات کلی بدن موثر هستند که از جمله مانند دویدن، بازیهای سبک یا کش دادن بدن میباشد . تمرینات مخصوص گرم کردن بدن برای ورزش فوتبال شامل تمرینات تکنیکی مثل توپ یک و دو کردن، پرتاب توپ یا ضرب زدن و…و…و… میباشد
در این بخش ما به تمرینات گرم کردن بدن قبل از بازی فوتبال میپردازیم
.تیم بازی ۳۰ دقیقه قبل از بازی وارد زمین میشود
مرحله اول
بازیکنان توسط مربی به مدت ۱۰ دقیقه آزاد گزاشته میشوند تا بازیکن با توجه به نیاز بدن خود، خود را آماده سازد که معمولاً با دویدن آرام و بعد دویدن با نرمش، نرمش در جا و کشش همراه میباشد
مرحله دوم
درست میکنیم ABCD زمین را به شکل مقابل
دوتیم ۵ نفره تقسیم میکنیم
ضربه برای بازیکنان آزاد است
زمان ۷ دقیقه میباشد
نکته مهم اینکه باید به بازیکنان تذکر داده شود که از تکگل و یا حرکتی که باعث صدمه دیدن شود خودداری کنند
این یک تمرین ایدهآل قبل از شروع بازی میباشد که بازیکنان را در شرایط بازی قرارمیدهد
مرحله سوم
حرکات سرعتی
بازیکنان ۲ به ۲ تقسیم میشوند و کمک مربی در فاصله ۱۰ متری میایستد
معمولاً ۸ بار هر بازیکن بسمت مربی با سرعت میدود
دو تا سرعتی اول ۷۰% سرعت باید انجام شود تا بدن آماده سرعت صد در صد شود
سپس ۶ بار یا صد در صد سرعت باید انجام شود. در هر دفعه که سرعت زده میشود باید دو بازیکن هماهنگ در جا یک حرکت در جا را نیز انجام دهند، مثلاً زانو بلند در جا، پا ….، سر زدن و هد استارت زدن، و.. و.. و..
در برگشت بازیکنان باید آرام آرام بر گردند بدون راه رفتن و یا ایستادن
در پایان حرکت سرعتی تنفس گرفتن و کشش کردن لازم میبازد
مرحله چهارم
محل شوت به سمت دروازه میباشد که بعد از یک دو کردن باید به دروازه زده شود و همچنین بازیکنان بنا به نیاز خود میتواند کار دیگری را با توپ انجام دهند مثلاً مدافع از کمک مربی بخواهد برایش پرتاپ توپ کند تا با سر و یا پا بر گردرداند تا در شرایط بازی قرار بگیرد. و یا حرکت کششی و یا پا به توپ شدن و یا سرعتی کوتاه و مواردی که هر بازیکن بنا به نیاز خود احساس میکند
نکته قابل توجه دیگر حضورسر مربی در زمین که میتواند بازیکنان را زیر نظر داشته باشد و یا اگر بازیکنی در هنگام گرم کردن مشکل و یا مصدومیت کند بتواند سریع تسمیم بگیرد برای جانشینی و همچنین با صحبت کردن بازیکنان را روحیه دهد و همچنین بتواند نفرات تیم مقابل را نیز کنترل کند
سیستم فوتبال (به انگلیسی: Football Formation) به تاکتیکهایی که سرمربی برای بازی تیم در نظر میگیرد و بازیکنان مطابق این تاکتیکها در زمین چیده میشوند، میگویند که بهنوعی همان ساختار تیم است. دروازهبان یک پست ثابتاست و در سیستم جایی ندارد و ده بازیکن دیگر در این سیستم در زمین چیده میشوند. از جملهٔ این سیستمها میتوان به ۲–۴–۴، ۱–۱–۴–۴، ۱–۵–۴، ۳–۳–۴ و ۲–۳–۵ اشارهنمود. سیستم ۲–۴–۴ یکی از رایجترین سیستمهای فوتبال است که در انگلستان بسیار کاربرد دارد و از ۴ مدافع، ۴ هافبک و ۲ مهاجم تشکیل شدهاست. سیستم ۱–۱–۴–۴ چنان چه از نامش پیداست، گیجکننده نیست.

در این سیستم، چهار مدافع و چهار هافبک بازی میکنند و مهاجم دوم پشت مهاجم اصلی قراردارد. سیستم ۱–۵–۴ را بهطور سنتی تیمهای اروپایی در لیگهای برتر خودشان بهکار میگیرند. این سیستم از چهار مدافع، پنج هافبک و یک مهاجم تشکیل شدهاست. سیستم ۳–۳–۴ یک سیستم کاملاً هجومی است. این سیستم از چهار مدافع، سه هافبک و سه مهاجم تشکیل میشود و علاوه بر حملهکردن با سه مهاجم، خط هافبکی قوی و نیرومند را دارا میباشد. سیستم ۲–۳–۵ نیز تاچند سال پیش به یک سیستم محبوب تبدیلشده و بهخوبی امکان جابهجایی مهاجمان و مدافعان را فراهم میکند. این سیستم همانطور که از نامش پیداست، از پنج مدافع، سه هافبک و دو مهاجم تشکیل شدهاست.
جام جهانی فوتبال
جام جهانی فیفا (که همچنین با نام جام جهانی فوتبال و یا بطور خلاصه، با نام جام جهانی شناخته میشود)، مسابقات حرفهای فوتبال است که در ردهٔ مردان و بین اعضای فدراسیون بینالمللی فوتبال(فیفا) برگزار میشود. این مسابقات از سال ۱۹۳۰ بطور مرتب و هر ۴ سال یکبار برگزار میشود و تنها در سالهای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۶ و به علت جنگ جهانی دوم برگزار نشدهاست. قهرمان فعلی این مسابقات، کشور آلمان است که در مسابقات سال ۲۰۱۴ قهرمان شد، که در بازی فینال با یک گل و شکست آرژانتین قهرمان شد.
در حال حاضر، مسابقات در طی نزدیک به یک ماه و با حضور ۳۲ تیم برگزار میشود که به این مرحله از مسابقات، معمولاً مرحلهٔ نهایی جام جهانی گفته میشود. تیمها برای ورود به مرحله نهایی جام، در طی ۳ سال قبل از آغاز آن، تلاش کرده و در نهایت به همراه کشور (های) میزبان در این مسابقات حضور پیدا میکنند.
تاکنون ۲۰ جام جهانی برگزار شدهاست و تنها ۸ کشور موفق به فتح این مسابقات شدند که کشور برزیل با ۵ قهرمانی، پرافتخارترین تیم این رقابت هاست. همچنین برزیلیها تنها تیم در دنیا هستند که در تمام ۲۰ دورهٔ رقابتها حضور داشتند. ایتالیا و آلمان با چهار قهرمانی، دومین تیمهای پرافتخار دنیا هستند، اوروگوئه و آرژانتین با ۲ قهرمانی و کشورهای انگلستان، فرانسه و اسپانیا ۶ کشور دیگری هستند که تجربهٔ کسب عنوان قهرمانی را دارند.
جام جهانی، پربیننده ترین رویداد ورزشی است طوریکه بازی فینال جام جهانی سال ۲۰۰۶ را که در کشور آلمان برگزار شد، ۷۱۵٫۱ میلیون نفر در سرتاسر دنیا به صورت زنده تماشا کردند.
میزبان ۲ دوره بعدی جام جهانی نیز انتخاب شده است که کشورهای روسیه و قطر به ترتیب در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ میزبان رقابتها خواهند بود.
تاریخچه
مسابقات بینالمللی قبلی
در سال ۱۸۷۲، نخستین مسابقه بینالمللی فوتبال بین دو کشورانگلیس و اسکاتلند در گلاسگو انجام شد که با نتیجه مساوی بدون گل به پایان رسید. نخستین جام برگزار شده نیز در سال ۱۸۸۴ و با نام مسابقات قهرمانی بریتانیا برگزار شد.
در قرن ۲۰ میلادی، فوتبال رو به رشد رفت و در بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۰۰، فوتبال بدون داشتن مدال و به عنوان یکی از ورزشهای تیمی، برگزار شد. در سال ۱۹۰۴ بود که فیفا در سوئیس تأسیس شد. مسؤولین وقت فیفا تلاش میکردند تا جدا از فوتبالی که در مسابقات المپیک برگزار میشود، مسابقات دیگری برگزار کنند اما چون اوایل ظهور این رشته ورزشی بود، فیفا توفیقی کسب نکرد و شکست خورده بود.
در المپیک سال ۱۹۰۸ بود که فوتبال برای نخستین بار، به عنوان یک ورزش رسمی در المپیک مورد استفاده قرار گرفت و فیفا مسئولیت برگزاری آن را به عهده داشت. البته در آن زمان تنها تیم ملی انگلیس یک تیم حرفهای بود و سایر تیمها دارای بازیکنان آماتور بودند که به همین دلیل در طی ۲ دوره بعدی المپیک، انگلیس مدال طلا را کسب کرد.
در سال ۱۹۰۹ و در کنار مسابقات المپیک که برای تیمهای آماتور برگزار میشد، سر توماس لیپتون، جام توماس لیپتون را در شهر تورین برگزار کرد. البته در این رقابتها، تیمهای ملی شرکت نداشتند بلکه از هر کشور، یک تیم باشگاهی و به عنوان نماینده در این مسابقات حضور پیدا میکرد. زمانی جام توماس لیپتون به عنوان نخستین دوره رقابتهای جام جهانی شناخته میشد. در این رقابتها، موفق ترین تیمهای ایتالیا، آلمان و سوئیس حضور داشتند اما مسئولین فوتبال انگلیس، حاضر نشدند تا یک تیم حرفهای به این مسابقات بفرستند که لیپتون از باشگاه «آکلند غربی» به نمایندگی از انگلیس، برای شرکت در این رقابتها دعوت کرد که در نهایت همین تیم هم قهرمان شد.
در سال ۱۹۱۴، فیفا مسابقات فوتبال المپیک را با عنوان جام جهانی فوتبال برای افراد آماتور به رسمیت شناخت و مسئولیت برگزاری این رقابتها را پذیرفت. این حرکت فیفا در سال ۱۹۲۰، منجر به برگزاری نسختین جام بین قارهای فوتبال شد که در آن یک کشور غیر اروپایی نیز شرکت کرد. مصر به همراه ۱۳ تیم اروپایی دیگر در این رقابتها شرکت کرد که در نهایت مسابقات با قهرمانی تیم ملی بلژیک به پایان رسید. ۲ دوره بعدی رقابتها نیز در سالهای ۱۹۲۴ و ۱۹۲۸ با قهرمانی تیم ملی اروگوئه به پایان رسید.
نخستین دوره رقابتها
با توجه به موفقیت در برگزاری مسابقات المپیک، فیفا و رئیس وقت آن زمانش؛ ژول ریمه؛ مجدداً تلاش خود را برای برگزاری یک جام رسمی بینالمللی آغاز کردند تا بتوانند مسابقات مربوط به خود را برگزار کنند. در می سال ۱۹۲۸ بود که فیفا در شهر آمستردام تصمیمش را برای برگزاری مسابقات رسمی خود، اعلام کرد. آنها کشور اروگوئه را که در ۲ دوره قبلی جام جهانی و در آستانهٔ جشن ۱۰۰ سالگی استقلالش بود، به عنوان میزبان رقابتها، انتخاب کردند.
کمیتهای برای دعوت تیمهای ملی برای حضور در این رقابتها تشکیل شد اما انتخاب اروگوئه به عنوان میزبان رقابتها، به منزلهٔ افزایش هزینهها و سخت شدن آمدن تیمها به رقابتها بود که همین مسأله باعث شد که تا قبل از ۲ ماه مانده به آغاز رقابتها، هیچ تیم اروپایی، اعلام آمادگی نکرده باشد. هر چند در نهایت بلژیک، فرانسه، رومانی و یوگوسلاوی از اروپا در این رقابتها حضور پیدا کردند. ۷ تیم از آمریکای جنوبی، ۲ تیم از آمریکای شمالی به همراه ۴ تیم اروپایی، ۱۳ تیم حاضر در نخستین دوره رقابتهای جام جهانی فوتبال بودند.
دو بازی اول در تاریخ رقابتهای جام جهانی، در ۱۳ ژوئیه ۱۹۳۰ برگزار شد. جاییکه فرانسه موفق شد با نتیجه ۴-۱ تیم مکزیک را شکست دهد و آمریکا نیز با ۳ گل تیم بلژیک را شکست داد. لوسین لورنت فرانسوی، زننده نخستین گل تاریخ رقابتهای جام جهانی شد.
در بازی فینال نیز اروگوئه میزبان توانست در حضور ۹۳ هزار تماشاگر، با نتیجه ۴-۲ آرژانتین را شکست داده و به عنوان نخستین قهرمان جام جهانی فوتبال شناخته شود. جامی که با نام جام ژول ریمه نیز از آن یاد میشود.
جامهای جهانی قبل از جنگ جهانی
پس از برگزار شدن نخستین دوره رقابتهای جام جهانی، بازیهای المپیک سال ۱۹۳۲ در لوس آنجلس برگزار شد که در انجا فوتبال محبوبیت بسیار کمی داشت و به جای آن، فوتبال آمریکایی بسیار محبوب شده بود. به همین دلیل بود که مسؤولین فیفا و المپیک، تصمیم گرفتند مسابقات فوتبال را در آن دوره از رقابتها برگزار نکنند. فوتبال دوباره در المپیک سال ۱۹۳۶ جزو یکی از رشتهها شد اما بیشتر از گذشته تحت شعاع جام جهانی فوتبال قرار گرفته بود.
مسابقات سال ۱۹۳۴، در کشور ایتالیا برگزار شد. جاییکه برای اولین بار مسابقات دارای مرحله گروهی شدند. ۱۶ تیم در این دوره حضور داشتند که تا سال ۱۹۸۲، این تعداد تغییری نکرد. اروگوئهایها که از بازیهای ضعیف تیمهای اروپایی در دورهٔ گذشته ناامید شده بودند، این مسابقات را تحریم کردند. بولیوی و پاراگوئه نیز بدلیل مسائل مالی، در این مسابقات حضور پیدا نکردند تا برزیل و آرژانتین بدون برگزاری هیچ بازی مقدماتی، در مسابقات حضور پیدا کنند. مصر نیز در این دوره، به عنوان نخستین تیم آفریقایی حضور پیدا کرد. ایتالیاییها نیز خود توانستند در این دوره از رقابتها قهرمان شوند و تبدیل به نخستین تیم اروپایی شوند که قهرمان جام جهانی میشود.
دوره بعدی رقابتها نیز مجدداً در اروپا برگزار شد که موجب اعتراض کشورهای امریکایی شد و اروگوئه و آرژانتین مسابقات را تحریم کردند. همچنین برای نخستین بار اعلام شد که تیمهای میزبان و قهرمان دوره قبل رقابتها، بدون نیاز به برگزاری مسابقات مقدماتی، میتوانند در این رقابتها حضور یابند. بدین ترتیب کشور ایتالیا به عنوان قهرمان دوره قبل و فرانسه به عنوان میزبان، بطور مستقیم به جام جهانی صعود کردند. همچنین اتریش با وجود اینکه توانست به جام جهانی صعود کند، نتوانست در مسابقات شرکت کند چراکه عضوی از آلمان شده بود. به انگلیس پیشنهاد داده شد تا در این مسابقات حضور پیدا کنند اما آنها نپذیرفتند تا مسابقات با ۱۵ تیم برگزار شود. فرانسویها که میزبان بودند، تبدیل به نخستین میزبانی شدند که موفق به کسب جام نشد. تیم ملی ایتالیا در نهایت موفق شد تا برای دومین بار پیاپی، قهرمان این رقابتها شود. ارنست ویلیمووسکی لهستانی نیز تبدیل به نخستین بازیکن شد که در یک بازی جام جهانی، موفق به زدن ۴ گل شد. وی در جریان باخت ۶-۵ کشورش به برزیل، چنین کاری کرد. این رکورد بعدها بارها تکرار شد اما ۵۶ سال طول کشید تا شخصی بتواند این رکورد را بهبود ببخشد.
برگزار نشدن دو جام جهانی بخاطر جنگ جهانی
دورههای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۶ جام جهانی، به دلیل جنگ جهانی دوم برگزار نشد. جام جهانی ۱۹۴۲ قرار بود تا در کشور آلمان برگزار شود. این خبر در ۲۳مین سالگرد فیفا در سال ۱۹۳۶ و در برلین اعلام شده بود. اما جنگ جهانی در سال ۱۹۳۹ آغاز شد و میزبانی آلمان منتفی شد. در ژوئن همین سال، قرار شد برزیل میزبان رقابتها باشد هرچند که با گسترش جنگ جهانی، برگزاری مسابقات منتفی شد آنهم در حالیکه حتی میزبان رقابتها هم مشخص نشده بود.
بعد از پایان جنگ جهانی نیز، مسابقات سال ۱۹۴۶ بدلیل خرابیهای حاصل از جنگ، برگزار نشد.
جامهای جهانی بعد از جنگ جهانی
۱۹۵۰
در سال ۱۹۵۰ بود که مسابقات دوباره از سر گرفته شد. مسابقات به میزبانی برزیل برگزار شد و انگلیس برای نخستین بار در این رقابتها حضور پیدا کرد. انگلیسیها که فوتبال را ورزشی انگلیسی میدانستند، دوست نداشتند تا در رقابت با تیمهای غیرانگلیسی شرکت کنند تا بتوانند فوتبال را انگلیسی نگه دارند اما سرانجام در سال ۱۹۴۶ بود که دعوت فیفا را پذیرفتند و در این رقابتها شرکت کردند. هر چند در نهایت انها با شکست برابر آمریکا، از گردونه رقابتها حذف شدند و نتوانستند به فینال راه پیدا کنند. انگلیسیها آن بازی را با ۱ گل به آمریکا واگذار کرده بودند هرچند در ابتدا اخبار به اشتباه مخابره شد. بنابر اخبار، انگلیسیها بازی را ۱-۰ برده بودند و البته به علت اشتباه تایپی، نتیجه بازی ۱۰-۰ به نفع انگلیس خوانده شده بود. همچنین اروگوئهای که دو دوره قبلی را تحریم کرده بود، مجدداً به این بازیها آمد. کشورهای اروپای شرقی چون شوروی سابق نیز بدلایل سیاسی در مسابقات حضور نداشتند. ایتالیا، قهرمان دوره قبل نیز با وجود سقوط هواپیمای خود که باعث کشته شدن اکثر بازیکنانش شد، در این رقابتها شرکت کرد. همجنین این تنها دوره از رقابتها بود که پس از مرحله گروهی، مسابقات حذفی برگزار نشد و در این دور هم مسابقات به شکل گروهی برگزار شد. در نهایت نیز اروگوئهایها، برزیل میزبان را شکست دادند و قهرمان شدند.
۱۹۵۴
جام جهانی ۱۹۵۴ در کشور سوئیس برگزار شد و مسابقات برای اولین بار از طریق تلویزیون پخش شدند. شوروی که در مسابقات المپیک شگفتی ساز شده بودند، در این رقابتها موفق نبودند. در مرحله یک چهارم نهایی مسابقات نیز پرگل ترین بازی تاریخ رقابتها رقم خورد. جاییکه اتریش با وجود آنکه با ۳ گل از سوئیس عقب افتاده بود، در نهایت با نتیجه ۷-۵ موفق شد سوئیس را شکست دهد. در نهایت نیز آلمان غربی با برتری ۳-۲ برابر قهرمان المپیک، یعنی مجارستان موفق شد قهرمان مسابقات شود. این قهرمانی در حالی بدست آمد که آلمانیها ابتدا با ۲ گل از حریف عقب افتاده بودند. به همین دلیل این مسابقه در آلمان، با نام «معجزه برن» معروف شدهاست.
۱۹۵۸
جام جهانی ۱۹۵۸ در سوئد برگزار شد و برزیل توانست قهرمان شود. برزیلیها تبدیل به نخستین تیم تاریخ مسابقات شدند که در حالی قهرمان میشدند که مسابقات در یک قاره دیگر برگزار میشد. همچنین برای اولین بار، هر چهار تیم بریتانیایی موفق به حضور در مرحلهٔ نهایی مسابقات شدند. اتفاقی که دیگر هرگز رخ نداد. همچنین در این مسابقات، پله به جهان فوتبال معرفی شد. وی در فینال ۲ بار گلزنی کرد. ژوست فونتین نیز با زدن ۱۳ گل، بهترین گلزن رقابتها شد. رکوردی که تاکنون دست نخورده باقیماندهاست.
۱۹۶۲
در حالی شیلی میزبان جام جهانی ۱۹۶۲ بود که قبل از آغاز مسابقات، زلزله ویرانگر و ۹٫۵ ریشتری شیلی رخ داد و خسارات زیادی وارد کرد. این دوره از مسابقات بخاطر خشونت زیادش و بازیهای تدافعیش بسیار مشهور شد. برای مثال بازی ایتالیا با شیلی که با برد ۲-۰ شیلی همراه بود، به نام نبرد سانتیاگو معروف شد. دو روزنامه نگار ایتالیایی، مقالهای تند درباره کشور میزبان نوشتند و در مسابقه نیز بازیکنان دو تیم به قصد مصدوم کردن بازیکنان حریف بازی میکردند و در نهایت دو بازیکن از تیم ایتالیا نیز از بازی اخراج شدند. در نهایت و برای دومین بار پیاپی، برزیل موفق شد در فینال و با نتیجه ۳-۱ تیم چکسلواکی را شکست دهد و قهرمان مسابقات شود. مارکوس کول کلمبیایی نیز تبدیل به نختستین و تنها بازیکن تاریخ شد که از روی نقطه کرنر، موفق به زدن گل در جام جهانی شد. لو یاشین این گل را دریافت کرده بود.
در بین سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۷۸، مسابقات با حضور ۱۶ تیم برگزار میشد. البته در مسابقات سال ۱۹۳۸ کشور اتریش جزوی از آلمان شده بود و به همین دلیل بود که مسابقات با حضور ۱۵ تیم برگزار شد. همچنین در مسابقات سال ۱۹۵۰ بود که به علت انصراف تیمهای هند، اسکاتلند و ترکیه، مسابقات با شرکت ۱۳ تیم برگزار شد. در آن سالها اکثر تیمهای شرکت کننده، از اروپا و آمریکای جنوبی بودند و تیمهای کمی از قارههای آمریکای شمالی، آسیا، آفریقا و اقیانوسیه در این رقابتها بودند و اکثر آنها نیز به راحتی از تیمهای اروپایی و آمریکایی جنوبی، شکست میخوردند. در واقع تا سال ۱۹۸۶، تنها آمریکا بود که جزو قاره اروپا و آمریکای جنوبی نبود اما توانسته بود از دور نخست رقابتها صعود کند و در رقابتهای سال ۱۹۳۰، به دور نیمه نهایی رسیده بود. همچنین تیمهای ملی کوبا در سال ۱۹۳۸، کره شمالی در سال ۱۹۶۶ و مکزیک در سال ۱۹۷۰ بود که توانسته بودند به مرحله یک چهارم نهایی برسند.
در دوران جنگ جهانی دوم جام در ایتالیا بود و معاون رئیس فیفا، "اوتورینو باراسی" آنرا در یک جعبه کفش در زیر تختخواب خود مخفی کرده بود. برزیل در سال ۱۹۶۶ به روال عادی پس از چهار سال جام را به فیفا بازگرداند. این جام در همین سال و قبل از شروع بازیها، بخشی از نمایشگاه "فوتبال در دنیای تمبر" بود که در "وستمینستر سنترهال" لندن برگزار شده بود. در روز ۲۰ مارس ۱۹۶۶ برابر ۲۹ اسفند ۱۳۴۴ خورشیدی، زمانی که در قسمت دیگری از ساختمان نمایشگاه مراسم عبادت برگزار شده بود، ربوده شد. اما یک هفته بعد سگی ضمن بازی در باغچه جلوی خانهای آنرا پیدا کرد. جام ژول ریمه پس از مسابقات ۱۹۷۰ برای همیشه به برزیل رفت ولی در دسامبر سال ۱۹۸۳ دوباره و این بار از ویترین فدراسیون فوتبال برزیل به سرقت رفت. در تحقیقات پلیس معلوم شد که دزدان جام را ذوب کردهاند. به این خاطر فدراسیون برزیل بدل جام را نزد یک شرکت آلمانی در شهر "هانائو" نزدیک فرانکفورت سفارش داد که اکنون در برزیل نگهداری میشود.
پس از این رویداد، فیفا از میان ۵۳ طرح که هنرمندان در رقابتی جهانی برای جام جهانی فراهم آورده بودند، جام فعلی را که طراحی تندیس ساز و سنگتراش ایتالیایی "سیلویو گازانیگا" اهل میلان است را بر گزید. جنس جام طلای ۱۸ عیار، وزن آن ۶۱۷۵ گرم و ارتفاع آن ۳۶۸ میلیمتر است. تیم برنده جام را دریافت میکند وپس از پایان مسابقات میبایستی آنرا قبل از بازگشت به کشور خود تحویل فیفا دهد. تیم قهرمان یک نسخه بدل با روکش آب طلا دریافت میکند که آنهم متعلق به فیفا میماند.
قوانین فوتبال
قوانین فوتبال (به انگلیسی: Laws of football) به مجموعه قوانینی میگویند که توسط هیئت بینالمللی فوتبال برای فوتبال وضع میشود.
زمین بازی: بازی باید روی چمن طبیعی یا مصنوعی به رنگ سبز انجامگیرد. از چمن مصنوعی در بازیهای جام کنفدراسیونها و یا مسابقات بینالمللی باشگاهی استفاده میشود. زمینها باید حداقل کیفیت بینالمللی تعیینشده توسط فیفا را داشتهباشد.
توپ: توپ بازی باید از چرم یا مواد مناسب دیگر ساخته شدهباشد و قطر آن بیش از ۷۰ سانتیمتر یا کمتر از ۶۸ سانتیمتر باشد.
تعداد بازیکنان: هرتیم در هر بازی باید ۱۱ بازیکن درون زمین داشتهباشد که یکی از آنها دروازهبان است. تیمی که افراد درون زمینش کمتر از ۷ بازیکن باشد، حق ادامهٔ بازی را ندارد.
تجهیزات بازیکنان: بازیکن حق استفاده یا پوشیدن هرگونه چیز خطرناکی مانند جواهرات را ندارد.
داور: هربازی توسط یک داور که اقتدار کامل بر اجرای قوانین بازی را داشتهباشد، کنترل میشود.
کمکداوران: دوکمکداور در زمین وجود دارند که میتوانند در این موارد به تصمیم داور اعتراضکنند: ۱- هنگامی که تمام توپ میدان بازی را ترککند. ۲- هنگامی که کرنر، گل و پرتاب انجام میگیرد. ۳- هنگامی که ممکناست یک بازیکن در شرایط آفساید باشد. ۴- زمانی که تیمی درخواست تعویضکند. ۵- هنگامی که از دیدگاه داور، سوءرفتار و یاهر حادثهٔ دیگری رخدهد. ۶- هنگامی که خطایی انجام میگیرد، کمکداور میتواند مسئله را بهتر برای داور توضیحدهد. ۷- هنگامی که در ضربات پنالتی، پیش از این که بازیکن ضربه را بزند، دروازهبان پایش از خط دروازه جلوتر بیاید و توپ وارد دروازهشود، کمکداور اعتراض میکند.
مدت زمان بازی: بازی فوتبال در دو نیمه ۴۵ دقیقهای انجام میگیرد، مگر اینکه داور و دوتیم بر تغییر مدت زمان بازی توافق کردهباشند. هرگونه توافق برای تغییر مدت زمان بازی (برای مثال کاهش هرنیمه به ۴۰ دقیقه بهدلیل نبود نور کافی) باید پیش از انجام بازی، صورت گرفتهباشد.
آغاز مجدد بازی: بازی در این موارد مجدداً آغاز میگردد: ۱- هنگام آغاز مسابقه ۲- پس از بهثمر رسیدن یک گل در طول بازی ۳- هنگام آغاز نیمه دوم ۴- هنگام آغاز هردو نیمه وقتهای اضافی.
توپ درون و بیرون از بازی: هنگامی که تمام توپ از خط دروازه یا خطهای طولی و عرضی زمین ردشود، بازی توسط داور متوقف میشود.
گلزدن: هنگامی که تمام توپ از خط دروازه ردشود، بهشرطی که پیش از آن خطایی صورت نگرفتهباشد، این تیم گل بهثمر رساندهاست.
آفساید: هنگامی که بازیکن از همه بازیکنان دیگر به دروازه تیم حریف نزدیکتر باشد، در موقعیت آفساید قراردارد.
خطا و سوءرفتار: هنگامی که بازیکنی هریک از این خطاها را انجامدهد، خطا کردهاست و ضربهٔ آزاد به تیم حریف تعلق میگیرد: ۱- زدن ضربه یا لگد به بازیکن حریف ۲- خطای پشت پا زدن یا تلاش برای انجام خطای پشت پا زدن ۳- پرش بر روی بازیکن حریف ۴- حمله به حریف ۵- حملات یا اقدام به حملات به حریف ۶- هلدادن حریف ۷- تکلزدن بر روی حریف.
ضربات آزاد: ضربات آزاد یا بهشکل مستقیم یا غیرمستقیماند.
ضربه پنالتی: اگر بازیکن تیم خودی، بر روی بازیکن حریف که در محوطهٔ جریمهشان است، خطاکند، خطای پنالتی صورت گرفتهاست. شانس گلزدن از ضربهٔ پنالتی بهشکل مستقیم، بسیار زیاد است. زمان تلفشده برای زدن یک پنالتی، در پایان هرنیمه یا وقت اضافه گرفته میشود.
پرتاب: پرتاب یکی از روشهای آغاز مجدد بازیاست. هنگامی که توپ به بازیکنی برخورد کند و تمام توپ از خط طولی زمین بیرونبرود، تیم حریف باید توپ را از محل بیرونرفتن آن روی خط، پرتابکند. گلزدن با یک پرتاب ممنوعاست.
ضربه گل: گلزنی یکی دیگر از روشهای آغاز مجدد بازیاست. اگر توپ از خط دروازه ردشود و بازیکن دیگری به توپ برخوردکند، آن ضربه گل محسوب میشود. یک گل ممکناست تنها با زدن یک ضربه بهثمر برسد.
ضربه کرنر: ضربهٔ کرنر روشی دیگر برای آغاز مجدد بازیاست. هنگامی که توپ به بازیکن خودی برخوردکند و از خط عرضی دروازه خودی ردشود، برای تیم حریف ضربهٔ کرنر بهدست میآید. یک گل ممکن است از راه ضربهٔ کرنر بهطور مستقیم به تیم حریف بهثمر رساندهشود.
فوتسال
فوتسال به بازی فوتبال درون سالن، گفته میشود. این رقابتها در زمینی به ابعاد زمین بسکتبال، در محلهای سرپوشیده و یا در محل باز و بدون دیوار و حصار انجام میگیرد. فوتسال (FUTSAL)، واژه بینالمللی برای این رشته ورزشی است. این واژه برگرفته از لغات اسپانیایی FUTbol و SALA - به معنی درونی یا درون سالن – است.
تاریخچه فوتسال
منشا شکل گیری فوتسال به شهر مونتهویدئوی اوروگوئه باز میگردد. در سال ۱۹۳۰، ژوان کارلوس سریانی، فوتبال ۵ نفره را برای مسابقات جوانان در YMCA پیریزی کرد. فوتسال به سرعت در آمریکایجنوبی بخصوص برزیل محبوبیت پیدا کرد. بسیاری از بازیکنان بزرگ و مشهور فوتبال برزیل، از طریق کسب مهارتهای رشته ورزشی فوتسال، سبکها و متدهای خود را در رشته فوتبال گسترش دادند و این موضوع زمینه مطرح شدن آنها را به عنوان بازیکنان بزرگ فوتبال فراهم کرد. بازیکنانی مانند پله، زیکو، بهبهتو و سایر ستارههای فوتبال برزیل مهارتهای خود را از طریق بازی در زمینهای فوتسال و شرکت در این رشته ورزشی ترقی دادند. از آن هنگام، برزیل راه خود را به سوی مطرح شدن به عنوان قطب اصلی فوتسال جهان در پیش گرفت و اکنون مسابقات این رشته ورزشی تحت حمایت فیفا در سراسر جهان برگزار میشود.
اولین رقابت بینالمللی فوتسال در سال ۱۹۶۵ برگزار شد، زمانی که پاراگوئه اولین جام آمریکایجنوبی را بدست آورد. ۶ جام دیگر در آمریکایجنوبی تا سال ۱۹۷۹ برگزار شد که برزیل پیروز تمامی این میادین بود. برزیل جایگاه خود را به عنوان قدرت برتر در اولین جام آمریکایی تا سال ۱۹۸۰ حفظ کرد و این جام را بار دیگر در سال ۱۹۸۴ بدست آورد.
قهرمانی فوتسال جهان
نخستین دوره قهرمانی فوتسال جهان با پشتیبانی FIFUSA (پیش از ادغام اعضای آن با FIFA در سال ۱۹۸۹)، در سائوپائولوی برزیل برگزار شد که با قهرمانی برزیل به پایان رسید. کامیابی برزیلیها در دومین جامجهانی فوتسال در کشور اسپانیا و در سال ۱۹۸۵ تکرار شد اما در سومین جامجهانی در سال ۱۹۸۸ و در کشور استرالیا، برزیل مقابل پاراگوئه تن به شکست داد.
در سال ۱۹۸۹ فیفا پشتیبانی مالی مسابقات فوتسال را بدست گرفت و نخستین جامجهانی فوتسال با پشتیبانی فیفا در هلند برگزار شد. پس از آن، جامهایجهانی در سالهای ۱۹۹۲ در هنگکنگ، ۱۹۹۶ در اسپانیا، ۲۰۰۰ در گواتمالا، ۲۰۰۴ در تایوان و ۲۰۰۸ در برزیل برگزار شد.
فوتسال در اروپا به عنوان عضو جدیدی از یوفا مطرح شده که محبوبیت و عمومیت یافتن آن مقدمهای برای برگزاری مسابقات قهرمانی فوتسال اروپا شدهاست. اولین مسابقات قهرمانی، در فوریه ۱۹۹۹ در شهر گراندای اسپانیا برگزار شد و فینال پرشور و هیجانی داشت.
خلاصه قوانین فوتسال
قانون یکم:
زمین بازی؛ که خلاصه مشخصات و نکات قابل توجه با رسم شکل توضیح داده شد.
تذکر: ورود و خروج بازیکنان در موقع تعویض بایستی از محدوده مشخص شده انجام گیرد.
قانون دوم:
توپ؛ محیط آن حداقل ۶۲ و حداکثر ۶۴ سانتیمتر وزن توپ ۳۹۰ الی ۴۳۰ گرم (توپ نمره ۴) شناسایی استاندارد هنگامی که توپ از ارتفاع ۲ متری به زمین رها میشود نباید بیشتر از ۶۵ و کمتر از ۵۵ سانتیمتر از زمین مسابقه جهش نماید.
قانون سوم:
تعداد بازیکنان؛ یک مسابقه با شرکت دو تیم نباید بیش از ۵ بازیکن باشد که یکی از آنها دروازه بان با لباس مشخص است در شروع مسابقه حداقل بازیکن باید ۵ نفر باشد در صورت اخراج بازیکن هر تیم کمتر از سه نفر مسابقه باید تعطیل شود. ۱- حداکثر بازیکن ذخیره 9 نفر میباشد. ۲- تعداد تعویض سیار نامحدود است حتی دروازه بان (رنگ لباس دروازه بان متمایز از بازیکنان) ۳- عمل تعویض زمانی خاتمه مییابد که بازیکن جانشین وارد زمین شود ۴- چنانچه در جریان بازی تعویض سیار بازیکن جانشین قبل از اینکه بازیکن تعویضی کامل زمین را ترک کند وارد زمین شود. داور بازی را قطع (با رعایت آوانتاژ به تیم حریف) بازیکن تعویضی را بیرون بفرستد به بازیکن جانشین اخطار و بازی با یک ضربه آزاد غیر مستقیم به نفع تیم مقابل از محل توقف توپ زده میشود.
قانون چهارم:
وسایل بازیکن: استفاده از کفش مخصوص برای بازیکن اجباری است. کفش مخصوص فوتسال از پاشنه ای صاف و پنجه ای معقر تشکیل شده. از انواع این کفش میتوان به F50 اشاره کرد که یکی از محبوب ترین انواع ان است. اگر شخصی این نوع کفش را به ظا نداشته باش ; بازیکن خاطی از زمین خارج فرستاده با تکمیل وسایل با اجازه داوران حتماً در هنگام توقف بازی وارد زمین شود.
قانون پنجم:
برای اداره بازی یک داور اصلی یا سر داور؛ تعیین میگردد. قدرت او که قانون به او تفویض نمودهاست از هنگام شروع بازی تا هنگام اتمام بازی، هر مورد مرتبط با بازی نتیجه نهایی تصمیم با اوست در صورت عدم حضور وقت نگهدار این مسؤولیت به عهده اوست.
قانون ششم:
کمک داور (داور دوم)؛ بایستی برای هر مسابقه تعیین شود طرف مقابل داور اصلی انجام وظیفه میکند همان قدرت اجرایی را دارد به جز (همه وقایعی را که قبل در حین یا بعد از بازی میافتد ثبت و گزارش کند) در صورت نبودن وقت نگهدار وظیفه دارد دو دقیقه اخراجی بازیکنان و تایم یک دقیقه را محاسبه نماید و تعویض سیار صحیح انجام گرفتهاست. در صورت دخالت بی مورد از جانب کمک داور، داور اصلی بایستی او را از وظیفه آن معاف شخصی دیگری جانشین وی موضوع را گزارش کند.
تذکر:
در صورت وجود اختلاف نظر بین داور اصلی و کمک داور سرداور (داور اصلی) حاکم خواهد بود.
قانون هفتم:
وقت نگهدار؛ در خارج از بازی در امتداد خط میانی در منطقه تعویض بازیکنان قرار گیرد. وظایف او نگهداری وقت بازی ۲ دقیقه اخراجی تایم اوتها و دادن علامت تایم اوت به داوران اعلام زمان بازی با صوت به داوران و ۵ خطای اول هر تیم در هر نیمه که توسط داوران اعلام شده - ثبت شماره گلزنان و بازیکنان اخراجی و اخطاری و تایم اوتها آنها میباشد.
قانون هشتم:
مدت بازی؛ مدت بازی دو وقت ۲۰ دقیقهای و زمان بین دو نیمه استراحت ۱۵ دقیقهای میباشد - هر تیم میتواند در هر نیمه یک تایم درخواست کند (در بازیهای حذفی در وقت اضافی تایم اوت وجود ندارد).
قانون نهم:
شروع بازی، برنده قرعه اختیار انتخاب زمین و بازنده قرعه ضربه شروع بازی را میزند. ضربه شروع به داخل زمین حریف با علامت داور اصلی خواهد بود که فاصله بازیکن مقابل با توپ ۳ متر خواهد بود - از ضربه شروع مستقیماً گل به دست نمیآید.
قانون دهم:
توپ در بازی و خارج از بازی؛ وقتی توپ خارج از بازی به طور کامل از خط طولی یا عرضی چه از هوا و زمین گذشته باشد. برخورد توپ به سقف سالن اوت اعلام شده و ادامه آن روی خط طولی نزدیکتر میباشد که توسط حریف زده میشود.
قانون یازدهم:
روش به دست آمدن گل؛ تمام توپ از خط دروازه بین تیرهای عمودی و افقی عبور کرده به شرطی که بازیکن مهاجم توپ را با دست یا بازو و پرتاب حمل یا هل نداده باشد.
قانون دوازدهم:
خطاها و رفتارهای ناشایست؛ هرگاه بازیکنی سهواً یا از روی بی احتیاطی یا نیروی نامتعادل یا بیش از اندازه ۱۱ خطای زیر را مرتکب شود یک ضربه آزاد مستقیم -یک ضربه پنالتی- به نفع تیم مقابل (اگر داخل محوطه جریمه باشد) گرفته میشود: لگد زدن -پشت پا زدن - پریدن روی حریف - تنه شدید و خطرناک - تنه از پشت به حریف - تف انداختن - زدن حریف - گرفتن حریف - هل دادن حریف - با شانه به حریف حمله کردن - تکل کردن.
هفت خطای منجر به اخطار: ۱ - مرتکب رفتار غیر ورزشی ۲- با گفتار و کردار به تصمیم داور اعتراض نماید. ۳- مکرراً قوانین بازی را نقص نماید. ۴- شروع مجدد بازی را به تأخیر اندازد. ۵- هنگام شروع مجدد بازی، ضربه آزاد و ضربه کرنر فاصله لازم رعایت نکند. ۶- بدون اجازه داور وارد زمین شود. ۷- بدون اجازه داور زمین را ترک کند. هفت خطای منجر به اخراج: ۱- مرتکب خطای شدید بازی شود. ۲- مرتکب برخورد با زننده شود. ۳- روی حریف یا هر فرد دیگر تف بیندازد ۴- عمداً با دست زدن به توپ، حریف را از یک گل یا موقعیت گل محروم نماید. ۵- موقعیت آشکار گل حریف به سمت دروازه در داخل پیشروی با خطای آزاد مستقیم سلب نماید. ۶- کلمات توهین آمیز بر زبان بیاورد. ۷- در یک مسابقه اخطار دوم بگیرد. تذکر مهم: بازیکنی که اخراج میگردد توسط داور بازی حتماً باید به رختکن هدایت شود و بعد از ۲ دقیقه تیم میتواند بازیکن دیگر جایگزین نماید.
قانون سیزدهم:
ضربه آزاد؛ تحت عنوان دو دسته ضربه آزاد مستقیم و ضربه آزاد غیر مستقیم میباشد. در ضربه آزاد مستقیم میتوان مستقیماً به حریف گل زد.
قانون چهاردهم:
خطاهای جمع شده؛ در صورتی که خطاهای یک تیم در هر نیمه به ۵ رسیده (از خطاهای ۱۱ گانه آزاد مستقیم)، (کلیه خطاها قانون ۱۲) از آن به بعد اگر یکی از خطای قانون ۱۲ را مرتکب شود خطای ششم یک ضربه آزاد مستقیم (از نقطه پنالتی دوم) یا محل وقوع خطا (اگر محل خطا بین نقطه پنالتی دوم و دروازده حریف باشد) بدون تشکیل دیوار دفاعی به صورت مستقیم زده میشود. مهاجمین و مدافعین باید فاصله ۵ متر را رعایت کنند. (خط فرضی نقطه پنالتی فاصله رعایت گردد).
تذکر:
اگر خطای ششم عقبتر از نقطه پنالتی دوم بود، مستقیم به نقطه پنالتی دوم منتقل شده ضربه زده میشود (حق پاس دادن را ندارد).
قانون پانزدهم:
ضربه پنالتی؛ از نقطه پنالتی زده میشود. زننده ضربه باید مشخص باشد. ضربه حتماً باید به طرف جلو (دروازه حریف) زده شود.
قانون شانزدهم:
ضربه اوت؛ هرگاه تمام توپ از خط طولی چه از روی زمین چه از هوا بگذرد توپ بایداز محلی که خارج شد توسط تیم مقابل با پا به داخل زمین زده شود. زننده ضربه توپ ساکن روی خط طولی یا خارج از زمین خط طولی باشد بازیکنان تیم مقابل حداقل ۵ متر از محله ضربه باید فاصله داشته باشد از ضربه اوت نمیتوان مستقیم گل زد.
قانون هفدهم:
پرتاب اوت دروازه پرتاب؛ پرتاب اوت دروازه مادامی در بازی است که توپ توسط دروازه بان با دست بیرون از محوطه جریمه قرار گیرد. پرتاب اوت دروازه خطای ۴ ثانیه ندارد. برگشت اوت دروازه دوباره به دروازه بان توسط مدافع (با دست لمس کردن یا کنترل) یک ضربه آزاد غیر مستقیم از محل ۶ متری انجام میگیرد. با پرتاب اوت دروازه نمیتوان مستقیم گل زد.
قانون هجدهم:
ضربه کرنر؛ از ضربه کرنر میتوان مستقیم گل زد. ۴ ثانیه دارد، اگر ضربه کرنر به طور صحیح زده نشود ضربه تکرار خواهد شد. در موقع زدن خطاها توپ باید ساکن باشد. همشه برنده قرعه سکه صاحب زمین بازی یا زننده پنالتی یا انتخاب رنگ پیراهن میباشد. تیمی میتواند تایم استراحت بگیرد که صاحب توپ باشد مثل ضربه کرنر، پرتاب اوت، ....... دروازه بان میتواند در زمین حریف بیش از ۴ ثانیه بازی کند. دروازه بان نمیتواند در جریان بازی مستقیم توپ را با دست وارد دروازه حریف کند . پاس عقب مادامی محسوب میشود که توپ از ضربه مچ پا به پایین زده شود (فقط از ناحیه کفش). در زدن اوت پا روی خط نباشد
قانون نوزدهم:
بازیکن دروازه بان اجازه ندارد توپ را بیشتر از چهار ثانیه در اختیار داشته باشد ; در غیر این صورت خطا گرفته میشود. این قانون برای بازیکنان معمولی به صورت یک دقیقه است.
از تیمهای برتر جهان در این رشته میتوان به این کشورها اشاره کرد: ایران برزیل اسپانیا ایتالیا روسیه اوکراین آرژانتین
دانستنی لازم پیش از فوتسال
گرم کردن بدن قبل از ورزش
مرحله گرم کردن و سرد کردن بدن یکی از اجزاء مهم تمرینات و مسابقات ورزشی میباشد. ورزشکاران باید آگاه باشند که از گرم کردن بدن نتیجه بهتری برای توانایی بدن میگیرند و بویژه جلوگیری از مصدومیت بدن میکند.
تمرینات گرم کردن عمومی عملیاتی هستند که بدن انسان را جدا از ورزش گرم و فعال میکند. این تمرینات برای گرم کردن ماهیچه و عضلات کلی بدن موثر هستند که از جمله مانند دویدن، بازیهای سبک یا کش دادن بدن میباشد . تمرینات مخصوص گرم کردن بدن برای ورزش فوتبال شامل تمرینات تکنیکی مثل توپ یک و دو کردن، پرتاب توپ یا ضرب زدن و…و…و… میباشد
در این بخش ما به تمرینات گرم کردن بدن قبل از بازی فوتبال میپردازیم
.تیم بازی ۳۰ دقیقه قبل از بازی وارد زمین میشود
مرحله اول
بازیکنان توسط مربی به مدت ۱۰ دقیقه آزاد گزاشته میشوند تا بازیکن با توجه به نیاز بدن خود، خود را آماده سازد که معمولاً با دویدن آرام و بعد دویدن با نرمش، نرمش در جا و کشش همراه میباشد
مرحله دوم
درست میکنیم ABCD زمین را به شکل مقابل
دوتیم ۵ نفره تقسیم میکنیم
ضربه برای بازیکنان آزاد است
زمان ۷ دقیقه میباشد
نکته مهم اینکه باید به بازیکنان تذکر داده شود که از تکگل و یا حرکتی که باعث صدمه دیدن شود خودداری کنند
این یک تمرین ایدهآل قبل از شروع بازی میباشد که بازیکنان را در شرایط بازی قرارمیدهد
مرحله سوم
حرکات سرعتی
بازیکنان ۲ به ۲ تقسیم میشوند و کمک مربی در فاصله ۱۰ متری میایستد
معمولاً ۸ بار هر بازیکن بسمت مربی با سرعت میدود
دو تا سرعتی اول ۷۰% سرعت باید انجام شود تا بدن آماده سرعت صد در صد شود
سپس ۶ بار یا صد در صد سرعت باید انجام شود. در هر دفعه که سرعت زده میشود باید دو بازیکن هماهنگ در جا یک حرکت در جا را نیز انجام دهند، مثلاً زانو بلند در جا، پا ….، سر زدن و هد استارت زدن، و.. و.. و..
در برگشت بازیکنان باید آرام آرام بر گردند بدون راه رفتن و یا ایستادن
در پایان حرکت سرعتی تنفس گرفتن و کشش کردن لازم میبازد
مرحله چهارم
محل شوت به سمت دروازه میباشد که بعد از یک دو کردن باید به دروازه زده شود و همچنین بازیکنان بنا به نیاز خود میتواند کار دیگری را با توپ انجام دهند مثلاً مدافع از کمک مربی بخواهد برایش پرتاپ توپ کند تا با سر و یا پا بر گردرداند تا در شرایط بازی قرار بگیرد. و یا حرکت کششی و یا پا به توپ شدن و یا سرعتی کوتاه و مواردی که هر بازیکن بنا به نیاز خود احساس میکند
نکته قابل توجه دیگر حضورسر مربی در زمین که میتواند بازیکنان را زیر نظر داشته باشد و یا اگر بازیکنی در هنگام گرم کردن مشکل و یا مصدومیت کند بتواند سریع تسمیم بگیرد برای جانشینی و همچنین با صحبت کردن بازیکنان را روحیه دهد و همچنین بتواند نفرات تیم مقابل را نیز کنترل کند
6:18 am
وکیل
وکیل کسی که از طرف شخص دیگری – اعم از حقوقی یا حقیقی – به موجب عقد وکالت برای انجام کاری مأمور میشود.
نایب السلطنه را در دوره صفویه وکیل میگفتند و عنوان وکیل الرعایا هم از همین جا برخاسته است.

وکالت
وکالت در فقه و حقوق ایران عبارت از عقدی جایز است، که به موجب آن یکی از طرفین، طرف دیگر را برای انجام امری نایب (جانشین) خود قرار میدهد. وکالت دهنده را مُوَکِّل، و وکالت گیرنده را وکیل مینامند. وکالت در لغت به معنای واگذار کردن، اعتماد و تکیه کردن به دیگری است.
انحلال
وکالت به یکی از طرق زیر منحل میشود:
فوت و جنون و سفه وکیل یا موکل.
عزل وکیل بهوسیله موکل
استعفای وکیل از سمت وکالت.
از بین رفتن متعلق وکالت
حقوق
حقوق علم بررسی قواعد اجتماعی و سیر تحول این قواعد است. بررسی روابط بین دولت و شهروند (حقوق عمومی)، روابط بین اشخاص خصوصی با هم (حقوق خصوصی). حقوق بینالملل نیز به مسائل و روابط بین ملت ها، دولت ها، اشخاص و سازمانها در عرصه فراملی و بیندولی میپردازد.
حقوق را معمولاً به مجموعه قواعد و مقرراتی که نظم اجتماعی را تامین میکند تعریف کردهاند.
علم حقوق در شاخههای اصلی خود نیز انشعابات داخلی دارد:
در حقوق عمومی:
"حقوق اساسی" به نحوه اعمال حاکمیت ملی، توزیع قدرت در میان قوا، حقوق بنیادین ملت و نهادهای اصلی قدرت با کارکرد هر یک میپردازد و "حقوق اداری" به روابط میان سازمانهای اداری دولت با مردم اختصاص دارد.
در "حقوق کیفری" که از رشتههای مهم حقوق عمومی است که مستقل از آن گسترش یافته است، پدیده مجرمانه شدت و نوع برخورد و میزان قبح جامعه و تحت تأثیر قرار گرفتن افکار عمومی در این خصوص را مورد مطالعه قرار میدهد.
در حقوق خصوصی:
رشته اصلی "حقوق مدنی" است که به روابط میان اشخاص صرف نظر از موقع اجتماعی آنان میپردازد.
حقوق تجارت
آیین دادرسی
حقوق پزشکی در میان رشتههای مختلف حقوقی مؤلفهای میان رشتهای است. شاخهای از رشتههای حقوقی است که از اوایل دهه نود میلادی برای اولین بار در کالج سلطنتی انگلیس به عنوان گرایشی از رشتههای حقوقی مورد توجه قرار گرفت و به تدریج در دانشگاههای معتبر دنیا رواج یافت.
در حقوق بینالملل:
حقوق بینالملل خصوصی که هر یک به شعبات فرعی بسیار تقسیم میشوند.
حقوق بینالملل عمومی نیز به رابطه دولتها، به منزله اعضای مستقل و برابر در جامعه بینالمللی، با یکدیگر و با سازمانهای بینالمللی و اخیراً اشخاص خصوصی میپردازد.
"حقوق بشر" که از شاخههای جدید حقوق است و جای اصلی آن در فلسفه حقوق قرار دارد، از لحاظ عملی بیشترین مباحث خود را در حقوق بینالملل عمومی و حقوق عمومی مطرح ساخته است.
حقوق بشر
حقوق بشر اساسیترین و ابتداییترین حقوقی است که هر فرد به طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشود. این تعریف ساده عواقب و بازتاب اجتماعی و سیاسی مهمی را برای مردم و حکومتها به دنبال دارد. مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بینالمللی این حقوق ویژگیهایی همچون جهان شمول بودن، سلب ناشدنی، انتقال ناپذیری، تفکیک ناپذیری، عدم تبعیض و برابری طلبی، به هم پیوستگی و در هم تنیدگی را دارا است. از این رو به تمامی افرد در هر جایی از جهان تعلق دارد و هیچ کس را نمیتوان به صرف منطقه جغرافیایی که در آن زیست میکند، از حقوق بشر محروم کرد ضمن اینکه همهٔ افراد فارغ از عواملی چون نژاد، ملیت، جنسیت و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابر و یکسانند و در این خصوص کسی را بر دیگری برتری نیست. این حقوق شامل حقوق طبیعی یا حقوق قانونی که در قوانین ملی و بینالمللی موجودند میشود. دکترین و فعالین حقوق بشر، در فعالیتهای بینالمللی خود در زمینه حقوق بینالملل، نهادهای جهانی و منطقهای، سیاستهای دولتی و در فعالیتهای سازمانهای غیردولتی، اساس و شالودهٔ سیاستهای عمومی و اختصاصی در این زمینه را بنا نهاده است. در واقع میتوان گفت در صورتی که جامعهٔ جهانی در فضای صلح، با یک زبان مشترک اخلاقی، گفتگو و مباحثه کنند، این زبان مشترک اخلاقی، در واقع، حقوق بشر نامیده میشود. با این وجود هنوز امروزه دکترین حقوق بشر، نظریههایشان را در این مورد با شک و تردید بیان میکنند و مباحثه آنها بیشتر در زمینه محتوا، ماهیت و چگونگی توجیه حقوق بشر است. در واقع، پرسش بحث برانگیز همانا خود معنای حق یا حقوقی است که باید به رسمیت شناخته شود و این بحث در گفتمانهای فیلسوفان همچنان ادامه دارد.
بسیاری از ایدههای اساسی که محرک جنش حقوق بشر بود، بعد از جنگ جهانی دوم و جنایات هولوکاست گسترش و توسعه یافت، و با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر درپاریس توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ به اوج خود رسید و به رسمیت شناخته شد. در جهان باستان، مفهوم حقوق بشر به گونهای که امروزه وجود دارد نبود. بلکه در جوامع باستانی به صورت مجموعهای مفصل از وظایف بود، که مفاهیمی از جمله، عدالت، مشروعیت سیاسی، شکوفایی انسان که در پی دست یابی به کرامت انسانی حاصل میشود و یا خوب بودن، فارغ از عنوان و مفهوم حقوق بشر وجود داشت. معنی مدرن و امروزی حقوق بشر در اوایل دوره مدرن و همراه با سکولاریزاسیون اروپایی از اخلاق یهودی–مسیحی مفهومش گستردهتر شد و توسعه یافت. در واقع حقوق بشر از مفهوم حقوق طبیعی گرفته شده است. حقوق طبیعی، نظریهای است که در آن قوه قانونگذار به گونهای عینی و منطقی محدود میشود. مطابق این مکتب، منطق بشری، بنیادهای قانون را از طبیعت الهام میگیرد، و از طریق قانون طبیعت، ضمانت اجرایی به دست میآورد و در واقع بخشی از سنت حقوق طبیعی قرون وسطایی به شمار میرود که در دورهٔ روشنگری توسط فیلسوفانی چون جان لاک، فرانسیس هاچسون، ژان ژاک بورلاماکی و غیره تا حدود زیادی مفهوم مدرن پیدا کرد، و در گفتمان سیاسی و انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه هرچه بیشتر توجه جامعه جهانی را به خود جلب کرد. لذا و بر این اساس، نظریه مدرن حقوق بشر، در طول نیمه دوم قرن بیستم، پدید آمده است. و در این دوره فعالیتهای اجتماعی و گفتمانهای سیاسی در رأس دستور کار بسیاری از ملل جهان قرار گرفت. بر اساس مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر:
از آنجاییکه به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق یکسان و انتقالناپذیر همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است...
— مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر
و بر طبق ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر:
تمامی ابنای بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ منزلت و حقوق با هم برابرند به آنها، موهبت عقل و وجدان عطا شده است، و باید نسبت به یکدیگر روحیهٔ برادری داشته باشند.
فلسفه حقوق بشر
فلسفه حقوق بشر، به بررسی مبانی اساسی مفهوم حقوق بشر میپردازد و محتوای آن را به نقد میکشد. رویکردهای نظری متعددی وجود دارد که قصد آن توضیح چرایی و چگونگی تبدیل حقوق بشر، به بخشی از انتظارات جامعه است. یکی از قدیمیترین فلسفههای غرب در مورد حقوق بشر، حاصل اندیشه حقوق طبیعی است که از دلایل مختلف فلسفی یا دینی نشات گرفته است. دیگر نظریه در این زمینه، بر این اساس است، که حقوق بشر، رفتار اخلاقی را تعیین میکند و اخلاق اجتماعی انسان با فرایند تکامل بیولوژیکی و اجتماعی توسعه پیدا میکند (نظریه دیوید هیوم). حقوق بشر به عنوان یک جامعه شناختی از تنظیم قوانین است. همانطور که در تئوری جامعه شناختی قانون و کار از ماکس وبر، توضیح داده شده است. سایر تئوریها دراین زمینه عبارتند از افراد جامعه اقتدار و مشروعیت قوانین را قبول میکنند، در ازای امنیت و مزیتهای اقتصادی که به دست میآورند (مانند نظریه راولز). دو نظریه معاصر دیگر وجود دارند که نظریه منافع و نظریه تلاش نامیده میشوند. نظریه منافع، استدلال میکند که کارکرد اصلی حقوق بشر، محافظت و ترویج منافع انسان است، در حالیکه نظریه تلاش بر اساس ظرفیت انسان برای آزادی به حقوق بشر اعتبار میبخشد.
طبقهبندی حقوق بشر
حقوق بشر را میتوان به گونههای مختلف و متفاوتی دسته بندی و طبقهبندی کرد. رایج ترین آن در سطح بینالمللی، شیوهای از طبقه بندی است که حقوق بشر را به حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم بندی کرده است. حقوق مدنی و حقوق سیاسی، مندرج در مواد بیست و یک تا سی از اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) و در میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) میباشد. حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مندرج در مواد ۲۲ تا ۲۸ از اعلامیه جهانی حقوق بشر و در میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.(ICESCR)
تفکیک ناپذیری
اعلامیه جهانی حقوق بشر تفکیک ناپذیر است و کلیت آن را باید محترم شمرد و مورد اجرا قرار داد و هردو بخش حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حقوق مدنی و سیاسی باید باهم اجرا شوند زیرا حقوق بشر تنها در صورتی موفقیت حاصل خواهد نمود که تمامی بخشهای آن رعایت گردد.
دستهبندی
مدافعان نظریه غیر قابل تفکیک بودن حقوق بشر، بر این باورند که حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با حقوق مدنی و سیاسی اساساً تفاوت دارند و لذا نیازمند روشها و رویکردهای کاملاً متفاوتی در پرداختن به موضوع میباشند. و از جمله ویژگیهای حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عبارتند از:
پوزیتیو (حقوق اثباتی) بودن، به این معنی که نیاز به تصویب از سوی دولت دارند و باید از مجرای قانون گذاری وارد جامعه شوند. در حالیکه حقوق مدنی و سیاسی حقوقی هستند که فرد به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشود و دولت تنها باید از نقض آن جلوگیری کند و نیاز به تصویب ندارد.
محدودیت منابع داشتن، بدین معنی که این حقوق برای دولت هزینه بردار هستند و دولت در ارائه آن به مشکل تامین منبع بر میخورد.
محتاج زمان بندی و پیشروی مرحلهای هستند و به زمان قابل توجهی برای پیادهسازی نیاز دارند.
این حقوق مبهم و غیر قابل اندازهگیری، از لحاظ کمیت هستند. و قضاوت در مورد اینکه آیا به اندازه کافی به جامعه ارائه شده است یا باید به مقدار بیشتری ارائه گردد سخت و غیرممکن میباشد و در این خصوص نظرات مختلفی وجود دارد.
اجماع ناپذیر، هستند زیرا اتحادی در مورد اینکه چه حقوقی باید به این عنوان ارائه شوند وجود ندارد.
این حقوق سوسیالیستی هستند، و متضاد حقوق سرمایه داری میباشند.
این حقوق غیر قابل داوری میباشند چرا که در مورد ارایه یا نقض آن نمیتوان از طریق دادگاه قضاوت نمود.
آرمان گرایانه میباشد و نقطه مقابل حقوق قانونی که در واقعیت وجود دارد.
به همین ترتیب ویژگیهای حقوق مدنی و سیاسی عبارتند از:
نگاتیو (حقوق غیر اثباتی) به این معنی که نیازی نیست دولت برای آنها قانونی وضع کند و صرفاً باید به محافظت از این حقوق بپردازد که نقض نگردند.
هزینه بردار نیست و نیازی به منابع مالی ندارند.
فوری هستند و نیاز به برنامه زمانی ندارند به این معنی که بلافاصله بعد از که دولت تصمیم بگیرد میتواند آن را ارایه دهد.
دقیق هستند چرا که به آسانی میتوان آنها را قضاوت و اندازهگیری کرد.
غیر نظری و غیر سیاسی هستند.
کاپیتالیست (حقوق سرمایه داری) میباشند.
قابل داوری و طرح در دادگاه برای قضاوت میباشند.
حقوق قانونی واقعی میباشند و آرمان گرایانه نیستند.
اولیویا بال و پل گریدی بر این باورند که به آسانی میتوان برای هر دو شاخه طبقه بندی فوق، مثالهایی ارایه کرد که در طبقه بندی فوق نمیگنجند. به عنوان مثال به خصوص در زمینههایی مانند قابل داوری بودن، پوزیتیو بودن، محدودیت منابع و مبهم بودن.
سه نسل
نوع دیگری از طبقه بندی که توسط کارل واساک، ارائه شده است، حقوق بشر را به سه نسل تقسیم میکند: حقوق نسل اول: حقوق مدنی و سیاسی، که دربردارنده حقوق مربوط به زندگی و مشارکت سیاسی است. حقوق نسل دوم: حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که شامل حقوق مربوط به امرار معاش میشود. حقوق نسل سوم: حقوق جمعی و گروهی، که حقوق مربوط به صلح و حقوق پاکسازی محیط زیست را دربرمیگیرد. فارغ از این طبقه بندی حقوق مربوط به نسل سوم بسیار مورد بحث قرار گرفته است. این طبقه بندی در تقابل با نظریه غیر قابل تفکیک بودن قرار میگیرد چراکه به طور ضمنی بیان میکند که برخی از حقوق میتوانند به طور مستقل و فارغ از بقیه آنها وجود داشته باشند. کارشناس حقوق بشر فیلیپ آلستون استدلال میکند:
اگر هریک از شاخصههای حقوق بشر ضروری و مهم تلقی شوند پس در هیچ یک از آنها را نباید مورد بی توجهی قرار داد و این مسئله بسیار مهم است.
او و برخی دیگر معتقد به رعایت احتیاط در اولویت بندی حقوق هستند:
هر گونه اولیت بندی نباید موجب نادیده گرفتن موارد دیگر و نقض آشکار حقوق شود.
— فیلیپ آلستون
اولویت بندی در صورت لزوم، باید پایبند به مفاهیم اصلی و اصولی مانند عدم تبعیض، برابری و مشارکت باشد.
— اولیویا بال و پل گریدی
بعضی از حقوق بشر، حقوقی غیر قابل تفویض هستند. عبارت غیرقابل تفویض به این معنا است که این حقوق اساسی و سلب ناشدنی از طبیعت انسان هستند.
حفاظت بینالمللی
بعد از جنایاتی که در جنگ جهانی دوم رخ داد نگرانی برای حمایت اجتماعی و حقوقی از حقوق بشر و آزادیهای اساسی و پایه افزایش یافته بود. پایه واساس سازمان ملل متحد و مفاد منشور سازمان ملل متحد ارائه و ایجاد مبنا و بنیادی برای یک سیستم کامل و جامع از حقوق بینالملل و تلاش در زمینه حفاظت از حقوق بشر است. از آن زمان به بعد، حقوق بشر بینالمللی، توسط مجموعه به هم پیوستهای از قرادادها، عهدنامهها، سازمانها و نهادهای سیاسی پایه ریزی شد.
منشور سازمان ملل متحد
مفاد منشور سازمان ملل متحد اساساً برای توسعه و گسترش حفاظت از حقوق بشر بینالمللی است. در مقدمه آن لزوم پایبندی به حقوق اساسی بشر، حیثیت و ارزش انسانی و تساوی حقوق مرد و زن ذکر شده است. مطابق مورد سوم از ماده یک منشور، بر لزوم همکاری بینالمللی در زمینه حل مشکلات بینالمللی که دارای جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا بشردوستانه است و در پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث نژاد، جنس، زبان یا مدهب تاکید شده است. ماده ۵۵ منشور تبیین مینماید که:
باتوجه به ضرورت ایجاد شرایط ثبات و رفاه برای تامین روابط مسالمتآمیز و دوستانه بینالملل براساس احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملل، سازمان ملل متحد امور زیر را تشویق خواهد کرد:
الف- بالا بردن سطح زندگی، فراهم ساختن کار برای حصول شرایط ترقی و توسعه در نظام اقتصادی و اجتماعی؛
ب- حل مسائل بینالمللی اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و مسائل مربوط به آنها و همکاری بینالمللی فرهنگی و آموزشی.
ج- احترام جهانی و موثر حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همه بدون تبعیض از حیث نژاد، جنس و زبان یا مذهب.
همچنین ماده پنجاه و شش از منشور از اهمیت بالایی برخوردار است، چون مطابق آن، کلیه اعضا متعهد میشوند که برای نیل به مقاصد مذکور در ماده ۵۵ درهمکاری با سازمان ملل متحد اقدامات فردی یا دسته جمعی معمول دارند. رعایت و اجرای این مفاد برای طرفین آن یعنی خود سازمان و اعضا الزامی است و در واقع به عنوان یک تعهد حقوقی برای اعضای سازمان ملل متحد محسوب میشود. به طور کلی، مراجع حقوق بشر در منشور مبهم و کلی است و منشور مشتمل بر حقوق قانونی خاصی برای روش اجرای حقوق و محافظت از اجرای آن نیست به دیگر سخن ضمانت اجرایی خاصی برای قوانین آن وجود ندارد، با این وجود از اهمیت حمایت از اجرای حقوق بشر در منشور سازمان ملل متحد نباید کاسته شود. اهمیت حقوق بشر در صحنه جهانی را میتوان از روی اهمیت آن در چارچوب سازمان ملل متحد پیش بینی کرد و منشور سازمان ملل متحد را میتوان نقطه شروعی برای گسترش طیف وسیعی از اعلامیهها، عهدنامهها، پیادهسازی و اجرایی سازی ارگانهای سازمان ملل متحد، کمیتهها و گزارشها برای حفاظت از حقوق بشر محسوب نمود. حقوقی که توسط منشور سازمان ملل متحد از آنها حمایت میشود حقوق مدون و تعریف شده در اعلامیههای بینالمللی حقوق بشر است مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.
اعلامیه جهانی حقوق بشر
اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸، تا حدودی در پاسخ به جنایات جنگ جهانی دوم، به تصویب رسید. اگر چه اعلامیه جهانی حقوق بشر قطعنامههایی غیر الزام آور و فاقد ضمانت اجرا بود، اما هم اکنون پایبدی و پذیرش حقوق عرفی بینالملل تا حدودی قواعد آن را الزام آور ساخته است. اعلامیه جهانی حقوق بشر مصرانه از کشورهای عضو میخواهد که برای توسعه و گسترش تعدادی از حقوق انسانی، مدنی، اقتصادی و اجتماعی، تلاش کنند و تاکید مینماید که این حقوق بخشی از بنیاد آزادی، عدالت و صلح در جهان میباشد. اعلامیههای بینالمللی تلاش میکردند برای اینکه به طور قانونی در راستای محدود کردن دولت گام بردارند و سیستم جدیدی را پایهگذاری کنند که در آن شهروندان و دولت متقابلاً در قبال هم حق و وظیفه داشته باشند. مطابق مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸:
به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق برابر و مسلم همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است.
منشور سازمان ملل خواستار ایجاد کمیسیونی برای حقوق بشر بود. النور روزولت، بیوه فرانکلین دلانو روزولت رئیس جمهوری ایالات متحده، ریاست این کمیسیون را در سال ۱۹۴۷ به عهده گرفت. تهیه، تدوین و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر تحت هدایت و نظارت این زن متواضع و معتقد به کرامت انسانی انجام پذیرفته است. وی از طرف بسیاری از صاحب نظران به عنوان با نفوذ ترین زن قرن بیستم شناخته شده است. اعضای کمیسیون بلافاصله در مورد اینکه به مانند منشوری از حقوق باید چگونه باشد و همچنین چگونگی اجرای آن، با هم موافق نبودند. لذا کمیسیون اقدام به ایجاد یک چارچوب برای اعلامیه جهانی حقوق بشر و معاهدات همراه با آن کرد و اعلامیه جهانی حقوق بشر به سرعت در اولویت قرار گرفت. جان پیتر هامفری استاد حقوق در کانادا، رئیس بخش حقوق بشر دبیرخانه سازمان ملل، اگر چه رسماً عضو هیات مدیره کمیسیون و کمیته تهیه پیش نویس بود، ولی وی تهیه کننده مدارک اولیه چهار صد و هشت صفحهای و اولین پیش نویس اعلامیه برای کمیته تهیه پیش نویس بوده است. او در خلال بحثها نیز، نقش میانجی با ارزشی بین فلسفههای مختلف را ایفا نمود هامفری به همراه وکیل فرانسوی رنه کاسین مسئول بسیاری از پژوهشهای ملی و چگونگی ساختار اسناد بودند، آنچه در اعلامیه حقوق بشر آمده است تفسیری است از اصول اولیهای که ایشان نگاشته بودند. سندی که کاسین آن را نوشته بود شامل اصول اساسی کرامت، آزادی، برابری و برادری در دو ماده اول خود بود. که با حقوق مربوط به افراد جایگزین شد حقوق افراد در ارتباط با یکدیگر و در ارتباط با اجتماعات مانند حقوق معنوی، حقوق عمومی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نهایتاً سه ماده اخر در متن نوشته شده توسط کاسین در زمینهٔ محدودیتها وظایف و نظم اجتماعی و سیاسی است. هامفری و کاسین در اعلامیه حقوق بشر اصولی را آوردند که از نظر قانونی قابل اجرا بود. همانطور که در بند سوم از مقدمهٔ اعلامیه جهانی حقوق بشر، سال ۱۹۴۸ منعکس شده است:
از آنجا که بایسته است تا آدمی، به عنوان آخرین راهکار، ناگزیر از شوریدن علیه بیدادگری و ستمکاری نباشد، به پاسداری حقوق بشر از راه حاکمیت قانون همت گمارد.
رنه کاسین پروفسور حقوق مدنی و متخصص در حقوق بینالملل به ویژه حقوق بشر در دانشگاه پاریس بود. او زندگیش را وقف دفاع از حقوق مردان، زنان و کودکان کرده بود به طوری که در دهه ۱۹۲۰ وی را پدر یتیمان فرانسه میخواندند. در سال ۱۹۶۸ جایزه صلح نوبل را بخاطر تهیه اولین پیش نویس کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر دریافت نمود. قسمتی از اعلامیه جهانی حقوق بشر تحقیقی بود که توسط کمیتهای از کارشناسان بینالمللی حقوق بشر از جمله نمایندگانی از همه قارهها و همه ادیان بزرگ و با مشورت رهبرانی مانند مهاتما گاندی طراحی و نوشته شده بود. و شامل عناوینی چون حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میشد. در این کمیته این فرض پیش بینی شده بود که تمام حقوق بشر تفکیک ناپدیر است و تمام انواع آن به گونهای مرتبط با یکدیگر فهرست شدهاند. این اصل توسط هریک از اعضای کشورهای مختلف به اتفاق آرا به تصویب رسید. (اعضا عبارت بودند از: جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی، چکسلواکی، لهستان، عربستان سعودی، جمهوری سوسیالیستی اوکراین شوروی، اتحاد جنوب آفریقا، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، یوگسلاوی) با این حال بعدها موضوع مهم چالش قرار گرفت.
اعلامیه جهانی حقوق بشر به دو شاخه مختلف تقسیم شد که عبارتند از:
میثاق حقوق مدنی وسیاسی
میثاق حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، هردو میثاق باحق مردم برای تعیین سرنوشت و حاکمیت بر منابع طبیعی خود شروع میشود. بحث بر سر این که حقوق بشر بنیادی تر از حقوق اساسی است و یا برعکس تا به امروز همچنان ادامه دارد.
تدوین کنندگان میثاق در ابتدا تنها یک شاخه را در نظر گرفته بودند و پیش نویس اولیه و اصلی تنها شامل حقوق سیاسی و مدنی بود اما بعدها شاخه حقوق اقتصادی، اجتماعی نیز پیشنهاد شد. اختلاف نظر بر سر اینکه کدام شاخه پایه اساسی حقوق بشر را تشکیل میدهد، موجب ایجاد دو میثاق حقوق بشر شده است. بحث بر سر این مسئله بود که حقوق اقتصادی و اجتماعی حقوقی آرمان گرایانه میباشند و با تعریف حقوق بشر که حقوقی اساسی هستند و مردم به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشوند در تضاد است و میزان حقوق اقتصادی و اجتماعی به میزان ثروت و در دسترس بودن منابع مالی بستگی دارند. علاوه بر این حقوق اجتماعی و اقتصادی به ایدئولوژی یا نظریه اقتصادی پذیرفته شده در جامعه مرتبط میگردد. در حالیکه به عکس آن، حقوق اساسی بشر، کاملاً منطبق با طبیعت انسان (تواناییهای جسمی و روانی) میباشند. همچنین دیگر بحثها بر سر این است که حقوق اقتصادی، متناسب با موقعیت افراد الزام آور و ضروری است و نیز در مورد آن اجماع وجود ندارد و همگی در این زمینه توافق دارند که ابزارهای مورد نیاز برای اجرایی کردن حقوق اقتصادی و اجتماعی، با ابزارهای مورد نیازی برای اجرایی نمودن حقوق مدنی و سیاسی کاملاً متفاوت میباشند.
این بحثها و تمایل برای هرچه بیشتر به امضا رساندن قوانین حقوق بشر، منجر به ایجاد این دو میثاق شد. بلوک شوروی و تعدادی از کشورهای در حال توسعه بر این باور بودند که باید همه حقوق در یک قطعنامه واحد گنجانیده شود. هردو میثاق به کشورها اجازه میدادکه برخی از حقوق را فسخ کنند. و موافقان امضای آن، در معاهده اجماع و اکثریت کافی را بدست نیاوردند.
پیمان نامههای بینالمللی
در سال ۱۹۶۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی(ICESCR) در سازمان ملل متحد، به تصویب رسید. کشورهایی که این پیمان را امضا کردند رعایت حقوق مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر برایشان الزام آور بود و به ایجاد قوانین مربوط به حقوق بشر، متعهد شدند. از آن زمان به بعد معاهدات و قوانین متعدد دیگر در سطح بینالمللی ارائه شدهاند. آنها به طور کلی به عنوان اسناد حقوق بشر شناخته شده است. برخی از این معاهدات مهم که در ارتباط با میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به تصویب رسیدهاند مانند معاهدات هفت هستهای" عبارتند از:
کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض نژادی (که در سال ۱۹۶۶ به تصویب رسید و در سال ۱۹۶۹ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون امحای کلیه اشکال تبعیض علیه زنان (که در سال ۱۹۷۹ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۱ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه شکنجه (که در سال ۱۹۸۴ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۴ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون حقوق کودک (که در سال ۱۹۸۹ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۹ لازمالاجرا شد)
کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت (که در سال ۲۰۰۶ به تصویب رسید و در سال ۲۰۰۸ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون بینالمللی حمایت از حقوق کارگران مهاجر و اعضای خانوادهشان (که در سال ۱۹۹۰ به تصویب رسید و در سال ۲۰۰۳ لازمالاجرا شد).
نقض حقوق بشر
نقض حقوق بشر زمانی رخ میدهد که توسط دولت و یا نهاد غیر دولتی برخی از افراد مورد سوءاستفاده قرار بگیرند، یا حقوق اساسی (از جمله حقوق مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) آنها انکار و نادیده گرفته شود، و یا هنگامی که هر دولت یا نهاد غیر دولتی بخشی از پیمان میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و یا دیگر حقوق بینالمللی و حقوق بشر دوستانه را در مورد برخی از افراد رعایت نکند. لذا در مورد نقض حقوق بشر سازمان ملل متحد شورایی را تعیین کرده تحت عنوان شورای امنیت که تنها تریبون و دادگاهی است که در اینگونه موارد تصمیم گیری میکند. چنانچه مطابق ماده ۳۹ منشور سازمان ملل متحد: شورای امنیت وجود هرگونه تهدید علیه صلح، نقض صلح، یا عمل تجاوز را احراز و توصیههایی خواهد نمود یا تصمیم خواهد گرفت که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بینالمللی به چه اقداماتی برطبق مواد ۴۱ و ۴۲ باید مبادرت شود. سازمانهای غیر دولتی مستقل، از جمله سازمان عفو بینالملل، فدراسیون بینالمللی حقوق بشر، دیدهبان حقوق بشر، سازمان جهانی مبارزه با شکنجه، خانه آزادی، آزادی بیان بینالمللی و سازمان ضد برداری، نظارت میشود. کار این سازمانها این است که: شواهد و مدارک و اسناد نقض حقوق بشر را جمع آوری میکند و و سپس از طریق تحت فشار قرار دادن سعی بر اجرای قوانین حقوق بشر دارد. جنگها و جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت از جمله نسلکشی، نقض قوانین بینالمللی بشردوستانه از جدی ترین موارد نقض حقوق بشر به شمار میروند. افشاگری و آگاه ساختن جهان و اعتراض به رفتارهای غیر انسانی اغلب منجر به درخواست برای کمک و گاهی بهبود شرایط میشود. شورای امنیت سازمان ملل متحد برای حفظ صلح کار میکند و سایر ملل و معاهدات (ناتو)، در هنگام لزوم برای حفاظت از حقوق بشر مداخله میکنند.به عنوان مثال در سالهای ۱۹۵۳ تا ۲۰۱۳ بیش از ۷۰ قطعنامه علیه جنایات اسرائیل در سازمان ملل تصویب شده است. از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ تعداد ۱۵۲۳ کودک توسط اسرائیلیها کشته شدهاند.امریکا به طور متوسط روزانه ۸.۵ میلیون دلار به اسرائیل کمک کردهاست.اسرائیل تا به حال ۲۷۰۰۰ خانهی فلسطینیان را تخریب کرده است.۵۰۲۳ سیاستمدار فلسطینی بازداشت یا زندانی شدهاند.۲۶۳ شهرک صهیونیست نشین در سرزمینهای متعلق به فلسطینیان ساختهشدهاست. که با جنایات هیتلر قابل مقایسه است.
وکیل کسی که از طرف شخص دیگری – اعم از حقوقی یا حقیقی – به موجب عقد وکالت برای انجام کاری مأمور میشود.
نایب السلطنه را در دوره صفویه وکیل میگفتند و عنوان وکیل الرعایا هم از همین جا برخاسته است.

وکالت
وکالت در فقه و حقوق ایران عبارت از عقدی جایز است، که به موجب آن یکی از طرفین، طرف دیگر را برای انجام امری نایب (جانشین) خود قرار میدهد. وکالت دهنده را مُوَکِّل، و وکالت گیرنده را وکیل مینامند. وکالت در لغت به معنای واگذار کردن، اعتماد و تکیه کردن به دیگری است.
انحلال
وکالت به یکی از طرق زیر منحل میشود:
فوت و جنون و سفه وکیل یا موکل.
عزل وکیل بهوسیله موکل
استعفای وکیل از سمت وکالت.
از بین رفتن متعلق وکالت
حقوق
حقوق علم بررسی قواعد اجتماعی و سیر تحول این قواعد است. بررسی روابط بین دولت و شهروند (حقوق عمومی)، روابط بین اشخاص خصوصی با هم (حقوق خصوصی). حقوق بینالملل نیز به مسائل و روابط بین ملت ها، دولت ها، اشخاص و سازمانها در عرصه فراملی و بیندولی میپردازد.
حقوق را معمولاً به مجموعه قواعد و مقرراتی که نظم اجتماعی را تامین میکند تعریف کردهاند.
علم حقوق در شاخههای اصلی خود نیز انشعابات داخلی دارد:
در حقوق عمومی:
"حقوق اساسی" به نحوه اعمال حاکمیت ملی، توزیع قدرت در میان قوا، حقوق بنیادین ملت و نهادهای اصلی قدرت با کارکرد هر یک میپردازد و "حقوق اداری" به روابط میان سازمانهای اداری دولت با مردم اختصاص دارد.
در "حقوق کیفری" که از رشتههای مهم حقوق عمومی است که مستقل از آن گسترش یافته است، پدیده مجرمانه شدت و نوع برخورد و میزان قبح جامعه و تحت تأثیر قرار گرفتن افکار عمومی در این خصوص را مورد مطالعه قرار میدهد.
در حقوق خصوصی:
رشته اصلی "حقوق مدنی" است که به روابط میان اشخاص صرف نظر از موقع اجتماعی آنان میپردازد.
حقوق تجارت
آیین دادرسی
حقوق پزشکی در میان رشتههای مختلف حقوقی مؤلفهای میان رشتهای است. شاخهای از رشتههای حقوقی است که از اوایل دهه نود میلادی برای اولین بار در کالج سلطنتی انگلیس به عنوان گرایشی از رشتههای حقوقی مورد توجه قرار گرفت و به تدریج در دانشگاههای معتبر دنیا رواج یافت.
در حقوق بینالملل:
حقوق بینالملل خصوصی که هر یک به شعبات فرعی بسیار تقسیم میشوند.
حقوق بینالملل عمومی نیز به رابطه دولتها، به منزله اعضای مستقل و برابر در جامعه بینالمللی، با یکدیگر و با سازمانهای بینالمللی و اخیراً اشخاص خصوصی میپردازد.
"حقوق بشر" که از شاخههای جدید حقوق است و جای اصلی آن در فلسفه حقوق قرار دارد، از لحاظ عملی بیشترین مباحث خود را در حقوق بینالملل عمومی و حقوق عمومی مطرح ساخته است.
حقوق بشر
حقوق بشر اساسیترین و ابتداییترین حقوقی است که هر فرد به طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشود. این تعریف ساده عواقب و بازتاب اجتماعی و سیاسی مهمی را برای مردم و حکومتها به دنبال دارد. مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بینالمللی این حقوق ویژگیهایی همچون جهان شمول بودن، سلب ناشدنی، انتقال ناپذیری، تفکیک ناپذیری، عدم تبعیض و برابری طلبی، به هم پیوستگی و در هم تنیدگی را دارا است. از این رو به تمامی افرد در هر جایی از جهان تعلق دارد و هیچ کس را نمیتوان به صرف منطقه جغرافیایی که در آن زیست میکند، از حقوق بشر محروم کرد ضمن اینکه همهٔ افراد فارغ از عواملی چون نژاد، ملیت، جنسیت و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابر و یکسانند و در این خصوص کسی را بر دیگری برتری نیست. این حقوق شامل حقوق طبیعی یا حقوق قانونی که در قوانین ملی و بینالمللی موجودند میشود. دکترین و فعالین حقوق بشر، در فعالیتهای بینالمللی خود در زمینه حقوق بینالملل، نهادهای جهانی و منطقهای، سیاستهای دولتی و در فعالیتهای سازمانهای غیردولتی، اساس و شالودهٔ سیاستهای عمومی و اختصاصی در این زمینه را بنا نهاده است. در واقع میتوان گفت در صورتی که جامعهٔ جهانی در فضای صلح، با یک زبان مشترک اخلاقی، گفتگو و مباحثه کنند، این زبان مشترک اخلاقی، در واقع، حقوق بشر نامیده میشود. با این وجود هنوز امروزه دکترین حقوق بشر، نظریههایشان را در این مورد با شک و تردید بیان میکنند و مباحثه آنها بیشتر در زمینه محتوا، ماهیت و چگونگی توجیه حقوق بشر است. در واقع، پرسش بحث برانگیز همانا خود معنای حق یا حقوقی است که باید به رسمیت شناخته شود و این بحث در گفتمانهای فیلسوفان همچنان ادامه دارد.
بسیاری از ایدههای اساسی که محرک جنش حقوق بشر بود، بعد از جنگ جهانی دوم و جنایات هولوکاست گسترش و توسعه یافت، و با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر درپاریس توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ به اوج خود رسید و به رسمیت شناخته شد. در جهان باستان، مفهوم حقوق بشر به گونهای که امروزه وجود دارد نبود. بلکه در جوامع باستانی به صورت مجموعهای مفصل از وظایف بود، که مفاهیمی از جمله، عدالت، مشروعیت سیاسی، شکوفایی انسان که در پی دست یابی به کرامت انسانی حاصل میشود و یا خوب بودن، فارغ از عنوان و مفهوم حقوق بشر وجود داشت. معنی مدرن و امروزی حقوق بشر در اوایل دوره مدرن و همراه با سکولاریزاسیون اروپایی از اخلاق یهودی–مسیحی مفهومش گستردهتر شد و توسعه یافت. در واقع حقوق بشر از مفهوم حقوق طبیعی گرفته شده است. حقوق طبیعی، نظریهای است که در آن قوه قانونگذار به گونهای عینی و منطقی محدود میشود. مطابق این مکتب، منطق بشری، بنیادهای قانون را از طبیعت الهام میگیرد، و از طریق قانون طبیعت، ضمانت اجرایی به دست میآورد و در واقع بخشی از سنت حقوق طبیعی قرون وسطایی به شمار میرود که در دورهٔ روشنگری توسط فیلسوفانی چون جان لاک، فرانسیس هاچسون، ژان ژاک بورلاماکی و غیره تا حدود زیادی مفهوم مدرن پیدا کرد، و در گفتمان سیاسی و انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه هرچه بیشتر توجه جامعه جهانی را به خود جلب کرد. لذا و بر این اساس، نظریه مدرن حقوق بشر، در طول نیمه دوم قرن بیستم، پدید آمده است. و در این دوره فعالیتهای اجتماعی و گفتمانهای سیاسی در رأس دستور کار بسیاری از ملل جهان قرار گرفت. بر اساس مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر:
از آنجاییکه به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق یکسان و انتقالناپذیر همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است...
— مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر
و بر طبق ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر:
تمامی ابنای بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ منزلت و حقوق با هم برابرند به آنها، موهبت عقل و وجدان عطا شده است، و باید نسبت به یکدیگر روحیهٔ برادری داشته باشند.
فلسفه حقوق بشر
فلسفه حقوق بشر، به بررسی مبانی اساسی مفهوم حقوق بشر میپردازد و محتوای آن را به نقد میکشد. رویکردهای نظری متعددی وجود دارد که قصد آن توضیح چرایی و چگونگی تبدیل حقوق بشر، به بخشی از انتظارات جامعه است. یکی از قدیمیترین فلسفههای غرب در مورد حقوق بشر، حاصل اندیشه حقوق طبیعی است که از دلایل مختلف فلسفی یا دینی نشات گرفته است. دیگر نظریه در این زمینه، بر این اساس است، که حقوق بشر، رفتار اخلاقی را تعیین میکند و اخلاق اجتماعی انسان با فرایند تکامل بیولوژیکی و اجتماعی توسعه پیدا میکند (نظریه دیوید هیوم). حقوق بشر به عنوان یک جامعه شناختی از تنظیم قوانین است. همانطور که در تئوری جامعه شناختی قانون و کار از ماکس وبر، توضیح داده شده است. سایر تئوریها دراین زمینه عبارتند از افراد جامعه اقتدار و مشروعیت قوانین را قبول میکنند، در ازای امنیت و مزیتهای اقتصادی که به دست میآورند (مانند نظریه راولز). دو نظریه معاصر دیگر وجود دارند که نظریه منافع و نظریه تلاش نامیده میشوند. نظریه منافع، استدلال میکند که کارکرد اصلی حقوق بشر، محافظت و ترویج منافع انسان است، در حالیکه نظریه تلاش بر اساس ظرفیت انسان برای آزادی به حقوق بشر اعتبار میبخشد.
طبقهبندی حقوق بشر
حقوق بشر را میتوان به گونههای مختلف و متفاوتی دسته بندی و طبقهبندی کرد. رایج ترین آن در سطح بینالمللی، شیوهای از طبقه بندی است که حقوق بشر را به حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم بندی کرده است. حقوق مدنی و حقوق سیاسی، مندرج در مواد بیست و یک تا سی از اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) و در میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) میباشد. حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مندرج در مواد ۲۲ تا ۲۸ از اعلامیه جهانی حقوق بشر و در میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.(ICESCR)
تفکیک ناپذیری
اعلامیه جهانی حقوق بشر تفکیک ناپذیر است و کلیت آن را باید محترم شمرد و مورد اجرا قرار داد و هردو بخش حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حقوق مدنی و سیاسی باید باهم اجرا شوند زیرا حقوق بشر تنها در صورتی موفقیت حاصل خواهد نمود که تمامی بخشهای آن رعایت گردد.
دستهبندی
مدافعان نظریه غیر قابل تفکیک بودن حقوق بشر، بر این باورند که حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با حقوق مدنی و سیاسی اساساً تفاوت دارند و لذا نیازمند روشها و رویکردهای کاملاً متفاوتی در پرداختن به موضوع میباشند. و از جمله ویژگیهای حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عبارتند از:
پوزیتیو (حقوق اثباتی) بودن، به این معنی که نیاز به تصویب از سوی دولت دارند و باید از مجرای قانون گذاری وارد جامعه شوند. در حالیکه حقوق مدنی و سیاسی حقوقی هستند که فرد به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشود و دولت تنها باید از نقض آن جلوگیری کند و نیاز به تصویب ندارد.
محدودیت منابع داشتن، بدین معنی که این حقوق برای دولت هزینه بردار هستند و دولت در ارائه آن به مشکل تامین منبع بر میخورد.
محتاج زمان بندی و پیشروی مرحلهای هستند و به زمان قابل توجهی برای پیادهسازی نیاز دارند.
این حقوق مبهم و غیر قابل اندازهگیری، از لحاظ کمیت هستند. و قضاوت در مورد اینکه آیا به اندازه کافی به جامعه ارائه شده است یا باید به مقدار بیشتری ارائه گردد سخت و غیرممکن میباشد و در این خصوص نظرات مختلفی وجود دارد.
اجماع ناپذیر، هستند زیرا اتحادی در مورد اینکه چه حقوقی باید به این عنوان ارائه شوند وجود ندارد.
این حقوق سوسیالیستی هستند، و متضاد حقوق سرمایه داری میباشند.
این حقوق غیر قابل داوری میباشند چرا که در مورد ارایه یا نقض آن نمیتوان از طریق دادگاه قضاوت نمود.
آرمان گرایانه میباشد و نقطه مقابل حقوق قانونی که در واقعیت وجود دارد.
به همین ترتیب ویژگیهای حقوق مدنی و سیاسی عبارتند از:
نگاتیو (حقوق غیر اثباتی) به این معنی که نیازی نیست دولت برای آنها قانونی وضع کند و صرفاً باید به محافظت از این حقوق بپردازد که نقض نگردند.
هزینه بردار نیست و نیازی به منابع مالی ندارند.
فوری هستند و نیاز به برنامه زمانی ندارند به این معنی که بلافاصله بعد از که دولت تصمیم بگیرد میتواند آن را ارایه دهد.
دقیق هستند چرا که به آسانی میتوان آنها را قضاوت و اندازهگیری کرد.
غیر نظری و غیر سیاسی هستند.
کاپیتالیست (حقوق سرمایه داری) میباشند.
قابل داوری و طرح در دادگاه برای قضاوت میباشند.
حقوق قانونی واقعی میباشند و آرمان گرایانه نیستند.
اولیویا بال و پل گریدی بر این باورند که به آسانی میتوان برای هر دو شاخه طبقه بندی فوق، مثالهایی ارایه کرد که در طبقه بندی فوق نمیگنجند. به عنوان مثال به خصوص در زمینههایی مانند قابل داوری بودن، پوزیتیو بودن، محدودیت منابع و مبهم بودن.
سه نسل
نوع دیگری از طبقه بندی که توسط کارل واساک، ارائه شده است، حقوق بشر را به سه نسل تقسیم میکند: حقوق نسل اول: حقوق مدنی و سیاسی، که دربردارنده حقوق مربوط به زندگی و مشارکت سیاسی است. حقوق نسل دوم: حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که شامل حقوق مربوط به امرار معاش میشود. حقوق نسل سوم: حقوق جمعی و گروهی، که حقوق مربوط به صلح و حقوق پاکسازی محیط زیست را دربرمیگیرد. فارغ از این طبقه بندی حقوق مربوط به نسل سوم بسیار مورد بحث قرار گرفته است. این طبقه بندی در تقابل با نظریه غیر قابل تفکیک بودن قرار میگیرد چراکه به طور ضمنی بیان میکند که برخی از حقوق میتوانند به طور مستقل و فارغ از بقیه آنها وجود داشته باشند. کارشناس حقوق بشر فیلیپ آلستون استدلال میکند:
اگر هریک از شاخصههای حقوق بشر ضروری و مهم تلقی شوند پس در هیچ یک از آنها را نباید مورد بی توجهی قرار داد و این مسئله بسیار مهم است.
او و برخی دیگر معتقد به رعایت احتیاط در اولویت بندی حقوق هستند:
هر گونه اولیت بندی نباید موجب نادیده گرفتن موارد دیگر و نقض آشکار حقوق شود.
— فیلیپ آلستون
اولویت بندی در صورت لزوم، باید پایبند به مفاهیم اصلی و اصولی مانند عدم تبعیض، برابری و مشارکت باشد.
— اولیویا بال و پل گریدی
بعضی از حقوق بشر، حقوقی غیر قابل تفویض هستند. عبارت غیرقابل تفویض به این معنا است که این حقوق اساسی و سلب ناشدنی از طبیعت انسان هستند.
حفاظت بینالمللی
بعد از جنایاتی که در جنگ جهانی دوم رخ داد نگرانی برای حمایت اجتماعی و حقوقی از حقوق بشر و آزادیهای اساسی و پایه افزایش یافته بود. پایه واساس سازمان ملل متحد و مفاد منشور سازمان ملل متحد ارائه و ایجاد مبنا و بنیادی برای یک سیستم کامل و جامع از حقوق بینالملل و تلاش در زمینه حفاظت از حقوق بشر است. از آن زمان به بعد، حقوق بشر بینالمللی، توسط مجموعه به هم پیوستهای از قرادادها، عهدنامهها، سازمانها و نهادهای سیاسی پایه ریزی شد.
منشور سازمان ملل متحد
مفاد منشور سازمان ملل متحد اساساً برای توسعه و گسترش حفاظت از حقوق بشر بینالمللی است. در مقدمه آن لزوم پایبندی به حقوق اساسی بشر، حیثیت و ارزش انسانی و تساوی حقوق مرد و زن ذکر شده است. مطابق مورد سوم از ماده یک منشور، بر لزوم همکاری بینالمللی در زمینه حل مشکلات بینالمللی که دارای جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا بشردوستانه است و در پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث نژاد، جنس، زبان یا مدهب تاکید شده است. ماده ۵۵ منشور تبیین مینماید که:
باتوجه به ضرورت ایجاد شرایط ثبات و رفاه برای تامین روابط مسالمتآمیز و دوستانه بینالملل براساس احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملل، سازمان ملل متحد امور زیر را تشویق خواهد کرد:
الف- بالا بردن سطح زندگی، فراهم ساختن کار برای حصول شرایط ترقی و توسعه در نظام اقتصادی و اجتماعی؛
ب- حل مسائل بینالمللی اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و مسائل مربوط به آنها و همکاری بینالمللی فرهنگی و آموزشی.
ج- احترام جهانی و موثر حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همه بدون تبعیض از حیث نژاد، جنس و زبان یا مذهب.
همچنین ماده پنجاه و شش از منشور از اهمیت بالایی برخوردار است، چون مطابق آن، کلیه اعضا متعهد میشوند که برای نیل به مقاصد مذکور در ماده ۵۵ درهمکاری با سازمان ملل متحد اقدامات فردی یا دسته جمعی معمول دارند. رعایت و اجرای این مفاد برای طرفین آن یعنی خود سازمان و اعضا الزامی است و در واقع به عنوان یک تعهد حقوقی برای اعضای سازمان ملل متحد محسوب میشود. به طور کلی، مراجع حقوق بشر در منشور مبهم و کلی است و منشور مشتمل بر حقوق قانونی خاصی برای روش اجرای حقوق و محافظت از اجرای آن نیست به دیگر سخن ضمانت اجرایی خاصی برای قوانین آن وجود ندارد، با این وجود از اهمیت حمایت از اجرای حقوق بشر در منشور سازمان ملل متحد نباید کاسته شود. اهمیت حقوق بشر در صحنه جهانی را میتوان از روی اهمیت آن در چارچوب سازمان ملل متحد پیش بینی کرد و منشور سازمان ملل متحد را میتوان نقطه شروعی برای گسترش طیف وسیعی از اعلامیهها، عهدنامهها، پیادهسازی و اجرایی سازی ارگانهای سازمان ملل متحد، کمیتهها و گزارشها برای حفاظت از حقوق بشر محسوب نمود. حقوقی که توسط منشور سازمان ملل متحد از آنها حمایت میشود حقوق مدون و تعریف شده در اعلامیههای بینالمللی حقوق بشر است مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.
اعلامیه جهانی حقوق بشر
اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸، تا حدودی در پاسخ به جنایات جنگ جهانی دوم، به تصویب رسید. اگر چه اعلامیه جهانی حقوق بشر قطعنامههایی غیر الزام آور و فاقد ضمانت اجرا بود، اما هم اکنون پایبدی و پذیرش حقوق عرفی بینالملل تا حدودی قواعد آن را الزام آور ساخته است. اعلامیه جهانی حقوق بشر مصرانه از کشورهای عضو میخواهد که برای توسعه و گسترش تعدادی از حقوق انسانی، مدنی، اقتصادی و اجتماعی، تلاش کنند و تاکید مینماید که این حقوق بخشی از بنیاد آزادی، عدالت و صلح در جهان میباشد. اعلامیههای بینالمللی تلاش میکردند برای اینکه به طور قانونی در راستای محدود کردن دولت گام بردارند و سیستم جدیدی را پایهگذاری کنند که در آن شهروندان و دولت متقابلاً در قبال هم حق و وظیفه داشته باشند. مطابق مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸:
به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق برابر و مسلم همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است.
منشور سازمان ملل خواستار ایجاد کمیسیونی برای حقوق بشر بود. النور روزولت، بیوه فرانکلین دلانو روزولت رئیس جمهوری ایالات متحده، ریاست این کمیسیون را در سال ۱۹۴۷ به عهده گرفت. تهیه، تدوین و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر تحت هدایت و نظارت این زن متواضع و معتقد به کرامت انسانی انجام پذیرفته است. وی از طرف بسیاری از صاحب نظران به عنوان با نفوذ ترین زن قرن بیستم شناخته شده است. اعضای کمیسیون بلافاصله در مورد اینکه به مانند منشوری از حقوق باید چگونه باشد و همچنین چگونگی اجرای آن، با هم موافق نبودند. لذا کمیسیون اقدام به ایجاد یک چارچوب برای اعلامیه جهانی حقوق بشر و معاهدات همراه با آن کرد و اعلامیه جهانی حقوق بشر به سرعت در اولویت قرار گرفت. جان پیتر هامفری استاد حقوق در کانادا، رئیس بخش حقوق بشر دبیرخانه سازمان ملل، اگر چه رسماً عضو هیات مدیره کمیسیون و کمیته تهیه پیش نویس بود، ولی وی تهیه کننده مدارک اولیه چهار صد و هشت صفحهای و اولین پیش نویس اعلامیه برای کمیته تهیه پیش نویس بوده است. او در خلال بحثها نیز، نقش میانجی با ارزشی بین فلسفههای مختلف را ایفا نمود هامفری به همراه وکیل فرانسوی رنه کاسین مسئول بسیاری از پژوهشهای ملی و چگونگی ساختار اسناد بودند، آنچه در اعلامیه حقوق بشر آمده است تفسیری است از اصول اولیهای که ایشان نگاشته بودند. سندی که کاسین آن را نوشته بود شامل اصول اساسی کرامت، آزادی، برابری و برادری در دو ماده اول خود بود. که با حقوق مربوط به افراد جایگزین شد حقوق افراد در ارتباط با یکدیگر و در ارتباط با اجتماعات مانند حقوق معنوی، حقوق عمومی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نهایتاً سه ماده اخر در متن نوشته شده توسط کاسین در زمینهٔ محدودیتها وظایف و نظم اجتماعی و سیاسی است. هامفری و کاسین در اعلامیه حقوق بشر اصولی را آوردند که از نظر قانونی قابل اجرا بود. همانطور که در بند سوم از مقدمهٔ اعلامیه جهانی حقوق بشر، سال ۱۹۴۸ منعکس شده است:
از آنجا که بایسته است تا آدمی، به عنوان آخرین راهکار، ناگزیر از شوریدن علیه بیدادگری و ستمکاری نباشد، به پاسداری حقوق بشر از راه حاکمیت قانون همت گمارد.
رنه کاسین پروفسور حقوق مدنی و متخصص در حقوق بینالملل به ویژه حقوق بشر در دانشگاه پاریس بود. او زندگیش را وقف دفاع از حقوق مردان، زنان و کودکان کرده بود به طوری که در دهه ۱۹۲۰ وی را پدر یتیمان فرانسه میخواندند. در سال ۱۹۶۸ جایزه صلح نوبل را بخاطر تهیه اولین پیش نویس کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر دریافت نمود. قسمتی از اعلامیه جهانی حقوق بشر تحقیقی بود که توسط کمیتهای از کارشناسان بینالمللی حقوق بشر از جمله نمایندگانی از همه قارهها و همه ادیان بزرگ و با مشورت رهبرانی مانند مهاتما گاندی طراحی و نوشته شده بود. و شامل عناوینی چون حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میشد. در این کمیته این فرض پیش بینی شده بود که تمام حقوق بشر تفکیک ناپدیر است و تمام انواع آن به گونهای مرتبط با یکدیگر فهرست شدهاند. این اصل توسط هریک از اعضای کشورهای مختلف به اتفاق آرا به تصویب رسید. (اعضا عبارت بودند از: جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی، چکسلواکی، لهستان، عربستان سعودی، جمهوری سوسیالیستی اوکراین شوروی، اتحاد جنوب آفریقا، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، یوگسلاوی) با این حال بعدها موضوع مهم چالش قرار گرفت.
اعلامیه جهانی حقوق بشر به دو شاخه مختلف تقسیم شد که عبارتند از:
میثاق حقوق مدنی وسیاسی
میثاق حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، هردو میثاق باحق مردم برای تعیین سرنوشت و حاکمیت بر منابع طبیعی خود شروع میشود. بحث بر سر این که حقوق بشر بنیادی تر از حقوق اساسی است و یا برعکس تا به امروز همچنان ادامه دارد.
تدوین کنندگان میثاق در ابتدا تنها یک شاخه را در نظر گرفته بودند و پیش نویس اولیه و اصلی تنها شامل حقوق سیاسی و مدنی بود اما بعدها شاخه حقوق اقتصادی، اجتماعی نیز پیشنهاد شد. اختلاف نظر بر سر اینکه کدام شاخه پایه اساسی حقوق بشر را تشکیل میدهد، موجب ایجاد دو میثاق حقوق بشر شده است. بحث بر سر این مسئله بود که حقوق اقتصادی و اجتماعی حقوقی آرمان گرایانه میباشند و با تعریف حقوق بشر که حقوقی اساسی هستند و مردم به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشوند در تضاد است و میزان حقوق اقتصادی و اجتماعی به میزان ثروت و در دسترس بودن منابع مالی بستگی دارند. علاوه بر این حقوق اجتماعی و اقتصادی به ایدئولوژی یا نظریه اقتصادی پذیرفته شده در جامعه مرتبط میگردد. در حالیکه به عکس آن، حقوق اساسی بشر، کاملاً منطبق با طبیعت انسان (تواناییهای جسمی و روانی) میباشند. همچنین دیگر بحثها بر سر این است که حقوق اقتصادی، متناسب با موقعیت افراد الزام آور و ضروری است و نیز در مورد آن اجماع وجود ندارد و همگی در این زمینه توافق دارند که ابزارهای مورد نیاز برای اجرایی کردن حقوق اقتصادی و اجتماعی، با ابزارهای مورد نیازی برای اجرایی نمودن حقوق مدنی و سیاسی کاملاً متفاوت میباشند.
این بحثها و تمایل برای هرچه بیشتر به امضا رساندن قوانین حقوق بشر، منجر به ایجاد این دو میثاق شد. بلوک شوروی و تعدادی از کشورهای در حال توسعه بر این باور بودند که باید همه حقوق در یک قطعنامه واحد گنجانیده شود. هردو میثاق به کشورها اجازه میدادکه برخی از حقوق را فسخ کنند. و موافقان امضای آن، در معاهده اجماع و اکثریت کافی را بدست نیاوردند.
پیمان نامههای بینالمللی
در سال ۱۹۶۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی(ICESCR) در سازمان ملل متحد، به تصویب رسید. کشورهایی که این پیمان را امضا کردند رعایت حقوق مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر برایشان الزام آور بود و به ایجاد قوانین مربوط به حقوق بشر، متعهد شدند. از آن زمان به بعد معاهدات و قوانین متعدد دیگر در سطح بینالمللی ارائه شدهاند. آنها به طور کلی به عنوان اسناد حقوق بشر شناخته شده است. برخی از این معاهدات مهم که در ارتباط با میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به تصویب رسیدهاند مانند معاهدات هفت هستهای" عبارتند از:
کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض نژادی (که در سال ۱۹۶۶ به تصویب رسید و در سال ۱۹۶۹ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون امحای کلیه اشکال تبعیض علیه زنان (که در سال ۱۹۷۹ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۱ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه شکنجه (که در سال ۱۹۸۴ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۴ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون حقوق کودک (که در سال ۱۹۸۹ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۹ لازمالاجرا شد)
کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت (که در سال ۲۰۰۶ به تصویب رسید و در سال ۲۰۰۸ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون بینالمللی حمایت از حقوق کارگران مهاجر و اعضای خانوادهشان (که در سال ۱۹۹۰ به تصویب رسید و در سال ۲۰۰۳ لازمالاجرا شد).
نقض حقوق بشر
نقض حقوق بشر زمانی رخ میدهد که توسط دولت و یا نهاد غیر دولتی برخی از افراد مورد سوءاستفاده قرار بگیرند، یا حقوق اساسی (از جمله حقوق مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) آنها انکار و نادیده گرفته شود، و یا هنگامی که هر دولت یا نهاد غیر دولتی بخشی از پیمان میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و یا دیگر حقوق بینالمللی و حقوق بشر دوستانه را در مورد برخی از افراد رعایت نکند. لذا در مورد نقض حقوق بشر سازمان ملل متحد شورایی را تعیین کرده تحت عنوان شورای امنیت که تنها تریبون و دادگاهی است که در اینگونه موارد تصمیم گیری میکند. چنانچه مطابق ماده ۳۹ منشور سازمان ملل متحد: شورای امنیت وجود هرگونه تهدید علیه صلح، نقض صلح، یا عمل تجاوز را احراز و توصیههایی خواهد نمود یا تصمیم خواهد گرفت که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بینالمللی به چه اقداماتی برطبق مواد ۴۱ و ۴۲ باید مبادرت شود. سازمانهای غیر دولتی مستقل، از جمله سازمان عفو بینالملل، فدراسیون بینالمللی حقوق بشر، دیدهبان حقوق بشر، سازمان جهانی مبارزه با شکنجه، خانه آزادی، آزادی بیان بینالمللی و سازمان ضد برداری، نظارت میشود. کار این سازمانها این است که: شواهد و مدارک و اسناد نقض حقوق بشر را جمع آوری میکند و و سپس از طریق تحت فشار قرار دادن سعی بر اجرای قوانین حقوق بشر دارد. جنگها و جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت از جمله نسلکشی، نقض قوانین بینالمللی بشردوستانه از جدی ترین موارد نقض حقوق بشر به شمار میروند. افشاگری و آگاه ساختن جهان و اعتراض به رفتارهای غیر انسانی اغلب منجر به درخواست برای کمک و گاهی بهبود شرایط میشود. شورای امنیت سازمان ملل متحد برای حفظ صلح کار میکند و سایر ملل و معاهدات (ناتو)، در هنگام لزوم برای حفاظت از حقوق بشر مداخله میکنند.به عنوان مثال در سالهای ۱۹۵۳ تا ۲۰۱۳ بیش از ۷۰ قطعنامه علیه جنایات اسرائیل در سازمان ملل تصویب شده است. از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ تعداد ۱۵۲۳ کودک توسط اسرائیلیها کشته شدهاند.امریکا به طور متوسط روزانه ۸.۵ میلیون دلار به اسرائیل کمک کردهاست.اسرائیل تا به حال ۲۷۰۰۰ خانهی فلسطینیان را تخریب کرده است.۵۰۲۳ سیاستمدار فلسطینی بازداشت یا زندانی شدهاند.۲۶۳ شهرک صهیونیست نشین در سرزمینهای متعلق به فلسطینیان ساختهشدهاست. که با جنایات هیتلر قابل مقایسه است.
ساعت : 6:18 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی