فرهنگ
پوشاک
پوشش زن کرمانج خراسان شاخصههای منحصربهفردی دارد که نوع پارچه، زینتها، نامها و پردازش رنگ از جمله این ویژگیها است. لباس زن کرمانج خراسان شمالی ترکیبی از گراس (،(gorasشیلوار، کله ( (kolleو نظامی است. بالاتنه که در اصطلاح کرمانجی «گراس» نامیده میشود و دامن که در اصطلاح کردی «پارچه» و «شیلوار» نامیده میشود، دو قسمت اصلی لباس کرمانجی هستند. بالاتنه لباس، «گراس» نامیده میشود که پیراهنی سادهاست و یقه خاصی ندارد.

«کله» پوششی است از جنس پارچه مخمل که بر روی گراس پوشیده میشود. برای کله از پارچه مخمل با رنگهای تند و گرم مثل قرمز و سبز و بنفش استفاده میشود. این لباس با سکههای تزیینی که در اصطلاح کرمانجی «دراو» نامیده میشود با تعبیه حلقه بر روی سکه، تزیین میشود. سکههای متعدد بر روی کله، هنگام راه رفتن، صدایی موزون تولید میکند. به حاشیه یقه، جیبها و سر آستینهای کله، نوارهایی زیگزاگ با رنگهای تند، دوخته میشود. زن کرمانج برای پوشش سر از(پشمی) که امروز به روسری موسوم است و شالی مخصوص استفاده میکند، این سرپوشها حتی روی چهره زن به جز چشمان را میپوشاند.
کردهای گرجستان
کردهای گرجستان بخشی از طوایف کرد هستند که در دوران عثمانی بر ترکان شوریدند و سرکوب و فراری به کشور گرجستان شدند.
یزیدیان، ایزدی، ایزدیان (به کردی Êzidî یا ئێزیدی) اقلیت مذهبی کُرد زبانی هستند که در شمال عراق، سوریه، جنوب شرقی ترکیه و قفقاز ساکن هستند و بیش از ۴۰ هزار نفر از آنها در گرجستان زندگی میکنند که به زبان کُردی و گویش کرمانجی صحبت میکنند. آیینشان ایزدی شاخهای از بهدینانیه است که آمیزهای از عقاید ادیان پیش از اسلام است و بنا به اعتقاد خودشان ایزدی همان زردشتی است. براساس برخی منابع غیررسمی نزدیک به ۴۰ هزار کُرد در گرجستان زندگی میکند که اکثراً دارای آئین ایزدی میباشند و از عراق، ترکیه، ارمنستان و آذربایجان به گرجستان رهسپار شدهاند و اکثر آنها در شهر تفلیس پایتخت گرجستان زندگی میکنند، برخی هم در بخش اوستیای جنوبی از توابع گرجستان و همچنین به نسبت کمتر در دو جمهوری آبخازی و آجاری گرجستان پراکنده شدهاند.
در وضعیت کنونی به کُردهای گرجستان اجازه دخالت و فعالیت در امور سیاسی داده نمیشود. آنها فقط چندتشکل فرهنگی و روشنفکری دارند. کُردهای گرجستان تا سال ۱۹۹۱ وضعیت عادی داشتند (سال ۱۹۹۱ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال گرجستان) و اقلیتی فعال بودند که از آزادی جزئی و حق نوشتن و نشر آثار به زبان کُردی برخوردار بودند. حتی در سال ۱۸۵۷ کتاب مقدس (انجیل- تورات) برای اولین بار از زبان یونانی به زبان کُردی کرمانجی ترجمه شد و در استانبول با الفبای ارمنی، توسط مبلغین و قدیسیان ارمنی چاپ شد اما بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۹۱) و استقلال گرجستان، کُردها به وضعیت نامطلوب پیشین بازگشتند، چرا که گرجستان پس از استقلال یافتن حقوق اقلیتهای قومی را به رسمیت نشناخت، بنابراین حقوق فرهنگی کُردها نقض شد و تبعید و آوارگی کُردهای این کشور دوباره آغاز شد و اکثر آنها به اروپا رهسپار شدند. کردها اکنون خواهان آنند که همچون ارمنیان و آشوریها به عنوان اقلیت قومی به رسمیت شناخته شوند.
پیشینه کردها در گرجستان
بر پایهٔ اسناد تاریخی، کُردهای ایزدی در عصر سلطنت سزار گرجی (نیمه دوم قرن ۱۲م) از یکی از قبایل کُرد، بین النهرین را ترک و در ارمنستان ساکن شدند و بعدها به گرجستان مهاجرت کردند. در دهه ۱۷۶۰ م کُردها از سزار گرجستان (ایراکلی دهم) در برابر حمله عثمانی تقاضای کمک کردند. اوایل ۱۷۷۰م سزار گرجی طی نامهای به رهبر کُردها (چوبان آقا) با قول پشتیبانی همه جانبه، آنها را به نبرد با دشمن مشترک (عثمانی) فراخواند.
سرانجام پس از انعقاد قرارداد ترکمنچای روسیه با ایران در سال ۱۸۲۸، کُردها مجال یافتند تا به عنوان رعیت به گرجستان بازگردند. در اواسط سده ۱۹، شمار مهاجرین کُرد در گرجستان فزونی گرفت و از ابتدای سدهٔ ۲۰، تعداد زیادی از کُردهای شهرهای وان، فارس و سایر مناطق کردنشین ترکیه برای در امان ماندن از فشار حکام عثمانی و نیز عدم تمایل آنها به گرویدن به دین اسلام، به گرجستان روی آوردند.
جمعیت کُردهای مسلمان و ایزدی گرجستان، براساس آخرین سرشماری ۱۹۲۶ در این کشور، ۲۵۰۲ نفر بوده است. اما بعدها شمار آنها افزایش یافت و اکنون تعداد آنها به ۴۰ هزار نفر میرسد که اکثر آنها ایزدی هستند.
کردهای لبنان
کردهای لبنان بخشی از طوایف کرد هستند که از اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم در دوران عثمانی بر ترکان شوریدند و سرکوب و فراری شدند. این طوایف از سرزمینهای کردستان ترکیه و کردستان سوریه (امروزین) به سرزمین لبنان (امروزین) مهاجرت کردند و امروزه تقریباً همگی در بیروت ساکن شدهاند. معروفترین این طوایف طوایف جان پولاد (طوایف جنبلاط) هستند که چهارصد سال پیش به دره شوف گریختند و به مذهب دروزی درآمدند و نوادگانشان اکنون، خاندان معروف جنبلاط اند. کردها اکنون خواهان آن اند که همچون ارمنیان و آشوریان به عنوان اقلیت قومی به رسمیت شناخته شوند.
کردان فارس
کردان فارس در متون قرون اولیه اسلامی به عشایر منطقه فارس، مرکز ایران ساسانی، اطلاق میشود (رموم فارس). در این معنا، «کرد» به معنای امروزین نیست یعنی به یک قوم خاص اطلاق نمیشد بلکه دارای همان معنای عامی بود که امروزه از واژه «عشایر» مستفاد میشود.
در زمان باستان تا اواسط سده نهم هجری، ۵۰۰ هزار کرد در فارس هستند. اینها به صورت پنج ایل در فارس میزیستهاند. کهنترین و تنها اثری که طایفههای کردهای شیانکاره را بازکاوی کرده، فارسنامه ابن بلخی است که بین سالهای۵۰۰ تا ۵۱۰ هجری قمری نوشته شده و این کردها را در پنج گروه اسماعیلیان، رامانیان، کرزومپان، مسعودیان و شکانیان شرح دادهاست. او در پژوهش خود احتمال میدهد که این کردها، مذهبی تسنن و امامیه و هفت امامی داشته که با زبانی غیر از پارسی سخن میگفته، اما زبان پارسی را خوب میدانستهاند.
غیر از عشایر کرد شیراز، گروهی کرد از زمان ساسانیان وجود داشتهاند که پنج طایفه بودهاند. یک طایفه آنها در اصفهان و چهار طایفه دیگر در پارس سکونت داشتهاند. طایفه اصفهانی در سده چهارم به شهرستان کنونی اقلید فارس میآیند شاید کردشولی ها که منطقه سرحد چهادانگه شهرستان اقلید فارس و به ویژه در روستاهای چشمه رعنا حسین اباد کافتر و خنجشت یا (خنجشت) ساکن هستند این دسته میباشند زیرا در قبرستانهای انها سنگ قبرهایی با قدمت بیش از ۵۰۰ سال وجود دارد که کلمه کردشولی و بعضا (کورشولی) ذکر شدهاست.و یک گروه هم در فیروزآباد و گروهی هم در گرمسیر فارس حضور داشتهاند. گروهی را هم نمیدانیم در کجا هستند. اینها در سال ۴۳۰ برای خودشان یک پادشاه معین میکنند و از اینجا سلطنت ملوک شبانکاره از سال ۴۳۰ تا ۷۴۶ در شرق فارس به وجود میآید. شهرستان نیریز، استهبان (شهر ایج، ایگ سابق)، فسا و داراب ولایت کردهای شبانکاره را دارند. تعداد ۲۹ پادشاه در این سرزمین پادشاهی میکنند و حکومت داشتهاند.
ژوکوفسکی (v.a.Jokovicksi) که در سال ۱۸۸۲ به شیراز آمدهاست (حدود ۱۳۰ سال پیش) در باره مردم تلخداشک مینویسد:
روستای تلخی دشک در جنوب غربی شیراز در حومه باغ کمال الملک (باغ عفیف آباد) واقع شده، ساکنان آن کرد بوده و از طایفه کوزیوند (غازیوند) از ایل گوران میباشند که از آئین و مذهب ویژهای برخوردارند.
تعداد ۱۲ روستا در ایران به نام شبانکاره وجود دارد که تأثیر و ردپای کردهای ملوک شبانکاره را نشان میدهد. شهری در شهرستان برازجان به نام شبانکاره و در استان کرمانشاه چند روستا داریم که از کردهای شبانکاره هستند و به زبان کردی صحبت میکنند. در سلیمانیه عراق شبانکاره زیاد هستند. مثلاً در یک منطقه ۷۳ روستا که ساکنانش کرد شبانکاره هستند، وجود دارد که به کردستان عراق کوچ کردهاند. اما اینکه آیا کوچ اجباری دولتی و یا کوچ تبعیدی و دراثر خشکسالی بوده، هنوز اطلاعی در دست نیست.
در حال حاضر در استان فارس، گروهی از کردها زندگی میکنند که خود را کرونی مینامند این گروه در حدود ۱۰۰۰ خانوار هستند که در روستاهای شیراز و کازرون و سپیدان زندگی میکنند. سه روستا صد در صد کرد و ۱۱ روستای مشترک با فارسها. اینها به زبان کردی کرمانشاهی صحبت میکنند. این کردها زمان کریم خان زند به شیراز آمدهاند. کریم خان زند، در آن زمان ۹۰ هزار نفر از کردها را برای تقویت خود به اطراف شیراز میبَرد.
در شیراز غیر از این روستاها، در محله «تلخداش» که اینها هم از همین کردها هستند و یک کوچه در شیراز به نام لکها وجود دارد. آنهایی که در تلخداش زندگی میکنند علی الهی(اهل حق) هستند. یک حسینیه یا مسجد کردها هم در شهر شیراز وجود دارد که مربوط به دوره کریم خان زند است. کردهایی که از زمان کریم خان زند به این مناطق آمدهاند، کرد کرمانشاهی هستند و کردی کرمانشاهی صحبت میکنند.
همچنین در استان فارس ؛ روستای بنام بوکان وجوددارد. بوکان نام شهری کُردنشین در ایران است.
۱۷ خانوار از کردهای شیراز هنوز کوچ روی میکنند. در لارستان فارس ۱۰ هزار نفر کرد هستند که پیرو مذهب اهل سنت شافعی بودهاند.
ردپای کردهای کرمان تا کهنوج و بم هم دنبال شدهاست. مهنیها در سیرجان و رفسنجان هستند؛ در دامنه کوههای بارز.
ادبیات کردی
ادبیات کردی به نوشتهها، سرودهها و داستانهایی گفته میشود که به گویشھای زبان کردی مانند سورانی، گورانی و کرمانجی نوشته شدهاست.
از بزرگان ادبیات کلاسیک کردی میتوان به جزیری، احمد خانی، نالی، مولوی کرد ومستوره اردلان اشاره کرد. از میان معاصران هم می توان شیرکو بیکس، عبدالله پشیو، هژار و هیمن اشاره کرد.
ادبیات کرمانجی
طلوع و رشد ادبیات کرمانجی را می توان همزمان با ملای جزیری و علی حریری دانست. دامنه اشعار این گویش با کارهای فقی طیران و احمد خانی گسترده شد. از معاصرانی که به این گویش شعر سروده می توان جگرخون را نام برد.
ادبیات کردی جنوبی ( کلهری، گورانی، لکی، فیلی )
سابقه ادبیات و بویژه شعر در میان دیگر گویشوران کردی جنوبی بسیار طولانی تر از سایر کردها است . با این حال تا اوایل سدۀ هجدهم میلادی متنی به گویش کردی جنوبی در دسترس نیست و سرایندگان جنوب کردستان برای سرایش از کردی گورانی استفاده می کردند. ملا پریشان دینوری، غلامرضا ارکوازی، شاه خوشین، الماس خان کندوله ای، خانا قبادی و ... از شاعرانی هستند که در سده های هفتم تا هجدهم در منطقه ی جنوب کردستان ظهور کرده اند و همگی آثار خود را به کردی گورانی نوشته اند. قدیمی ترین اشعار به دست آمده به کردی گورانی مجموعه سروده های دینی یارسان (اهل حق) است که قدیمی ترن آن ها به قرن سوم هجری بازمی گردد. از ابتدای قرن هجدهم با ظهور شاکه و خان منصور سرایش به کردی جنوبی هم شکل می گیرد، اما به یک سنت ادبی تبدیل نمیشود. گورانی تا ابتدای سدۀ بیستم کماکان زبان ادبی رایج در جنوب کردستان باقی می ماند و از این تاریخ به بعد به تدریج جای خود را به کردی جنوبی و لهجه های گوناگون آن می دهد.
در عصر حاضر شاعرانی همچون: شامی کرماشانی، نقی آزاد، پرتو کرماشانی، یدالله بهزاد، جلیل آهنگرنژاد، ناهید محمدی، رضاموزونی، سعید عبادتیان، ظاهر سارایی، شیردل ایلپور، فرهاد شاهمرادیان، پرویز بنفشی، علی الفتی، حبیب الله بخشوده و ... آثار قابل توجهی به کردی جنوبی خلق کرده اند. نخستین رمان به زبان کردی جنوبی، تحت عنوان ئاگرمه لوچ در سال ۱۳۸۸ خورشیدی توسط عباس جلیلیان نوشته شده است.
ادبیات گورانی و هورامی
قدیمی ترین آثار در ادبیات کردی سروده های دینی یارسان هستند که به کردی گورانی سروده شده اند. کردی گورانی و هورامی تا ابتدای سدۀ نوزدهم در دربار اردلان و تا ابتدای سدۀ بیستم در جنوب کردستان زبان رایج ادبی محسوب می شد. بخش اعظم ادبیات دینی یارسان به کردی هورامی و گورانی نگارش شده و هورامی و گورانی زبان آیینی یارسان به شمار می آید. همچنین بخش زیادی از ادبیات گورانی را منظومه های بلند تشکیل می دهند که عمدتاً مضمونی عاشقانه یا حماسی دارند و سراینده ی برخی از آن ها، مانند برزونامه ناشناخته مانده است. از بزرگان ادب هورامی می توان بیسارانی، صیدی و مولوی کرد را نام برد.
ادبیات سورانی
طلیعه شعر سورانی را می توان همزمان با نشر اشعار نالی، بزرگترین غزلسرای کرد، در ابتدای قرن ۱۹ دانست. سپس شعرایی چون کردی، سالم (شاعر) و حاجی قادر کویی، محوی، وفایی، ناری، حریقی و قانع بیشتر بر دامنه ادب سورانی افزودند.حسن قزلجی و ابراهیم احمد از اولین کسانی بودند که به گویش سورانی داستان نویسی کردند. عبدالله گوران شعر نو کردی را پایه گذاری نمود. هژار شاعر، مترجم و فرهنگ نویس، هیمن شاعر، بختیار علی داستان نویس برجسته کرد، شیرکو بیکس و عبدالله پشیو از دیگر شخصیت های مهم ادبیات سورانی هستند.
استان کردستان
استان کردستان (به کردی : کوردستان - Kurdistan ) یکی از استانهای ایران است که در غرب کشور واقع شده این استان ۲۸٬۲۰۳ کیلومتر مربع مساحت دارد. این استان که در دامنهها و دشتهای پراکنده سلسله جبال زاگرس میانی قرار گرفته است، از شمال به استانهای آذربایجان غربی و زنجان، از شرق به همدان و زنجان، از جنوب به استان کرمانشاه و از غرب به کشور عراق محدود است. مرکز این استان، شهر سنندج است. استان کردستان براساس آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۳۹۰ دارای ۱۰شهرستان، ۲۹شهر، ۳۱بخش، ۸۶دهستان و ۱۶۹۷آبادی دارای سکنه و ۱۸۷آبادی خالی از سکنه بوده است. شهرستانهای این استان عبارتند از: بانه، بیجار، دهگلان، دیواندره، سروآباد، سقز، سنندج، قروه، کامیاران و مریوان.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ١٣٩٠ استان كردستان ۱٬۴۹۳٬۶۴۵ نفر جمعیت دارد كه ۶۶درصد شهری و ۳۴درصد را جمعیت روستایی تشكیل می دهد . تراكم نسبی جمعیت معادل ۵۱.۲ نفر در كیلومتر مربع است .
نام
کردستان متشکل از دو کلمه «کرد» و پسوند «ستان» به معنی مکان میباشد. کردستان مکان و سرزمین کردها میباشد. ناحیهای است در ایران واقع شده است. کلمه کردستان برای اولین بار بطور رسمی در دوره سلجوقی بکار برده شد و از آن پس ثبت گردید.
جغرافیا
استان کردستان با مساحت ۲۸۲۰۳ کیلومتر در غرب ایران مجاور کشور عراق بین ۳۴ درجه و ۴۴ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۳۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۵ درجه و ۳۱ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۱۶ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد که این مساحت ۱٫۷ درصد از مساحت کل کشور را شامل میشود و از نظر وسعت رتبه ۱۶ را در کشور دارا است. از شمال به استانهای آذربایجان غربی و قسمتی از زنجان و از جنوب به استان کرمانشاه و از شرق به استان همدان و قسمتی دیگر از استان زنجان و از غرب به کشور عراق محدود میباشد. این استان شامل ۲۳۰ کیلومتر مرز خاکی مشترک با کشورعراق است. از لحاظ اقلیمی و طبیعی استان کردستان منطقهای کوهستانی میباشد که دشتهای مرتفع و درههای پهن نیز در پهنه منطقه گسترده شدهاند. اختلاف ارتفاع بین بلندترین و پستترین نقاط استان به حدود ۲۴۰۰ متر میرسد. کوه شاهو با ارتفاع ۳۳۰۰ متر بلندترین و منطقه آلوت در بانه با ارتفاع حدود ۹۰۰ متر کم ارتفاعترین نقطه استان میباشد. که این اختلاف ارتفاع خود باعث به وجود آمدن اقلیمهای متفاوت میگردد. کردستان با دریا فاصله اش زیاد است، اما از طریق درههای عمیق در هم تنیده، به آبهای آزاد جهان در جنوب و دریاچههای شمالی نظیر دریای خزر و دریاچه ارومیه راه دارد. سرچشمه بسیاری از رودخانههای بزرگ در کوههای کردستان واقع شدهاند.
تاریخ
استان کردستان بخشی از سرزمینی است که به وسیله مادها حکمرانی می شده است. مرز تاریخی سرزمینهایی که بوسیله مادها اداره می شده، در شمال به اورارتو، در غرب به آشور و در جنوب و جنوب غربی به ایلام و سومر منتهی میشد. در ابتدا قبایل نژاد آریایی در شرق و غرب دریاچه ارومیه اسکان یافتند. تعدادی از آنان در شرق دریاچه مقیم شدند و آن را «آمادای» نامیدند و قسمتی که در غرب دریاچه ارومیه بود را پارسوا (پارسوما) نامیده میشد. اولین گروه دولت مادها را بنیان نهاد و دومین گروه سلطنت قدرتمند هخامنشیان را به وجود آورد. با توجه به متن نوشته داریوش در پرسپولیس و بیستون، دولت شاهنشاهی مادها در ناحیه هخامنشی در ۵۵۰ قبل از میلاد واقع شده و سرزمین مادها یکی از ایالات دولت هخامنشی شد. از زمان سلطنت هخامنشیان، در نواحی پارسها و ساسانیها، ایالت مادها بعنوان یکی از ایالات ایران باستان بنام «ماه» شناخته میشد. این ایالت شامل دو بخش «ماه پایین» یا رازی ماه و «ماه بالا» یا نهاوند ماه بود. در دوران قبل از اسلام سرزمین مادها، «مای» یا «ماه» نامیده میشد. ناحیه استان کردستان (اردلان)در دوره صفویه شامل ۹ شهر عمده بود: سنه، گروس، الکا، زرین کمر، طغامین، خورخوره، جوانرود، اورامان، الکای بانه، قالازالام و پالانگان. دولتمردان مستقل برای قبایل بزرگ منصوب میشدند. بنا به پیش نویس شماره ۱۲۷۵ در ۱۳۱۶/۹/۹، ایران به شش بخش تقسیم شده بود. استان غربی شامل شهرهای کردستان، کرمانشاه، گروس، باوندپور (کلهر)، پشت کوه، لرستان، بروجرد، همدان، ملایر، خرمشهر، آبادان، خوزستان و کهگیلویه بود. در سال ۱۳۳۷ با توجه به فرمان شورای وزرا کردستان از پنجمین استان جدا شد و استان کردستان را تشکیل داد. شهرهای استان، سنندج، گروس، سقز و قروه بودند.
مردم
استان کردستان یکی از استانهای کردنشین در غرب ایران است، اکثریت ساکنان این استان، کردزبان هستند که به لهجههای مختلف تکلم میکنند. زبان کردی در استان کردستان و همچنین در استانهای ایلام، کرمانشاه، همدان، قزوین، آذربایجان غربی و شمال خراسان و دیگر کشورها لهجههای گوناگونی دارد اما مهمترین، پر تکلمترین و یا به عبارتی لهجه رسمی و ادبی دو شاخه کرمانجی و سورانی است، شاخه سورانی در استان کردستان لهجه رایج در ادبیات مکتوب است.
علاوه بر زبان کردی اهالی شمال شرقی شهرستان قروه وشهریاسوکند و روستاهای شمالی شهرستان بیجار به زبان ترکی آذربایجانی تكلم می كنند و همچنین در بخش چهاردولی به زبان لکی نیز تکلم میکنند اقلیتهای ارمنی و یهودی نیز به تعداد اندک در برخی شهرهای استان یافت میشوند.
نظرسنجی سال ۱۳۸۹طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در استان کردستان به قرار زیر بود: 84 کرد (84٪ مرد، 84٪ زن)٬ ۰٫۶ فارس (۰٫۶٪ مرد، ۰٫۶٪ زن)، 15 ترک (15٪ مرد، 15٪ زن) و ۱٫۲ بدونجواب بودند.
آب و هوا
اقلیم کردستان متاثر از تودههای هوای گرم و مرطوب مدیترانهای است که این تودهها موجب بارندگیهایی در بهار و ریزش برف در زمستانها شده است. این تودههای هوایی که از اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه با برخورد به ارتفاعات زاگرس بخش قابل توجهی از رطوبت را بصورت بارشهای پراکنده برف و باران در این منطقه نشان میدهند. تعداد روزهای یخبندان ۱۰۹ روز و میزان بارندگی سالانه در شرایط عادی اقلیمی معادل ۵۰۰ میلی متر میباشد. بیشترین میزان بارندگی مربوط به شهرهای مریوان و بانه حدود ۸۰۰ میلی متر در سال و کمترین میزان بارندگی در ناحیه شرق حدود ۴۰۰ میلی متر و در قسمت مرکزی استان یعنی سنندج نزدیک به ۵۰۰ میلی متر در سال است. نفوذ تودههای مرطوب زمستانی و بهاری در مریوان و دریاچه زریوار تأثیر فراوانی در مرطوب و معتدل شدن هوای این ناحیه دارد. میزان رطوبت و بارش مناسب باعث ایجاد جنگلهای انبوه بلوط و گونههای مختلف درختان جنگلی شده است.
کوهها و قلهها
ارتفاعات، دامنهها و رشته کوههای متعدد استان کردستان از دیگر قابلیتهای تفرجگاهی آن به شمار میآیند. رشته کوههای غرب کشور به صورت رشتههایی موازی، تمامی پهنه استان را در بر گرفتهاند و محدوده طبیعی آن را تشکیل میدهند. یخچالهای قلل مرتفع، چشمه سارهای فراوان پوشش مناسب جنگلی و مرتعی دامنههای مناطق کوهستانی، به ویژه مناطق نزدیک شهرها (آبیدر، آربابا، شاهو) در جنوب استان عمدتا در روزهای تعطیل، پذیرای گروه زیادی از ساکنین مناطق شهری و مسافران استان هستند. مهمترین کوههای استان که بیش از ۲۸۰۰ متر ارتفاع دارند عبارتند از: کوه کوچسار، کوه شیخ معروف، کوه پنجه علی، کوه کانی چرمه، کوه حلقه مسیر، کوه سنا سره، کوه میانه، کوه مسجد میرزا، کوه ملاکاوو، کوه حسین بک، کوه پیازه، کوه تخت، کوه هوعالی داغ، کوه چهل چشمه، کوه هواربرزه، کوه چرخ لان، کوه سراج الدین.
سدها
سد قشلاق
سد گاوشان
سد گلبلاغ
سد وحدت
سد سیاهزاغ
مناطق دیدنی و گردشگری
بزرگترین سینمای روباز جهان در آبیدر
بزرگترین سینمای روباز جهان با گنجایش 10هزار نفر در پارک جنگلی آبیدر سنندج می باشد. آبیدر با پرده ای در ابعاد 12×25 متر، بزرگترین سینمای روباز جهان محسوب میشود. صدای فیلمهای این سینما از طریق موج اف ام رادیو در هر مکان از پارک جنگلی آبیدر قابل دریافت است و پرده آن به گونهای تعبیه شده که 10 هزار نفر بتوانند روبهروی آن قرار گیرند.حوزه هنری کردستان ساعت 21 هر شب یک فیلم را در این سینما اکران میکند.همچنین مسابقات مهم از جمله نیمه نهایی و فیتال جام جهانی 2010 از این سینما برای شهروندان سنندجی پخش شد.
استان کردستان به علت دارا بودن شرایط مساعد اقلیمی و زیست محیطی، از دوران پیش از تاریخ، به عنوان یکی از استقرارگاههای بشری مورد توجه بوده و نتایج حاصل از کاوشهای علمی باستانشناسی در مکانهای باستانی حاکی از این مطلب است. در کردستان حدود هزار و دویست و سی و چهار اثر باستان شناسایی شده و حدود پانصد اثر از آنها در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
جاذبههای طبیعی
بیشتر جنگلهای استان دراطراف شهرهای بانه و مریوان واقع شده و بعد از جنگلهای شمال کشور در درجهٔ دوم اهمیت قرار دارد. در حال حاضر جنگلهای استان به صورت درختچه و بوتههای پراکنده درآمده است. معروفترین درختان جنگلی این جنگلها بلوط، گلابی، گردو، سیب وحشی، پسته وحشی، زالزالک، آلبالو جنگلی، نارون، افرا و درختهایی مانند گز و بید وحشی در کنار رودخانه است. نواحی جنگلی استان عبارت اند از: جنگلهای مریوان (۱۸۵۰۰۰ هکتار)، بانه (۵۰۰۰۰ هکتار)، سقز (۷۰۰۰ هکتار) و جنگلهای منطقه سنندج که مساحت آن حدود ۷۸۰۰۰ هکتاراست و بیشتر درغرب کامیاران و جنوب سنندج واقع شدهاند. از دیگر جاذبههای طبیعی استان میتوان به
پارک جنگلی آبیدر،
منطقه اورامان،
روستای پلکانی پالنگان
رودخانه سقز (چم سقز)
دریاچه زریوار
کوه آر بابا بانه،
آبشاربل،
دریاچه زریوار،
چهلچشمه،
سراب قروه و
آبشارکویله اشاره کرد.
آئینها و مراسمها
مراسم پیر شالیار در روستای اورامانتخت (هورامان) کردستان، هر سال دو بار در نیمه بهار و نیمه زمستان برگزار شده و عروسی «پیر شالیار» در سه روز جشن گرفته میشود. مقبره پیر شالیار که از موبدان عبدالقادرگیلانی بوده است در انتهای جاده آسفالته اورامان قرار دارد. این مراسم شامل ذبح دام قربانی، دف زنی، نوعی رقص، خوردن آش، و شبنشینی و خواندن شعر و دعا است.
موقعیت اقتصادی اجتماعی
این استان از لحاظ اقتصاد کشاورزی از مناطق قابل توجه و از لحاظ دامپروری یکی از قطبهای اساسی دامداری کشور است. فعالیتهای صنعتی این استان بسیار محدود میباشد، ولی به طور کلی صنایع این استان به دو گروه ماشینی و دستی تقسیم میشوند که صنایع ماشینی آن مشتمل بر صنایع کانی غیرفلزی، شیمیایی، نساجی و چرم، غذایی، برق و الکترونیک میباشد و صنایع دستی آن نیز شامل فرشبافی، گلیمبافی، نساجی و غیره میباشد.
مشاهیر استان کردستان
سیاسیون،دولتمردان،نظامیون
امیرنظام گروسی (سیاستمدار٬دیپلمات،ادیب و خوشنویس دوره قاجار)
زبیده خانم امینه اقدس از همسران ناصرالدین شاه قاجار و سوگلی دربار
غلامعلی بایندر فرمانده کل نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی ایران در جنگ جهانی دوم
یدالله بایندر ناوسروان نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی ایران
یحیی صادق وزیری وزیر ، قاضی
فرح کریمی ( سیاستمدار ایرانی-هلندی عضو حزب سبزهای چپ،مدیر آکسفام نویب،نماینده پارلمان هلند،مشاور ارشد برنامه عمران ملل متحد در پروژه SEAL )
احمد مفتیزاده
بهاالدین ادب سیاستمدار،موسس حزب جبهه متحد کرد ، موسس و رئیس سازمان نظام مهندسی ، عضو هیأت موسس بانک کارافرینان، نایب رئیس فدراسیون بسکتبال ایران.
عبدالله رمضان زاده عضوشورایمرکزی جبهه مشارکت ایران ،استاددانشگاهتهران،سخنگوی دولت خاتمی ، استاندار کردستان
محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور در دولت احمدینژاد
صدیق کمانگر از اعضای جنبش کارگری ایران و از رهبران جنبش کارگری در کردستان ایران
محمدصدیق کبودوند
رؤیا طلوعی روزنامه نگار،از مدافعان حقوق بشر و طرفدار حقوق زنان
احسان هوشمند فعال ملی مذهبی ، پژوهشگر
حسن امینی فعال مذهبی- قومی
هانا عبدی فعال سیاسی
حوزه فرهنگ و ادب
فاضلخان گروسی شاعر و نویسنده دربار فتحعلی شاه
علیاصغر امیرانی روزنامهنگار و بنیانگذار، مدیر و نویسنده مجله خواندنیها
ابراهیم یونسی مترجم، نویسنده و محقّق
مستوره اردلان شاعر، نویسنده و تاریخنگار
فرخ نعمتپور رمان نویس و مترجم
محمد کابلی (قانع) شاعر
شکرالله بابان گوینده، مفسر، شاعر، نویسنده، مترجم
ذبیحالله منصوری مترجم ، روزنامه نگار، نویسنده
کامران نجات اللهی استاد دانشگاه
محیالدین حقشناس شاعر و ادیب
عطا نهایی نویسنده
حمید حسنی پژوهشگر، فرهنگ نویس، و ویراستار
سوران کردستانی محقق، نویسنده،مورخ و شاعر
عرفان قانعیفرد پژوهشگر
عرفان قانعیفرد پژوهشگر
مهدی حبیبی نخبه علمی ،مهندس برق ،استاد دانشگاه،فعال اجتماعی وفرهنگی
هنرمندان
سید علیاصغر کردستانی از اساتید آواز دوران قاجار و پهلوی
مظهر خالقی خواننده
حسن کامکار موسیقیدان، نوازندهٔ ویولن و بنیانگذار گروه موسیقی کامکارها
گروه کامکارها شامل خانواده هنرمند و سرشناس کامکار
هوشنگ کامکار آهنگساز،عضو شورای عالی خانه موسیقی ایران
بیژن کامکار خواننده و نوازنده دف، رباب، تار، تمبک و دهل
پشنگ کامکار نوازنده سنتور
قشنگ کامکار نوازندهٔ سهتار و ویلن
ارژنگ کامکار نوازنده تمبک، نقاش
اردشیر کامکار نوازندهٔ ویولن و کمانچه
ارسلان کامکار نوازندهٔ بربط و ویولن
اردوان کامکار نوازنده سنتور
هانا کامکار نوازندهٔ دف و عکاس
صبا کامکار خواننده
نیریز کامکار نوازنده تار
سیاوش کامکار نوازنده سنتور
بهروز غریبپور نویسنده کارگردان تئاتر و سینما و استاد نمایش عروسکی
ایرج گلافشان تدوینگر فیلم
عربعلی شروه نقاش ، سفالگر و مجسمهساز
محمد رشید شیخالاسلامی کردستانی خطاط
پل کلدانی موزیسین،مجری رادیوئی٫محقق٫مترجم و نویسنده حکایتهای فولکلور ایرانی
بهمن قبادی، کارگردان و نویسنده
هادی ضیاءالدینی مجسمه ساز و نقاش
حسن یوسفزمانی آهنگساز، نوازنده و رهبر ارکستر ایرانی
حسین یوسفزمانی آهنگساز ، نوازنده ویلن
احمد ابراهیمی (خواننده)
ناصر رزازی خواننده
عباس کمندی خواننده،آهنگساز،شاعر
صدیق تعریف خواننده
محمدجلیل عندلیبی آهنگساز و نوازنده سنتور
قطبالدین صادقی نویسنده کارگردان تئاتر و بازیگر سینما و تلویزیون.
فرهاد اصلانی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
فرامرز صدیقی بازیگرسینما و تلویزیون
مهوش افشارپناه بازیگرسینما و تلویزیون
بیژن صیفوری طراحِ گرافیک، مدیر هنری، عکاس، نویسنده و استاد دانشگاه
سعید فرجپوری نوازنده کمانچه
جمشید عندلیبی نوازنده نی
سعید آقاخانی نویسنده ، کارگردان و بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون
مهرداد کریم خاوری نوازنده و مدرس دف
فردین کریم خاوری نوازنده و آهنگساز
محمود شهریاری مجری برنامه های تلویزیونی
محمود دینی بازیگر سینما و تلویزیون
شهره قمر بازیگر سینما
روژان خواننده کردی کلاسیک
تینو صالحی بازیگر و کارگردان تئاتر
کیوان کریمی فیلمساز
آزاد آزادپور رپر سبک هیپهاپ
جمشید مقدم خواننده
ستار چمنیگل کارگردان و پخش کننده فیلم
ویدا صالحی بازیگر سینما،تلویزیون و تئاتر، فیلمنامه نویس و گریمور
علما و مذهبیون
مظفر پرتوماه از نخستین استادان ایرانی رشته فیزیک هستهای بود، که سه دهه در سازمان فضایی ناسا به پژوهش علمی اشتغال داشت.
عبدالله سوری (مهلا سووری)
پیرمراد (صحابه پیامبر (ص))
محمد عزیزی (ملا محمد بهردهڕهش)
آیت الله نصرالله بنی صدر پدر ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران
سید ابوالفضل حسینی مجتهد
عزالدین حسینی
ورزشکاران
بیژن ذوالفقارنسب بازیکن سابق و مربی فوتبال
عبدالله چمنگلی قهرمان سابق کشتی فرنگی،مربی تیم ملی کشتی،برترین مربی کشتی فرنگی جهان در سال ۲۰۱۲
بیت الله عباسپور قهرمان بدنسازی ایران و از قهرمانان این رشته در دنیا
سامان ویسی بسکتبالیست
حامد سهرابنژاد بسکتبالیست
امجد شکوهمقام فوتبالیست
ضیاءالدین نیکنفس فوتبالیست
وریا غفوری فوتبالیست
اسحاق سبحانی فوتبالیست
پوشاک
پوشش زن کرمانج خراسان شاخصههای منحصربهفردی دارد که نوع پارچه، زینتها، نامها و پردازش رنگ از جمله این ویژگیها است. لباس زن کرمانج خراسان شمالی ترکیبی از گراس (،(gorasشیلوار، کله ( (kolleو نظامی است. بالاتنه که در اصطلاح کرمانجی «گراس» نامیده میشود و دامن که در اصطلاح کردی «پارچه» و «شیلوار» نامیده میشود، دو قسمت اصلی لباس کرمانجی هستند. بالاتنه لباس، «گراس» نامیده میشود که پیراهنی سادهاست و یقه خاصی ندارد.

«کله» پوششی است از جنس پارچه مخمل که بر روی گراس پوشیده میشود. برای کله از پارچه مخمل با رنگهای تند و گرم مثل قرمز و سبز و بنفش استفاده میشود. این لباس با سکههای تزیینی که در اصطلاح کرمانجی «دراو» نامیده میشود با تعبیه حلقه بر روی سکه، تزیین میشود. سکههای متعدد بر روی کله، هنگام راه رفتن، صدایی موزون تولید میکند. به حاشیه یقه، جیبها و سر آستینهای کله، نوارهایی زیگزاگ با رنگهای تند، دوخته میشود. زن کرمانج برای پوشش سر از(پشمی) که امروز به روسری موسوم است و شالی مخصوص استفاده میکند، این سرپوشها حتی روی چهره زن به جز چشمان را میپوشاند.
کردهای گرجستان
کردهای گرجستان بخشی از طوایف کرد هستند که در دوران عثمانی بر ترکان شوریدند و سرکوب و فراری به کشور گرجستان شدند.
یزیدیان، ایزدی، ایزدیان (به کردی Êzidî یا ئێزیدی) اقلیت مذهبی کُرد زبانی هستند که در شمال عراق، سوریه، جنوب شرقی ترکیه و قفقاز ساکن هستند و بیش از ۴۰ هزار نفر از آنها در گرجستان زندگی میکنند که به زبان کُردی و گویش کرمانجی صحبت میکنند. آیینشان ایزدی شاخهای از بهدینانیه است که آمیزهای از عقاید ادیان پیش از اسلام است و بنا به اعتقاد خودشان ایزدی همان زردشتی است. براساس برخی منابع غیررسمی نزدیک به ۴۰ هزار کُرد در گرجستان زندگی میکند که اکثراً دارای آئین ایزدی میباشند و از عراق، ترکیه، ارمنستان و آذربایجان به گرجستان رهسپار شدهاند و اکثر آنها در شهر تفلیس پایتخت گرجستان زندگی میکنند، برخی هم در بخش اوستیای جنوبی از توابع گرجستان و همچنین به نسبت کمتر در دو جمهوری آبخازی و آجاری گرجستان پراکنده شدهاند.
در وضعیت کنونی به کُردهای گرجستان اجازه دخالت و فعالیت در امور سیاسی داده نمیشود. آنها فقط چندتشکل فرهنگی و روشنفکری دارند. کُردهای گرجستان تا سال ۱۹۹۱ وضعیت عادی داشتند (سال ۱۹۹۱ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال گرجستان) و اقلیتی فعال بودند که از آزادی جزئی و حق نوشتن و نشر آثار به زبان کُردی برخوردار بودند. حتی در سال ۱۸۵۷ کتاب مقدس (انجیل- تورات) برای اولین بار از زبان یونانی به زبان کُردی کرمانجی ترجمه شد و در استانبول با الفبای ارمنی، توسط مبلغین و قدیسیان ارمنی چاپ شد اما بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۹۱) و استقلال گرجستان، کُردها به وضعیت نامطلوب پیشین بازگشتند، چرا که گرجستان پس از استقلال یافتن حقوق اقلیتهای قومی را به رسمیت نشناخت، بنابراین حقوق فرهنگی کُردها نقض شد و تبعید و آوارگی کُردهای این کشور دوباره آغاز شد و اکثر آنها به اروپا رهسپار شدند. کردها اکنون خواهان آنند که همچون ارمنیان و آشوریها به عنوان اقلیت قومی به رسمیت شناخته شوند.
پیشینه کردها در گرجستان
بر پایهٔ اسناد تاریخی، کُردهای ایزدی در عصر سلطنت سزار گرجی (نیمه دوم قرن ۱۲م) از یکی از قبایل کُرد، بین النهرین را ترک و در ارمنستان ساکن شدند و بعدها به گرجستان مهاجرت کردند. در دهه ۱۷۶۰ م کُردها از سزار گرجستان (ایراکلی دهم) در برابر حمله عثمانی تقاضای کمک کردند. اوایل ۱۷۷۰م سزار گرجی طی نامهای به رهبر کُردها (چوبان آقا) با قول پشتیبانی همه جانبه، آنها را به نبرد با دشمن مشترک (عثمانی) فراخواند.
سرانجام پس از انعقاد قرارداد ترکمنچای روسیه با ایران در سال ۱۸۲۸، کُردها مجال یافتند تا به عنوان رعیت به گرجستان بازگردند. در اواسط سده ۱۹، شمار مهاجرین کُرد در گرجستان فزونی گرفت و از ابتدای سدهٔ ۲۰، تعداد زیادی از کُردهای شهرهای وان، فارس و سایر مناطق کردنشین ترکیه برای در امان ماندن از فشار حکام عثمانی و نیز عدم تمایل آنها به گرویدن به دین اسلام، به گرجستان روی آوردند.
جمعیت کُردهای مسلمان و ایزدی گرجستان، براساس آخرین سرشماری ۱۹۲۶ در این کشور، ۲۵۰۲ نفر بوده است. اما بعدها شمار آنها افزایش یافت و اکنون تعداد آنها به ۴۰ هزار نفر میرسد که اکثر آنها ایزدی هستند.
کردهای لبنان
کردهای لبنان بخشی از طوایف کرد هستند که از اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم در دوران عثمانی بر ترکان شوریدند و سرکوب و فراری شدند. این طوایف از سرزمینهای کردستان ترکیه و کردستان سوریه (امروزین) به سرزمین لبنان (امروزین) مهاجرت کردند و امروزه تقریباً همگی در بیروت ساکن شدهاند. معروفترین این طوایف طوایف جان پولاد (طوایف جنبلاط) هستند که چهارصد سال پیش به دره شوف گریختند و به مذهب دروزی درآمدند و نوادگانشان اکنون، خاندان معروف جنبلاط اند. کردها اکنون خواهان آن اند که همچون ارمنیان و آشوریان به عنوان اقلیت قومی به رسمیت شناخته شوند.
کردان فارس
کردان فارس در متون قرون اولیه اسلامی به عشایر منطقه فارس، مرکز ایران ساسانی، اطلاق میشود (رموم فارس). در این معنا، «کرد» به معنای امروزین نیست یعنی به یک قوم خاص اطلاق نمیشد بلکه دارای همان معنای عامی بود که امروزه از واژه «عشایر» مستفاد میشود.
در زمان باستان تا اواسط سده نهم هجری، ۵۰۰ هزار کرد در فارس هستند. اینها به صورت پنج ایل در فارس میزیستهاند. کهنترین و تنها اثری که طایفههای کردهای شیانکاره را بازکاوی کرده، فارسنامه ابن بلخی است که بین سالهای۵۰۰ تا ۵۱۰ هجری قمری نوشته شده و این کردها را در پنج گروه اسماعیلیان، رامانیان، کرزومپان، مسعودیان و شکانیان شرح دادهاست. او در پژوهش خود احتمال میدهد که این کردها، مذهبی تسنن و امامیه و هفت امامی داشته که با زبانی غیر از پارسی سخن میگفته، اما زبان پارسی را خوب میدانستهاند.
غیر از عشایر کرد شیراز، گروهی کرد از زمان ساسانیان وجود داشتهاند که پنج طایفه بودهاند. یک طایفه آنها در اصفهان و چهار طایفه دیگر در پارس سکونت داشتهاند. طایفه اصفهانی در سده چهارم به شهرستان کنونی اقلید فارس میآیند شاید کردشولی ها که منطقه سرحد چهادانگه شهرستان اقلید فارس و به ویژه در روستاهای چشمه رعنا حسین اباد کافتر و خنجشت یا (خنجشت) ساکن هستند این دسته میباشند زیرا در قبرستانهای انها سنگ قبرهایی با قدمت بیش از ۵۰۰ سال وجود دارد که کلمه کردشولی و بعضا (کورشولی) ذکر شدهاست.و یک گروه هم در فیروزآباد و گروهی هم در گرمسیر فارس حضور داشتهاند. گروهی را هم نمیدانیم در کجا هستند. اینها در سال ۴۳۰ برای خودشان یک پادشاه معین میکنند و از اینجا سلطنت ملوک شبانکاره از سال ۴۳۰ تا ۷۴۶ در شرق فارس به وجود میآید. شهرستان نیریز، استهبان (شهر ایج، ایگ سابق)، فسا و داراب ولایت کردهای شبانکاره را دارند. تعداد ۲۹ پادشاه در این سرزمین پادشاهی میکنند و حکومت داشتهاند.
ژوکوفسکی (v.a.Jokovicksi) که در سال ۱۸۸۲ به شیراز آمدهاست (حدود ۱۳۰ سال پیش) در باره مردم تلخداشک مینویسد:
روستای تلخی دشک در جنوب غربی شیراز در حومه باغ کمال الملک (باغ عفیف آباد) واقع شده، ساکنان آن کرد بوده و از طایفه کوزیوند (غازیوند) از ایل گوران میباشند که از آئین و مذهب ویژهای برخوردارند.
تعداد ۱۲ روستا در ایران به نام شبانکاره وجود دارد که تأثیر و ردپای کردهای ملوک شبانکاره را نشان میدهد. شهری در شهرستان برازجان به نام شبانکاره و در استان کرمانشاه چند روستا داریم که از کردهای شبانکاره هستند و به زبان کردی صحبت میکنند. در سلیمانیه عراق شبانکاره زیاد هستند. مثلاً در یک منطقه ۷۳ روستا که ساکنانش کرد شبانکاره هستند، وجود دارد که به کردستان عراق کوچ کردهاند. اما اینکه آیا کوچ اجباری دولتی و یا کوچ تبعیدی و دراثر خشکسالی بوده، هنوز اطلاعی در دست نیست.
در حال حاضر در استان فارس، گروهی از کردها زندگی میکنند که خود را کرونی مینامند این گروه در حدود ۱۰۰۰ خانوار هستند که در روستاهای شیراز و کازرون و سپیدان زندگی میکنند. سه روستا صد در صد کرد و ۱۱ روستای مشترک با فارسها. اینها به زبان کردی کرمانشاهی صحبت میکنند. این کردها زمان کریم خان زند به شیراز آمدهاند. کریم خان زند، در آن زمان ۹۰ هزار نفر از کردها را برای تقویت خود به اطراف شیراز میبَرد.
در شیراز غیر از این روستاها، در محله «تلخداش» که اینها هم از همین کردها هستند و یک کوچه در شیراز به نام لکها وجود دارد. آنهایی که در تلخداش زندگی میکنند علی الهی(اهل حق) هستند. یک حسینیه یا مسجد کردها هم در شهر شیراز وجود دارد که مربوط به دوره کریم خان زند است. کردهایی که از زمان کریم خان زند به این مناطق آمدهاند، کرد کرمانشاهی هستند و کردی کرمانشاهی صحبت میکنند.
همچنین در استان فارس ؛ روستای بنام بوکان وجوددارد. بوکان نام شهری کُردنشین در ایران است.
۱۷ خانوار از کردهای شیراز هنوز کوچ روی میکنند. در لارستان فارس ۱۰ هزار نفر کرد هستند که پیرو مذهب اهل سنت شافعی بودهاند.
ردپای کردهای کرمان تا کهنوج و بم هم دنبال شدهاست. مهنیها در سیرجان و رفسنجان هستند؛ در دامنه کوههای بارز.
ادبیات کردی
ادبیات کردی به نوشتهها، سرودهها و داستانهایی گفته میشود که به گویشھای زبان کردی مانند سورانی، گورانی و کرمانجی نوشته شدهاست.
از بزرگان ادبیات کلاسیک کردی میتوان به جزیری، احمد خانی، نالی، مولوی کرد ومستوره اردلان اشاره کرد. از میان معاصران هم می توان شیرکو بیکس، عبدالله پشیو، هژار و هیمن اشاره کرد.
ادبیات کرمانجی
طلوع و رشد ادبیات کرمانجی را می توان همزمان با ملای جزیری و علی حریری دانست. دامنه اشعار این گویش با کارهای فقی طیران و احمد خانی گسترده شد. از معاصرانی که به این گویش شعر سروده می توان جگرخون را نام برد.
ادبیات کردی جنوبی ( کلهری، گورانی، لکی، فیلی )
سابقه ادبیات و بویژه شعر در میان دیگر گویشوران کردی جنوبی بسیار طولانی تر از سایر کردها است . با این حال تا اوایل سدۀ هجدهم میلادی متنی به گویش کردی جنوبی در دسترس نیست و سرایندگان جنوب کردستان برای سرایش از کردی گورانی استفاده می کردند. ملا پریشان دینوری، غلامرضا ارکوازی، شاه خوشین، الماس خان کندوله ای، خانا قبادی و ... از شاعرانی هستند که در سده های هفتم تا هجدهم در منطقه ی جنوب کردستان ظهور کرده اند و همگی آثار خود را به کردی گورانی نوشته اند. قدیمی ترین اشعار به دست آمده به کردی گورانی مجموعه سروده های دینی یارسان (اهل حق) است که قدیمی ترن آن ها به قرن سوم هجری بازمی گردد. از ابتدای قرن هجدهم با ظهور شاکه و خان منصور سرایش به کردی جنوبی هم شکل می گیرد، اما به یک سنت ادبی تبدیل نمیشود. گورانی تا ابتدای سدۀ بیستم کماکان زبان ادبی رایج در جنوب کردستان باقی می ماند و از این تاریخ به بعد به تدریج جای خود را به کردی جنوبی و لهجه های گوناگون آن می دهد.
در عصر حاضر شاعرانی همچون: شامی کرماشانی، نقی آزاد، پرتو کرماشانی، یدالله بهزاد، جلیل آهنگرنژاد، ناهید محمدی، رضاموزونی، سعید عبادتیان، ظاهر سارایی، شیردل ایلپور، فرهاد شاهمرادیان، پرویز بنفشی، علی الفتی، حبیب الله بخشوده و ... آثار قابل توجهی به کردی جنوبی خلق کرده اند. نخستین رمان به زبان کردی جنوبی، تحت عنوان ئاگرمه لوچ در سال ۱۳۸۸ خورشیدی توسط عباس جلیلیان نوشته شده است.
ادبیات گورانی و هورامی
قدیمی ترین آثار در ادبیات کردی سروده های دینی یارسان هستند که به کردی گورانی سروده شده اند. کردی گورانی و هورامی تا ابتدای سدۀ نوزدهم در دربار اردلان و تا ابتدای سدۀ بیستم در جنوب کردستان زبان رایج ادبی محسوب می شد. بخش اعظم ادبیات دینی یارسان به کردی هورامی و گورانی نگارش شده و هورامی و گورانی زبان آیینی یارسان به شمار می آید. همچنین بخش زیادی از ادبیات گورانی را منظومه های بلند تشکیل می دهند که عمدتاً مضمونی عاشقانه یا حماسی دارند و سراینده ی برخی از آن ها، مانند برزونامه ناشناخته مانده است. از بزرگان ادب هورامی می توان بیسارانی، صیدی و مولوی کرد را نام برد.
ادبیات سورانی
طلیعه شعر سورانی را می توان همزمان با نشر اشعار نالی، بزرگترین غزلسرای کرد، در ابتدای قرن ۱۹ دانست. سپس شعرایی چون کردی، سالم (شاعر) و حاجی قادر کویی، محوی، وفایی، ناری، حریقی و قانع بیشتر بر دامنه ادب سورانی افزودند.حسن قزلجی و ابراهیم احمد از اولین کسانی بودند که به گویش سورانی داستان نویسی کردند. عبدالله گوران شعر نو کردی را پایه گذاری نمود. هژار شاعر، مترجم و فرهنگ نویس، هیمن شاعر، بختیار علی داستان نویس برجسته کرد، شیرکو بیکس و عبدالله پشیو از دیگر شخصیت های مهم ادبیات سورانی هستند.
استان کردستان
استان کردستان (به کردی : کوردستان - Kurdistan ) یکی از استانهای ایران است که در غرب کشور واقع شده این استان ۲۸٬۲۰۳ کیلومتر مربع مساحت دارد. این استان که در دامنهها و دشتهای پراکنده سلسله جبال زاگرس میانی قرار گرفته است، از شمال به استانهای آذربایجان غربی و زنجان، از شرق به همدان و زنجان، از جنوب به استان کرمانشاه و از غرب به کشور عراق محدود است. مرکز این استان، شهر سنندج است. استان کردستان براساس آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۳۹۰ دارای ۱۰شهرستان، ۲۹شهر، ۳۱بخش، ۸۶دهستان و ۱۶۹۷آبادی دارای سکنه و ۱۸۷آبادی خالی از سکنه بوده است. شهرستانهای این استان عبارتند از: بانه، بیجار، دهگلان، دیواندره، سروآباد، سقز، سنندج، قروه، کامیاران و مریوان.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ١٣٩٠ استان كردستان ۱٬۴۹۳٬۶۴۵ نفر جمعیت دارد كه ۶۶درصد شهری و ۳۴درصد را جمعیت روستایی تشكیل می دهد . تراكم نسبی جمعیت معادل ۵۱.۲ نفر در كیلومتر مربع است .
نام
کردستان متشکل از دو کلمه «کرد» و پسوند «ستان» به معنی مکان میباشد. کردستان مکان و سرزمین کردها میباشد. ناحیهای است در ایران واقع شده است. کلمه کردستان برای اولین بار بطور رسمی در دوره سلجوقی بکار برده شد و از آن پس ثبت گردید.
جغرافیا
استان کردستان با مساحت ۲۸۲۰۳ کیلومتر در غرب ایران مجاور کشور عراق بین ۳۴ درجه و ۴۴ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۳۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۵ درجه و ۳۱ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۱۶ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد که این مساحت ۱٫۷ درصد از مساحت کل کشور را شامل میشود و از نظر وسعت رتبه ۱۶ را در کشور دارا است. از شمال به استانهای آذربایجان غربی و قسمتی از زنجان و از جنوب به استان کرمانشاه و از شرق به استان همدان و قسمتی دیگر از استان زنجان و از غرب به کشور عراق محدود میباشد. این استان شامل ۲۳۰ کیلومتر مرز خاکی مشترک با کشورعراق است. از لحاظ اقلیمی و طبیعی استان کردستان منطقهای کوهستانی میباشد که دشتهای مرتفع و درههای پهن نیز در پهنه منطقه گسترده شدهاند. اختلاف ارتفاع بین بلندترین و پستترین نقاط استان به حدود ۲۴۰۰ متر میرسد. کوه شاهو با ارتفاع ۳۳۰۰ متر بلندترین و منطقه آلوت در بانه با ارتفاع حدود ۹۰۰ متر کم ارتفاعترین نقطه استان میباشد. که این اختلاف ارتفاع خود باعث به وجود آمدن اقلیمهای متفاوت میگردد. کردستان با دریا فاصله اش زیاد است، اما از طریق درههای عمیق در هم تنیده، به آبهای آزاد جهان در جنوب و دریاچههای شمالی نظیر دریای خزر و دریاچه ارومیه راه دارد. سرچشمه بسیاری از رودخانههای بزرگ در کوههای کردستان واقع شدهاند.
تاریخ
استان کردستان بخشی از سرزمینی است که به وسیله مادها حکمرانی می شده است. مرز تاریخی سرزمینهایی که بوسیله مادها اداره می شده، در شمال به اورارتو، در غرب به آشور و در جنوب و جنوب غربی به ایلام و سومر منتهی میشد. در ابتدا قبایل نژاد آریایی در شرق و غرب دریاچه ارومیه اسکان یافتند. تعدادی از آنان در شرق دریاچه مقیم شدند و آن را «آمادای» نامیدند و قسمتی که در غرب دریاچه ارومیه بود را پارسوا (پارسوما) نامیده میشد. اولین گروه دولت مادها را بنیان نهاد و دومین گروه سلطنت قدرتمند هخامنشیان را به وجود آورد. با توجه به متن نوشته داریوش در پرسپولیس و بیستون، دولت شاهنشاهی مادها در ناحیه هخامنشی در ۵۵۰ قبل از میلاد واقع شده و سرزمین مادها یکی از ایالات دولت هخامنشی شد. از زمان سلطنت هخامنشیان، در نواحی پارسها و ساسانیها، ایالت مادها بعنوان یکی از ایالات ایران باستان بنام «ماه» شناخته میشد. این ایالت شامل دو بخش «ماه پایین» یا رازی ماه و «ماه بالا» یا نهاوند ماه بود. در دوران قبل از اسلام سرزمین مادها، «مای» یا «ماه» نامیده میشد. ناحیه استان کردستان (اردلان)در دوره صفویه شامل ۹ شهر عمده بود: سنه، گروس، الکا، زرین کمر، طغامین، خورخوره، جوانرود، اورامان، الکای بانه، قالازالام و پالانگان. دولتمردان مستقل برای قبایل بزرگ منصوب میشدند. بنا به پیش نویس شماره ۱۲۷۵ در ۱۳۱۶/۹/۹، ایران به شش بخش تقسیم شده بود. استان غربی شامل شهرهای کردستان، کرمانشاه، گروس، باوندپور (کلهر)، پشت کوه، لرستان، بروجرد، همدان، ملایر، خرمشهر، آبادان، خوزستان و کهگیلویه بود. در سال ۱۳۳۷ با توجه به فرمان شورای وزرا کردستان از پنجمین استان جدا شد و استان کردستان را تشکیل داد. شهرهای استان، سنندج، گروس، سقز و قروه بودند.
مردم
استان کردستان یکی از استانهای کردنشین در غرب ایران است، اکثریت ساکنان این استان، کردزبان هستند که به لهجههای مختلف تکلم میکنند. زبان کردی در استان کردستان و همچنین در استانهای ایلام، کرمانشاه، همدان، قزوین، آذربایجان غربی و شمال خراسان و دیگر کشورها لهجههای گوناگونی دارد اما مهمترین، پر تکلمترین و یا به عبارتی لهجه رسمی و ادبی دو شاخه کرمانجی و سورانی است، شاخه سورانی در استان کردستان لهجه رایج در ادبیات مکتوب است.
علاوه بر زبان کردی اهالی شمال شرقی شهرستان قروه وشهریاسوکند و روستاهای شمالی شهرستان بیجار به زبان ترکی آذربایجانی تكلم می كنند و همچنین در بخش چهاردولی به زبان لکی نیز تکلم میکنند اقلیتهای ارمنی و یهودی نیز به تعداد اندک در برخی شهرهای استان یافت میشوند.
نظرسنجی سال ۱۳۸۹طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در استان کردستان به قرار زیر بود: 84 کرد (84٪ مرد، 84٪ زن)٬ ۰٫۶ فارس (۰٫۶٪ مرد، ۰٫۶٪ زن)، 15 ترک (15٪ مرد، 15٪ زن) و ۱٫۲ بدونجواب بودند.
آب و هوا
اقلیم کردستان متاثر از تودههای هوای گرم و مرطوب مدیترانهای است که این تودهها موجب بارندگیهایی در بهار و ریزش برف در زمستانها شده است. این تودههای هوایی که از اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه با برخورد به ارتفاعات زاگرس بخش قابل توجهی از رطوبت را بصورت بارشهای پراکنده برف و باران در این منطقه نشان میدهند. تعداد روزهای یخبندان ۱۰۹ روز و میزان بارندگی سالانه در شرایط عادی اقلیمی معادل ۵۰۰ میلی متر میباشد. بیشترین میزان بارندگی مربوط به شهرهای مریوان و بانه حدود ۸۰۰ میلی متر در سال و کمترین میزان بارندگی در ناحیه شرق حدود ۴۰۰ میلی متر و در قسمت مرکزی استان یعنی سنندج نزدیک به ۵۰۰ میلی متر در سال است. نفوذ تودههای مرطوب زمستانی و بهاری در مریوان و دریاچه زریوار تأثیر فراوانی در مرطوب و معتدل شدن هوای این ناحیه دارد. میزان رطوبت و بارش مناسب باعث ایجاد جنگلهای انبوه بلوط و گونههای مختلف درختان جنگلی شده است.
کوهها و قلهها
ارتفاعات، دامنهها و رشته کوههای متعدد استان کردستان از دیگر قابلیتهای تفرجگاهی آن به شمار میآیند. رشته کوههای غرب کشور به صورت رشتههایی موازی، تمامی پهنه استان را در بر گرفتهاند و محدوده طبیعی آن را تشکیل میدهند. یخچالهای قلل مرتفع، چشمه سارهای فراوان پوشش مناسب جنگلی و مرتعی دامنههای مناطق کوهستانی، به ویژه مناطق نزدیک شهرها (آبیدر، آربابا، شاهو) در جنوب استان عمدتا در روزهای تعطیل، پذیرای گروه زیادی از ساکنین مناطق شهری و مسافران استان هستند. مهمترین کوههای استان که بیش از ۲۸۰۰ متر ارتفاع دارند عبارتند از: کوه کوچسار، کوه شیخ معروف، کوه پنجه علی، کوه کانی چرمه، کوه حلقه مسیر، کوه سنا سره، کوه میانه، کوه مسجد میرزا، کوه ملاکاوو، کوه حسین بک، کوه پیازه، کوه تخت، کوه هوعالی داغ، کوه چهل چشمه، کوه هواربرزه، کوه چرخ لان، کوه سراج الدین.
سدها
سد قشلاق
سد گاوشان
سد گلبلاغ
سد وحدت
سد سیاهزاغ
مناطق دیدنی و گردشگری
بزرگترین سینمای روباز جهان در آبیدر
بزرگترین سینمای روباز جهان با گنجایش 10هزار نفر در پارک جنگلی آبیدر سنندج می باشد. آبیدر با پرده ای در ابعاد 12×25 متر، بزرگترین سینمای روباز جهان محسوب میشود. صدای فیلمهای این سینما از طریق موج اف ام رادیو در هر مکان از پارک جنگلی آبیدر قابل دریافت است و پرده آن به گونهای تعبیه شده که 10 هزار نفر بتوانند روبهروی آن قرار گیرند.حوزه هنری کردستان ساعت 21 هر شب یک فیلم را در این سینما اکران میکند.همچنین مسابقات مهم از جمله نیمه نهایی و فیتال جام جهانی 2010 از این سینما برای شهروندان سنندجی پخش شد.
استان کردستان به علت دارا بودن شرایط مساعد اقلیمی و زیست محیطی، از دوران پیش از تاریخ، به عنوان یکی از استقرارگاههای بشری مورد توجه بوده و نتایج حاصل از کاوشهای علمی باستانشناسی در مکانهای باستانی حاکی از این مطلب است. در کردستان حدود هزار و دویست و سی و چهار اثر باستان شناسایی شده و حدود پانصد اثر از آنها در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
جاذبههای طبیعی
بیشتر جنگلهای استان دراطراف شهرهای بانه و مریوان واقع شده و بعد از جنگلهای شمال کشور در درجهٔ دوم اهمیت قرار دارد. در حال حاضر جنگلهای استان به صورت درختچه و بوتههای پراکنده درآمده است. معروفترین درختان جنگلی این جنگلها بلوط، گلابی، گردو، سیب وحشی، پسته وحشی، زالزالک، آلبالو جنگلی، نارون، افرا و درختهایی مانند گز و بید وحشی در کنار رودخانه است. نواحی جنگلی استان عبارت اند از: جنگلهای مریوان (۱۸۵۰۰۰ هکتار)، بانه (۵۰۰۰۰ هکتار)، سقز (۷۰۰۰ هکتار) و جنگلهای منطقه سنندج که مساحت آن حدود ۷۸۰۰۰ هکتاراست و بیشتر درغرب کامیاران و جنوب سنندج واقع شدهاند. از دیگر جاذبههای طبیعی استان میتوان به
پارک جنگلی آبیدر،
منطقه اورامان،
روستای پلکانی پالنگان
رودخانه سقز (چم سقز)
دریاچه زریوار
کوه آر بابا بانه،
آبشاربل،
دریاچه زریوار،
چهلچشمه،
سراب قروه و
آبشارکویله اشاره کرد.
آئینها و مراسمها
مراسم پیر شالیار در روستای اورامانتخت (هورامان) کردستان، هر سال دو بار در نیمه بهار و نیمه زمستان برگزار شده و عروسی «پیر شالیار» در سه روز جشن گرفته میشود. مقبره پیر شالیار که از موبدان عبدالقادرگیلانی بوده است در انتهای جاده آسفالته اورامان قرار دارد. این مراسم شامل ذبح دام قربانی، دف زنی، نوعی رقص، خوردن آش، و شبنشینی و خواندن شعر و دعا است.
موقعیت اقتصادی اجتماعی
این استان از لحاظ اقتصاد کشاورزی از مناطق قابل توجه و از لحاظ دامپروری یکی از قطبهای اساسی دامداری کشور است. فعالیتهای صنعتی این استان بسیار محدود میباشد، ولی به طور کلی صنایع این استان به دو گروه ماشینی و دستی تقسیم میشوند که صنایع ماشینی آن مشتمل بر صنایع کانی غیرفلزی، شیمیایی، نساجی و چرم، غذایی، برق و الکترونیک میباشد و صنایع دستی آن نیز شامل فرشبافی، گلیمبافی، نساجی و غیره میباشد.
مشاهیر استان کردستان
سیاسیون،دولتمردان،نظامیون
امیرنظام گروسی (سیاستمدار٬دیپلمات،ادیب و خوشنویس دوره قاجار)
زبیده خانم امینه اقدس از همسران ناصرالدین شاه قاجار و سوگلی دربار
غلامعلی بایندر فرمانده کل نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی ایران در جنگ جهانی دوم
یدالله بایندر ناوسروان نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی ایران
یحیی صادق وزیری وزیر ، قاضی
فرح کریمی ( سیاستمدار ایرانی-هلندی عضو حزب سبزهای چپ،مدیر آکسفام نویب،نماینده پارلمان هلند،مشاور ارشد برنامه عمران ملل متحد در پروژه SEAL )
احمد مفتیزاده
بهاالدین ادب سیاستمدار،موسس حزب جبهه متحد کرد ، موسس و رئیس سازمان نظام مهندسی ، عضو هیأت موسس بانک کارافرینان، نایب رئیس فدراسیون بسکتبال ایران.
عبدالله رمضان زاده عضوشورایمرکزی جبهه مشارکت ایران ،استاددانشگاهتهران،سخنگوی دولت خاتمی ، استاندار کردستان
محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور در دولت احمدینژاد
صدیق کمانگر از اعضای جنبش کارگری ایران و از رهبران جنبش کارگری در کردستان ایران
محمدصدیق کبودوند
رؤیا طلوعی روزنامه نگار،از مدافعان حقوق بشر و طرفدار حقوق زنان
احسان هوشمند فعال ملی مذهبی ، پژوهشگر
حسن امینی فعال مذهبی- قومی
هانا عبدی فعال سیاسی
حوزه فرهنگ و ادب
فاضلخان گروسی شاعر و نویسنده دربار فتحعلی شاه
علیاصغر امیرانی روزنامهنگار و بنیانگذار، مدیر و نویسنده مجله خواندنیها
ابراهیم یونسی مترجم، نویسنده و محقّق
مستوره اردلان شاعر، نویسنده و تاریخنگار
فرخ نعمتپور رمان نویس و مترجم
محمد کابلی (قانع) شاعر
شکرالله بابان گوینده، مفسر، شاعر، نویسنده، مترجم
ذبیحالله منصوری مترجم ، روزنامه نگار، نویسنده
کامران نجات اللهی استاد دانشگاه
محیالدین حقشناس شاعر و ادیب
عطا نهایی نویسنده
حمید حسنی پژوهشگر، فرهنگ نویس، و ویراستار
سوران کردستانی محقق، نویسنده،مورخ و شاعر
عرفان قانعیفرد پژوهشگر
عرفان قانعیفرد پژوهشگر
مهدی حبیبی نخبه علمی ،مهندس برق ،استاد دانشگاه،فعال اجتماعی وفرهنگی
هنرمندان
سید علیاصغر کردستانی از اساتید آواز دوران قاجار و پهلوی
مظهر خالقی خواننده
حسن کامکار موسیقیدان، نوازندهٔ ویولن و بنیانگذار گروه موسیقی کامکارها
گروه کامکارها شامل خانواده هنرمند و سرشناس کامکار
هوشنگ کامکار آهنگساز،عضو شورای عالی خانه موسیقی ایران
بیژن کامکار خواننده و نوازنده دف، رباب، تار، تمبک و دهل
پشنگ کامکار نوازنده سنتور
قشنگ کامکار نوازندهٔ سهتار و ویلن
ارژنگ کامکار نوازنده تمبک، نقاش
اردشیر کامکار نوازندهٔ ویولن و کمانچه
ارسلان کامکار نوازندهٔ بربط و ویولن
اردوان کامکار نوازنده سنتور
هانا کامکار نوازندهٔ دف و عکاس
صبا کامکار خواننده
نیریز کامکار نوازنده تار
سیاوش کامکار نوازنده سنتور
بهروز غریبپور نویسنده کارگردان تئاتر و سینما و استاد نمایش عروسکی
ایرج گلافشان تدوینگر فیلم
عربعلی شروه نقاش ، سفالگر و مجسمهساز
محمد رشید شیخالاسلامی کردستانی خطاط
پل کلدانی موزیسین،مجری رادیوئی٫محقق٫مترجم و نویسنده حکایتهای فولکلور ایرانی
بهمن قبادی، کارگردان و نویسنده
هادی ضیاءالدینی مجسمه ساز و نقاش
حسن یوسفزمانی آهنگساز، نوازنده و رهبر ارکستر ایرانی
حسین یوسفزمانی آهنگساز ، نوازنده ویلن
احمد ابراهیمی (خواننده)
ناصر رزازی خواننده
عباس کمندی خواننده،آهنگساز،شاعر
صدیق تعریف خواننده
محمدجلیل عندلیبی آهنگساز و نوازنده سنتور
قطبالدین صادقی نویسنده کارگردان تئاتر و بازیگر سینما و تلویزیون.
فرهاد اصلانی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
فرامرز صدیقی بازیگرسینما و تلویزیون
مهوش افشارپناه بازیگرسینما و تلویزیون
بیژن صیفوری طراحِ گرافیک، مدیر هنری، عکاس، نویسنده و استاد دانشگاه
سعید فرجپوری نوازنده کمانچه
جمشید عندلیبی نوازنده نی
سعید آقاخانی نویسنده ، کارگردان و بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون
مهرداد کریم خاوری نوازنده و مدرس دف
فردین کریم خاوری نوازنده و آهنگساز
محمود شهریاری مجری برنامه های تلویزیونی
محمود دینی بازیگر سینما و تلویزیون
شهره قمر بازیگر سینما
روژان خواننده کردی کلاسیک
تینو صالحی بازیگر و کارگردان تئاتر
کیوان کریمی فیلمساز
آزاد آزادپور رپر سبک هیپهاپ
جمشید مقدم خواننده
ستار چمنیگل کارگردان و پخش کننده فیلم
ویدا صالحی بازیگر سینما،تلویزیون و تئاتر، فیلمنامه نویس و گریمور
علما و مذهبیون
مظفر پرتوماه از نخستین استادان ایرانی رشته فیزیک هستهای بود، که سه دهه در سازمان فضایی ناسا به پژوهش علمی اشتغال داشت.
عبدالله سوری (مهلا سووری)
پیرمراد (صحابه پیامبر (ص))
محمد عزیزی (ملا محمد بهردهڕهش)
آیت الله نصرالله بنی صدر پدر ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران
سید ابوالفضل حسینی مجتهد
عزالدین حسینی
ورزشکاران
بیژن ذوالفقارنسب بازیکن سابق و مربی فوتبال
عبدالله چمنگلی قهرمان سابق کشتی فرنگی،مربی تیم ملی کشتی،برترین مربی کشتی فرنگی جهان در سال ۲۰۱۲
بیت الله عباسپور قهرمان بدنسازی ایران و از قهرمانان این رشته در دنیا
سامان ویسی بسکتبالیست
حامد سهرابنژاد بسکتبالیست
امجد شکوهمقام فوتبالیست
ضیاءالدین نیکنفس فوتبالیست
وریا غفوری فوتبالیست
اسحاق سبحانی فوتبالیست
2:34 pm
وکیل
وکیل کسی که از طرف شخص دیگری – اعم از حقوقی یا حقیقی – به موجب عقد وکالت برای انجام کاری مأمور میشود.
نایب السلطنه را در دوره صفویه وکیل میگفتند و عنوان وکیل الرعایا هم از همین جا برخاسته است.

وکالت
وکالت در فقه و حقوق ایران عبارت از عقدی جایز است، که به موجب آن یکی از طرفین، طرف دیگر را برای انجام امری نایب (جانشین) خود قرار میدهد. وکالت دهنده را مُوَکِّل، و وکالت گیرنده را وکیل مینامند. وکالت در لغت به معنای واگذار کردن، اعتماد و تکیه کردن به دیگری است.
انحلال
وکالت به یکی از طرق زیر منحل میشود:
فوت و جنون و سفه وکیل یا موکل.
عزل وکیل بهوسیله موکل
استعفای وکیل از سمت وکالت.
از بین رفتن متعلق وکالت
حقوق
حقوق علم بررسی قواعد اجتماعی و سیر تحول این قواعد است. بررسی روابط بین دولت و شهروند (حقوق عمومی)، روابط بین اشخاص خصوصی با هم (حقوق خصوصی). حقوق بینالملل نیز به مسائل و روابط بین ملت ها، دولت ها، اشخاص و سازمانها در عرصه فراملی و بیندولی میپردازد.
حقوق را معمولاً به مجموعه قواعد و مقرراتی که نظم اجتماعی را تامین میکند تعریف کردهاند.
علم حقوق در شاخههای اصلی خود نیز انشعابات داخلی دارد:
در حقوق عمومی:
"حقوق اساسی" به نحوه اعمال حاکمیت ملی، توزیع قدرت در میان قوا، حقوق بنیادین ملت و نهادهای اصلی قدرت با کارکرد هر یک میپردازد و "حقوق اداری" به روابط میان سازمانهای اداری دولت با مردم اختصاص دارد.
در "حقوق کیفری" که از رشتههای مهم حقوق عمومی است که مستقل از آن گسترش یافته است، پدیده مجرمانه شدت و نوع برخورد و میزان قبح جامعه و تحت تأثیر قرار گرفتن افکار عمومی در این خصوص را مورد مطالعه قرار میدهد.
در حقوق خصوصی:
رشته اصلی "حقوق مدنی" است که به روابط میان اشخاص صرف نظر از موقع اجتماعی آنان میپردازد.
حقوق تجارت
آیین دادرسی
حقوق پزشکی در میان رشتههای مختلف حقوقی مؤلفهای میان رشتهای است. شاخهای از رشتههای حقوقی است که از اوایل دهه نود میلادی برای اولین بار در کالج سلطنتی انگلیس به عنوان گرایشی از رشتههای حقوقی مورد توجه قرار گرفت و به تدریج در دانشگاههای معتبر دنیا رواج یافت.
در حقوق بینالملل:
حقوق بینالملل خصوصی که هر یک به شعبات فرعی بسیار تقسیم میشوند.
حقوق بینالملل عمومی نیز به رابطه دولتها، به منزله اعضای مستقل و برابر در جامعه بینالمللی، با یکدیگر و با سازمانهای بینالمللی و اخیراً اشخاص خصوصی میپردازد.
"حقوق بشر" که از شاخههای جدید حقوق است و جای اصلی آن در فلسفه حقوق قرار دارد، از لحاظ عملی بیشترین مباحث خود را در حقوق بینالملل عمومی و حقوق عمومی مطرح ساخته است.
حقوق بشر
حقوق بشر اساسیترین و ابتداییترین حقوقی است که هر فرد به طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشود. این تعریف ساده عواقب و بازتاب اجتماعی و سیاسی مهمی را برای مردم و حکومتها به دنبال دارد. مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بینالمللی این حقوق ویژگیهایی همچون جهان شمول بودن، سلب ناشدنی، انتقال ناپذیری، تفکیک ناپذیری، عدم تبعیض و برابری طلبی، به هم پیوستگی و در هم تنیدگی را دارا است. از این رو به تمامی افرد در هر جایی از جهان تعلق دارد و هیچ کس را نمیتوان به صرف منطقه جغرافیایی که در آن زیست میکند، از حقوق بشر محروم کرد ضمن اینکه همهٔ افراد فارغ از عواملی چون نژاد، ملیت، جنسیت و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابر و یکسانند و در این خصوص کسی را بر دیگری برتری نیست. این حقوق شامل حقوق طبیعی یا حقوق قانونی که در قوانین ملی و بینالمللی موجودند میشود. دکترین و فعالین حقوق بشر، در فعالیتهای بینالمللی خود در زمینه حقوق بینالملل، نهادهای جهانی و منطقهای، سیاستهای دولتی و در فعالیتهای سازمانهای غیردولتی، اساس و شالودهٔ سیاستهای عمومی و اختصاصی در این زمینه را بنا نهاده است. در واقع میتوان گفت در صورتی که جامعهٔ جهانی در فضای صلح، با یک زبان مشترک اخلاقی، گفتگو و مباحثه کنند، این زبان مشترک اخلاقی، در واقع، حقوق بشر نامیده میشود. با این وجود هنوز امروزه دکترین حقوق بشر، نظریههایشان را در این مورد با شک و تردید بیان میکنند و مباحثه آنها بیشتر در زمینه محتوا، ماهیت و چگونگی توجیه حقوق بشر است. در واقع، پرسش بحث برانگیز همانا خود معنای حق یا حقوقی است که باید به رسمیت شناخته شود و این بحث در گفتمانهای فیلسوفان همچنان ادامه دارد.
بسیاری از ایدههای اساسی که محرک جنش حقوق بشر بود، بعد از جنگ جهانی دوم و جنایات هولوکاست گسترش و توسعه یافت، و با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر درپاریس توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ به اوج خود رسید و به رسمیت شناخته شد. در جهان باستان، مفهوم حقوق بشر به گونهای که امروزه وجود دارد نبود. بلکه در جوامع باستانی به صورت مجموعهای مفصل از وظایف بود، که مفاهیمی از جمله، عدالت، مشروعیت سیاسی، شکوفایی انسان که در پی دست یابی به کرامت انسانی حاصل میشود و یا خوب بودن، فارغ از عنوان و مفهوم حقوق بشر وجود داشت. معنی مدرن و امروزی حقوق بشر در اوایل دوره مدرن و همراه با سکولاریزاسیون اروپایی از اخلاق یهودی–مسیحی مفهومش گستردهتر شد و توسعه یافت. در واقع حقوق بشر از مفهوم حقوق طبیعی گرفته شده است. حقوق طبیعی، نظریهای است که در آن قوه قانونگذار به گونهای عینی و منطقی محدود میشود. مطابق این مکتب، منطق بشری، بنیادهای قانون را از طبیعت الهام میگیرد، و از طریق قانون طبیعت، ضمانت اجرایی به دست میآورد و در واقع بخشی از سنت حقوق طبیعی قرون وسطایی به شمار میرود که در دورهٔ روشنگری توسط فیلسوفانی چون جان لاک، فرانسیس هاچسون، ژان ژاک بورلاماکی و غیره تا حدود زیادی مفهوم مدرن پیدا کرد، و در گفتمان سیاسی و انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه هرچه بیشتر توجه جامعه جهانی را به خود جلب کرد. لذا و بر این اساس، نظریه مدرن حقوق بشر، در طول نیمه دوم قرن بیستم، پدید آمده است. و در این دوره فعالیتهای اجتماعی و گفتمانهای سیاسی در رأس دستور کار بسیاری از ملل جهان قرار گرفت. بر اساس مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر:
از آنجاییکه به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق یکسان و انتقالناپذیر همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است...
— مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر
و بر طبق ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر:
تمامی ابنای بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ منزلت و حقوق با هم برابرند به آنها، موهبت عقل و وجدان عطا شده است، و باید نسبت به یکدیگر روحیهٔ برادری داشته باشند.
فلسفه حقوق بشر
فلسفه حقوق بشر، به بررسی مبانی اساسی مفهوم حقوق بشر میپردازد و محتوای آن را به نقد میکشد. رویکردهای نظری متعددی وجود دارد که قصد آن توضیح چرایی و چگونگی تبدیل حقوق بشر، به بخشی از انتظارات جامعه است. یکی از قدیمیترین فلسفههای غرب در مورد حقوق بشر، حاصل اندیشه حقوق طبیعی است که از دلایل مختلف فلسفی یا دینی نشات گرفته است. دیگر نظریه در این زمینه، بر این اساس است، که حقوق بشر، رفتار اخلاقی را تعیین میکند و اخلاق اجتماعی انسان با فرایند تکامل بیولوژیکی و اجتماعی توسعه پیدا میکند (نظریه دیوید هیوم). حقوق بشر به عنوان یک جامعه شناختی از تنظیم قوانین است. همانطور که در تئوری جامعه شناختی قانون و کار از ماکس وبر، توضیح داده شده است. سایر تئوریها دراین زمینه عبارتند از افراد جامعه اقتدار و مشروعیت قوانین را قبول میکنند، در ازای امنیت و مزیتهای اقتصادی که به دست میآورند (مانند نظریه راولز). دو نظریه معاصر دیگر وجود دارند که نظریه منافع و نظریه تلاش نامیده میشوند. نظریه منافع، استدلال میکند که کارکرد اصلی حقوق بشر، محافظت و ترویج منافع انسان است، در حالیکه نظریه تلاش بر اساس ظرفیت انسان برای آزادی به حقوق بشر اعتبار میبخشد.
طبقهبندی حقوق بشر
حقوق بشر را میتوان به گونههای مختلف و متفاوتی دسته بندی و طبقهبندی کرد. رایج ترین آن در سطح بینالمللی، شیوهای از طبقه بندی است که حقوق بشر را به حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم بندی کرده است. حقوق مدنی و حقوق سیاسی، مندرج در مواد بیست و یک تا سی از اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) و در میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) میباشد. حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مندرج در مواد ۲۲ تا ۲۸ از اعلامیه جهانی حقوق بشر و در میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.(ICESCR)
تفکیک ناپذیری
اعلامیه جهانی حقوق بشر تفکیک ناپذیر است و کلیت آن را باید محترم شمرد و مورد اجرا قرار داد و هردو بخش حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حقوق مدنی و سیاسی باید باهم اجرا شوند زیرا حقوق بشر تنها در صورتی موفقیت حاصل خواهد نمود که تمامی بخشهای آن رعایت گردد.
دستهبندی
مدافعان نظریه غیر قابل تفکیک بودن حقوق بشر، بر این باورند که حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با حقوق مدنی و سیاسی اساساً تفاوت دارند و لذا نیازمند روشها و رویکردهای کاملاً متفاوتی در پرداختن به موضوع میباشند. و از جمله ویژگیهای حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عبارتند از:
پوزیتیو (حقوق اثباتی) بودن، به این معنی که نیاز به تصویب از سوی دولت دارند و باید از مجرای قانون گذاری وارد جامعه شوند. در حالیکه حقوق مدنی و سیاسی حقوقی هستند که فرد به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشود و دولت تنها باید از نقض آن جلوگیری کند و نیاز به تصویب ندارد.
محدودیت منابع داشتن، بدین معنی که این حقوق برای دولت هزینه بردار هستند و دولت در ارائه آن به مشکل تامین منبع بر میخورد.
محتاج زمان بندی و پیشروی مرحلهای هستند و به زمان قابل توجهی برای پیادهسازی نیاز دارند.
این حقوق مبهم و غیر قابل اندازهگیری، از لحاظ کمیت هستند. و قضاوت در مورد اینکه آیا به اندازه کافی به جامعه ارائه شده است یا باید به مقدار بیشتری ارائه گردد سخت و غیرممکن میباشد و در این خصوص نظرات مختلفی وجود دارد.
اجماع ناپذیر، هستند زیرا اتحادی در مورد اینکه چه حقوقی باید به این عنوان ارائه شوند وجود ندارد.
این حقوق سوسیالیستی هستند، و متضاد حقوق سرمایه داری میباشند.
این حقوق غیر قابل داوری میباشند چرا که در مورد ارایه یا نقض آن نمیتوان از طریق دادگاه قضاوت نمود.
آرمان گرایانه میباشد و نقطه مقابل حقوق قانونی که در واقعیت وجود دارد.
به همین ترتیب ویژگیهای حقوق مدنی و سیاسی عبارتند از:
نگاتیو (حقوق غیر اثباتی) به این معنی که نیازی نیست دولت برای آنها قانونی وضع کند و صرفاً باید به محافظت از این حقوق بپردازد که نقض نگردند.
هزینه بردار نیست و نیازی به منابع مالی ندارند.
فوری هستند و نیاز به برنامه زمانی ندارند به این معنی که بلافاصله بعد از که دولت تصمیم بگیرد میتواند آن را ارایه دهد.
دقیق هستند چرا که به آسانی میتوان آنها را قضاوت و اندازهگیری کرد.
غیر نظری و غیر سیاسی هستند.
کاپیتالیست (حقوق سرمایه داری) میباشند.
قابل داوری و طرح در دادگاه برای قضاوت میباشند.
حقوق قانونی واقعی میباشند و آرمان گرایانه نیستند.
اولیویا بال و پل گریدی بر این باورند که به آسانی میتوان برای هر دو شاخه طبقه بندی فوق، مثالهایی ارایه کرد که در طبقه بندی فوق نمیگنجند. به عنوان مثال به خصوص در زمینههایی مانند قابل داوری بودن، پوزیتیو بودن، محدودیت منابع و مبهم بودن.
سه نسل
نوع دیگری از طبقه بندی که توسط کارل واساک، ارائه شده است، حقوق بشر را به سه نسل تقسیم میکند: حقوق نسل اول: حقوق مدنی و سیاسی، که دربردارنده حقوق مربوط به زندگی و مشارکت سیاسی است. حقوق نسل دوم: حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که شامل حقوق مربوط به امرار معاش میشود. حقوق نسل سوم: حقوق جمعی و گروهی، که حقوق مربوط به صلح و حقوق پاکسازی محیط زیست را دربرمیگیرد. فارغ از این طبقه بندی حقوق مربوط به نسل سوم بسیار مورد بحث قرار گرفته است. این طبقه بندی در تقابل با نظریه غیر قابل تفکیک بودن قرار میگیرد چراکه به طور ضمنی بیان میکند که برخی از حقوق میتوانند به طور مستقل و فارغ از بقیه آنها وجود داشته باشند. کارشناس حقوق بشر فیلیپ آلستون استدلال میکند:
اگر هریک از شاخصههای حقوق بشر ضروری و مهم تلقی شوند پس در هیچ یک از آنها را نباید مورد بی توجهی قرار داد و این مسئله بسیار مهم است.
او و برخی دیگر معتقد به رعایت احتیاط در اولویت بندی حقوق هستند:
هر گونه اولیت بندی نباید موجب نادیده گرفتن موارد دیگر و نقض آشکار حقوق شود.
— فیلیپ آلستون
اولویت بندی در صورت لزوم، باید پایبند به مفاهیم اصلی و اصولی مانند عدم تبعیض، برابری و مشارکت باشد.
— اولیویا بال و پل گریدی
بعضی از حقوق بشر، حقوقی غیر قابل تفویض هستند. عبارت غیرقابل تفویض به این معنا است که این حقوق اساسی و سلب ناشدنی از طبیعت انسان هستند.
حفاظت بینالمللی
بعد از جنایاتی که در جنگ جهانی دوم رخ داد نگرانی برای حمایت اجتماعی و حقوقی از حقوق بشر و آزادیهای اساسی و پایه افزایش یافته بود. پایه واساس سازمان ملل متحد و مفاد منشور سازمان ملل متحد ارائه و ایجاد مبنا و بنیادی برای یک سیستم کامل و جامع از حقوق بینالملل و تلاش در زمینه حفاظت از حقوق بشر است. از آن زمان به بعد، حقوق بشر بینالمللی، توسط مجموعه به هم پیوستهای از قرادادها، عهدنامهها، سازمانها و نهادهای سیاسی پایه ریزی شد.
منشور سازمان ملل متحد
مفاد منشور سازمان ملل متحد اساساً برای توسعه و گسترش حفاظت از حقوق بشر بینالمللی است. در مقدمه آن لزوم پایبندی به حقوق اساسی بشر، حیثیت و ارزش انسانی و تساوی حقوق مرد و زن ذکر شده است. مطابق مورد سوم از ماده یک منشور، بر لزوم همکاری بینالمللی در زمینه حل مشکلات بینالمللی که دارای جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا بشردوستانه است و در پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث نژاد، جنس، زبان یا مدهب تاکید شده است. ماده ۵۵ منشور تبیین مینماید که:
باتوجه به ضرورت ایجاد شرایط ثبات و رفاه برای تامین روابط مسالمتآمیز و دوستانه بینالملل براساس احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملل، سازمان ملل متحد امور زیر را تشویق خواهد کرد:
الف- بالا بردن سطح زندگی، فراهم ساختن کار برای حصول شرایط ترقی و توسعه در نظام اقتصادی و اجتماعی؛
ب- حل مسائل بینالمللی اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و مسائل مربوط به آنها و همکاری بینالمللی فرهنگی و آموزشی.
ج- احترام جهانی و موثر حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همه بدون تبعیض از حیث نژاد، جنس و زبان یا مذهب.
همچنین ماده پنجاه و شش از منشور از اهمیت بالایی برخوردار است، چون مطابق آن، کلیه اعضا متعهد میشوند که برای نیل به مقاصد مذکور در ماده ۵۵ درهمکاری با سازمان ملل متحد اقدامات فردی یا دسته جمعی معمول دارند. رعایت و اجرای این مفاد برای طرفین آن یعنی خود سازمان و اعضا الزامی است و در واقع به عنوان یک تعهد حقوقی برای اعضای سازمان ملل متحد محسوب میشود. به طور کلی، مراجع حقوق بشر در منشور مبهم و کلی است و منشور مشتمل بر حقوق قانونی خاصی برای روش اجرای حقوق و محافظت از اجرای آن نیست به دیگر سخن ضمانت اجرایی خاصی برای قوانین آن وجود ندارد، با این وجود از اهمیت حمایت از اجرای حقوق بشر در منشور سازمان ملل متحد نباید کاسته شود. اهمیت حقوق بشر در صحنه جهانی را میتوان از روی اهمیت آن در چارچوب سازمان ملل متحد پیش بینی کرد و منشور سازمان ملل متحد را میتوان نقطه شروعی برای گسترش طیف وسیعی از اعلامیهها، عهدنامهها، پیادهسازی و اجرایی سازی ارگانهای سازمان ملل متحد، کمیتهها و گزارشها برای حفاظت از حقوق بشر محسوب نمود. حقوقی که توسط منشور سازمان ملل متحد از آنها حمایت میشود حقوق مدون و تعریف شده در اعلامیههای بینالمللی حقوق بشر است مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.
اعلامیه جهانی حقوق بشر
اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸، تا حدودی در پاسخ به جنایات جنگ جهانی دوم، به تصویب رسید. اگر چه اعلامیه جهانی حقوق بشر قطعنامههایی غیر الزام آور و فاقد ضمانت اجرا بود، اما هم اکنون پایبدی و پذیرش حقوق عرفی بینالملل تا حدودی قواعد آن را الزام آور ساخته است. اعلامیه جهانی حقوق بشر مصرانه از کشورهای عضو میخواهد که برای توسعه و گسترش تعدادی از حقوق انسانی، مدنی، اقتصادی و اجتماعی، تلاش کنند و تاکید مینماید که این حقوق بخشی از بنیاد آزادی، عدالت و صلح در جهان میباشد. اعلامیههای بینالمللی تلاش میکردند برای اینکه به طور قانونی در راستای محدود کردن دولت گام بردارند و سیستم جدیدی را پایهگذاری کنند که در آن شهروندان و دولت متقابلاً در قبال هم حق و وظیفه داشته باشند. مطابق مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸:
به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق برابر و مسلم همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است.
منشور سازمان ملل خواستار ایجاد کمیسیونی برای حقوق بشر بود. النور روزولت، بیوه فرانکلین دلانو روزولت رئیس جمهوری ایالات متحده، ریاست این کمیسیون را در سال ۱۹۴۷ به عهده گرفت. تهیه، تدوین و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر تحت هدایت و نظارت این زن متواضع و معتقد به کرامت انسانی انجام پذیرفته است. وی از طرف بسیاری از صاحب نظران به عنوان با نفوذ ترین زن قرن بیستم شناخته شده است. اعضای کمیسیون بلافاصله در مورد اینکه به مانند منشوری از حقوق باید چگونه باشد و همچنین چگونگی اجرای آن، با هم موافق نبودند. لذا کمیسیون اقدام به ایجاد یک چارچوب برای اعلامیه جهانی حقوق بشر و معاهدات همراه با آن کرد و اعلامیه جهانی حقوق بشر به سرعت در اولویت قرار گرفت. جان پیتر هامفری استاد حقوق در کانادا، رئیس بخش حقوق بشر دبیرخانه سازمان ملل، اگر چه رسماً عضو هیات مدیره کمیسیون و کمیته تهیه پیش نویس بود، ولی وی تهیه کننده مدارک اولیه چهار صد و هشت صفحهای و اولین پیش نویس اعلامیه برای کمیته تهیه پیش نویس بوده است. او در خلال بحثها نیز، نقش میانجی با ارزشی بین فلسفههای مختلف را ایفا نمود هامفری به همراه وکیل فرانسوی رنه کاسین مسئول بسیاری از پژوهشهای ملی و چگونگی ساختار اسناد بودند، آنچه در اعلامیه حقوق بشر آمده است تفسیری است از اصول اولیهای که ایشان نگاشته بودند. سندی که کاسین آن را نوشته بود شامل اصول اساسی کرامت، آزادی، برابری و برادری در دو ماده اول خود بود. که با حقوق مربوط به افراد جایگزین شد حقوق افراد در ارتباط با یکدیگر و در ارتباط با اجتماعات مانند حقوق معنوی، حقوق عمومی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نهایتاً سه ماده اخر در متن نوشته شده توسط کاسین در زمینهٔ محدودیتها وظایف و نظم اجتماعی و سیاسی است. هامفری و کاسین در اعلامیه حقوق بشر اصولی را آوردند که از نظر قانونی قابل اجرا بود. همانطور که در بند سوم از مقدمهٔ اعلامیه جهانی حقوق بشر، سال ۱۹۴۸ منعکس شده است:
از آنجا که بایسته است تا آدمی، به عنوان آخرین راهکار، ناگزیر از شوریدن علیه بیدادگری و ستمکاری نباشد، به پاسداری حقوق بشر از راه حاکمیت قانون همت گمارد.
رنه کاسین پروفسور حقوق مدنی و متخصص در حقوق بینالملل به ویژه حقوق بشر در دانشگاه پاریس بود. او زندگیش را وقف دفاع از حقوق مردان، زنان و کودکان کرده بود به طوری که در دهه ۱۹۲۰ وی را پدر یتیمان فرانسه میخواندند. در سال ۱۹۶۸ جایزه صلح نوبل را بخاطر تهیه اولین پیش نویس کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر دریافت نمود. قسمتی از اعلامیه جهانی حقوق بشر تحقیقی بود که توسط کمیتهای از کارشناسان بینالمللی حقوق بشر از جمله نمایندگانی از همه قارهها و همه ادیان بزرگ و با مشورت رهبرانی مانند مهاتما گاندی طراحی و نوشته شده بود. و شامل عناوینی چون حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میشد. در این کمیته این فرض پیش بینی شده بود که تمام حقوق بشر تفکیک ناپدیر است و تمام انواع آن به گونهای مرتبط با یکدیگر فهرست شدهاند. این اصل توسط هریک از اعضای کشورهای مختلف به اتفاق آرا به تصویب رسید. (اعضا عبارت بودند از: جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی، چکسلواکی، لهستان، عربستان سعودی، جمهوری سوسیالیستی اوکراین شوروی، اتحاد جنوب آفریقا، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، یوگسلاوی) با این حال بعدها موضوع مهم چالش قرار گرفت.
اعلامیه جهانی حقوق بشر به دو شاخه مختلف تقسیم شد که عبارتند از:
میثاق حقوق مدنی وسیاسی
میثاق حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، هردو میثاق باحق مردم برای تعیین سرنوشت و حاکمیت بر منابع طبیعی خود شروع میشود. بحث بر سر این که حقوق بشر بنیادی تر از حقوق اساسی است و یا برعکس تا به امروز همچنان ادامه دارد.
تدوین کنندگان میثاق در ابتدا تنها یک شاخه را در نظر گرفته بودند و پیش نویس اولیه و اصلی تنها شامل حقوق سیاسی و مدنی بود اما بعدها شاخه حقوق اقتصادی، اجتماعی نیز پیشنهاد شد. اختلاف نظر بر سر اینکه کدام شاخه پایه اساسی حقوق بشر را تشکیل میدهد، موجب ایجاد دو میثاق حقوق بشر شده است. بحث بر سر این مسئله بود که حقوق اقتصادی و اجتماعی حقوقی آرمان گرایانه میباشند و با تعریف حقوق بشر که حقوقی اساسی هستند و مردم به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشوند در تضاد است و میزان حقوق اقتصادی و اجتماعی به میزان ثروت و در دسترس بودن منابع مالی بستگی دارند. علاوه بر این حقوق اجتماعی و اقتصادی به ایدئولوژی یا نظریه اقتصادی پذیرفته شده در جامعه مرتبط میگردد. در حالیکه به عکس آن، حقوق اساسی بشر، کاملاً منطبق با طبیعت انسان (تواناییهای جسمی و روانی) میباشند. همچنین دیگر بحثها بر سر این است که حقوق اقتصادی، متناسب با موقعیت افراد الزام آور و ضروری است و نیز در مورد آن اجماع وجود ندارد و همگی در این زمینه توافق دارند که ابزارهای مورد نیاز برای اجرایی کردن حقوق اقتصادی و اجتماعی، با ابزارهای مورد نیازی برای اجرایی نمودن حقوق مدنی و سیاسی کاملاً متفاوت میباشند.
این بحثها و تمایل برای هرچه بیشتر به امضا رساندن قوانین حقوق بشر، منجر به ایجاد این دو میثاق شد. بلوک شوروی و تعدادی از کشورهای در حال توسعه بر این باور بودند که باید همه حقوق در یک قطعنامه واحد گنجانیده شود. هردو میثاق به کشورها اجازه میدادکه برخی از حقوق را فسخ کنند. و موافقان امضای آن، در معاهده اجماع و اکثریت کافی را بدست نیاوردند.
پیمان نامههای بینالمللی
در سال ۱۹۶۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی(ICESCR) در سازمان ملل متحد، به تصویب رسید. کشورهایی که این پیمان را امضا کردند رعایت حقوق مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر برایشان الزام آور بود و به ایجاد قوانین مربوط به حقوق بشر، متعهد شدند. از آن زمان به بعد معاهدات و قوانین متعدد دیگر در سطح بینالمللی ارائه شدهاند. آنها به طور کلی به عنوان اسناد حقوق بشر شناخته شده است. برخی از این معاهدات مهم که در ارتباط با میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به تصویب رسیدهاند مانند معاهدات هفت هستهای" عبارتند از:
کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض نژادی (که در سال ۱۹۶۶ به تصویب رسید و در سال ۱۹۶۹ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون امحای کلیه اشکال تبعیض علیه زنان (که در سال ۱۹۷۹ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۱ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه شکنجه (که در سال ۱۹۸۴ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۴ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون حقوق کودک (که در سال ۱۹۸۹ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۹ لازمالاجرا شد)
کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت (که در سال ۲۰۰۶ به تصویب رسید و در سال ۲۰۰۸ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون بینالمللی حمایت از حقوق کارگران مهاجر و اعضای خانوادهشان (که در سال ۱۹۹۰ به تصویب رسید و در سال ۲۰۰۳ لازمالاجرا شد).
نقض حقوق بشر
نقض حقوق بشر زمانی رخ میدهد که توسط دولت و یا نهاد غیر دولتی برخی از افراد مورد سوءاستفاده قرار بگیرند، یا حقوق اساسی (از جمله حقوق مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) آنها انکار و نادیده گرفته شود، و یا هنگامی که هر دولت یا نهاد غیر دولتی بخشی از پیمان میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و یا دیگر حقوق بینالمللی و حقوق بشر دوستانه را در مورد برخی از افراد رعایت نکند. لذا در مورد نقض حقوق بشر سازمان ملل متحد شورایی را تعیین کرده تحت عنوان شورای امنیت که تنها تریبون و دادگاهی است که در اینگونه موارد تصمیم گیری میکند. چنانچه مطابق ماده ۳۹ منشور سازمان ملل متحد: شورای امنیت وجود هرگونه تهدید علیه صلح، نقض صلح، یا عمل تجاوز را احراز و توصیههایی خواهد نمود یا تصمیم خواهد گرفت که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بینالمللی به چه اقداماتی برطبق مواد ۴۱ و ۴۲ باید مبادرت شود. سازمانهای غیر دولتی مستقل، از جمله سازمان عفو بینالملل، فدراسیون بینالمللی حقوق بشر، دیدهبان حقوق بشر، سازمان جهانی مبارزه با شکنجه، خانه آزادی، آزادی بیان بینالمللی و سازمان ضد برداری، نظارت میشود. کار این سازمانها این است که: شواهد و مدارک و اسناد نقض حقوق بشر را جمع آوری میکند و و سپس از طریق تحت فشار قرار دادن سعی بر اجرای قوانین حقوق بشر دارد. جنگها و جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت از جمله نسلکشی، نقض قوانین بینالمللی بشردوستانه از جدی ترین موارد نقض حقوق بشر به شمار میروند. افشاگری و آگاه ساختن جهان و اعتراض به رفتارهای غیر انسانی اغلب منجر به درخواست برای کمک و گاهی بهبود شرایط میشود. شورای امنیت سازمان ملل متحد برای حفظ صلح کار میکند و سایر ملل و معاهدات (ناتو)، در هنگام لزوم برای حفاظت از حقوق بشر مداخله میکنند.به عنوان مثال در سالهای ۱۹۵۳ تا ۲۰۱۳ بیش از ۷۰ قطعنامه علیه جنایات اسرائیل در سازمان ملل تصویب شده است. از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ تعداد ۱۵۲۳ کودک توسط اسرائیلیها کشته شدهاند.امریکا به طور متوسط روزانه ۸.۵ میلیون دلار به اسرائیل کمک کردهاست.اسرائیل تا به حال ۲۷۰۰۰ خانهی فلسطینیان را تخریب کرده است.۵۰۲۳ سیاستمدار فلسطینی بازداشت یا زندانی شدهاند.۲۶۳ شهرک صهیونیست نشین در سرزمینهای متعلق به فلسطینیان ساختهشدهاست. که با جنایات هیتلر قابل مقایسه است.
وکیل کسی که از طرف شخص دیگری – اعم از حقوقی یا حقیقی – به موجب عقد وکالت برای انجام کاری مأمور میشود.
نایب السلطنه را در دوره صفویه وکیل میگفتند و عنوان وکیل الرعایا هم از همین جا برخاسته است.

وکالت
وکالت در فقه و حقوق ایران عبارت از عقدی جایز است، که به موجب آن یکی از طرفین، طرف دیگر را برای انجام امری نایب (جانشین) خود قرار میدهد. وکالت دهنده را مُوَکِّل، و وکالت گیرنده را وکیل مینامند. وکالت در لغت به معنای واگذار کردن، اعتماد و تکیه کردن به دیگری است.
انحلال
وکالت به یکی از طرق زیر منحل میشود:
فوت و جنون و سفه وکیل یا موکل.
عزل وکیل بهوسیله موکل
استعفای وکیل از سمت وکالت.
از بین رفتن متعلق وکالت
حقوق
حقوق علم بررسی قواعد اجتماعی و سیر تحول این قواعد است. بررسی روابط بین دولت و شهروند (حقوق عمومی)، روابط بین اشخاص خصوصی با هم (حقوق خصوصی). حقوق بینالملل نیز به مسائل و روابط بین ملت ها، دولت ها، اشخاص و سازمانها در عرصه فراملی و بیندولی میپردازد.
حقوق را معمولاً به مجموعه قواعد و مقرراتی که نظم اجتماعی را تامین میکند تعریف کردهاند.
علم حقوق در شاخههای اصلی خود نیز انشعابات داخلی دارد:
در حقوق عمومی:
"حقوق اساسی" به نحوه اعمال حاکمیت ملی، توزیع قدرت در میان قوا، حقوق بنیادین ملت و نهادهای اصلی قدرت با کارکرد هر یک میپردازد و "حقوق اداری" به روابط میان سازمانهای اداری دولت با مردم اختصاص دارد.
در "حقوق کیفری" که از رشتههای مهم حقوق عمومی است که مستقل از آن گسترش یافته است، پدیده مجرمانه شدت و نوع برخورد و میزان قبح جامعه و تحت تأثیر قرار گرفتن افکار عمومی در این خصوص را مورد مطالعه قرار میدهد.
در حقوق خصوصی:
رشته اصلی "حقوق مدنی" است که به روابط میان اشخاص صرف نظر از موقع اجتماعی آنان میپردازد.
حقوق تجارت
آیین دادرسی
حقوق پزشکی در میان رشتههای مختلف حقوقی مؤلفهای میان رشتهای است. شاخهای از رشتههای حقوقی است که از اوایل دهه نود میلادی برای اولین بار در کالج سلطنتی انگلیس به عنوان گرایشی از رشتههای حقوقی مورد توجه قرار گرفت و به تدریج در دانشگاههای معتبر دنیا رواج یافت.
در حقوق بینالملل:
حقوق بینالملل خصوصی که هر یک به شعبات فرعی بسیار تقسیم میشوند.
حقوق بینالملل عمومی نیز به رابطه دولتها، به منزله اعضای مستقل و برابر در جامعه بینالمللی، با یکدیگر و با سازمانهای بینالمللی و اخیراً اشخاص خصوصی میپردازد.
"حقوق بشر" که از شاخههای جدید حقوق است و جای اصلی آن در فلسفه حقوق قرار دارد، از لحاظ عملی بیشترین مباحث خود را در حقوق بینالملل عمومی و حقوق عمومی مطرح ساخته است.
حقوق بشر
حقوق بشر اساسیترین و ابتداییترین حقوقی است که هر فرد به طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشود. این تعریف ساده عواقب و بازتاب اجتماعی و سیاسی مهمی را برای مردم و حکومتها به دنبال دارد. مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بینالمللی این حقوق ویژگیهایی همچون جهان شمول بودن، سلب ناشدنی، انتقال ناپذیری، تفکیک ناپذیری، عدم تبعیض و برابری طلبی، به هم پیوستگی و در هم تنیدگی را دارا است. از این رو به تمامی افرد در هر جایی از جهان تعلق دارد و هیچ کس را نمیتوان به صرف منطقه جغرافیایی که در آن زیست میکند، از حقوق بشر محروم کرد ضمن اینکه همهٔ افراد فارغ از عواملی چون نژاد، ملیت، جنسیت و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابر و یکسانند و در این خصوص کسی را بر دیگری برتری نیست. این حقوق شامل حقوق طبیعی یا حقوق قانونی که در قوانین ملی و بینالمللی موجودند میشود. دکترین و فعالین حقوق بشر، در فعالیتهای بینالمللی خود در زمینه حقوق بینالملل، نهادهای جهانی و منطقهای، سیاستهای دولتی و در فعالیتهای سازمانهای غیردولتی، اساس و شالودهٔ سیاستهای عمومی و اختصاصی در این زمینه را بنا نهاده است. در واقع میتوان گفت در صورتی که جامعهٔ جهانی در فضای صلح، با یک زبان مشترک اخلاقی، گفتگو و مباحثه کنند، این زبان مشترک اخلاقی، در واقع، حقوق بشر نامیده میشود. با این وجود هنوز امروزه دکترین حقوق بشر، نظریههایشان را در این مورد با شک و تردید بیان میکنند و مباحثه آنها بیشتر در زمینه محتوا، ماهیت و چگونگی توجیه حقوق بشر است. در واقع، پرسش بحث برانگیز همانا خود معنای حق یا حقوقی است که باید به رسمیت شناخته شود و این بحث در گفتمانهای فیلسوفان همچنان ادامه دارد.
بسیاری از ایدههای اساسی که محرک جنش حقوق بشر بود، بعد از جنگ جهانی دوم و جنایات هولوکاست گسترش و توسعه یافت، و با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر درپاریس توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ به اوج خود رسید و به رسمیت شناخته شد. در جهان باستان، مفهوم حقوق بشر به گونهای که امروزه وجود دارد نبود. بلکه در جوامع باستانی به صورت مجموعهای مفصل از وظایف بود، که مفاهیمی از جمله، عدالت، مشروعیت سیاسی، شکوفایی انسان که در پی دست یابی به کرامت انسانی حاصل میشود و یا خوب بودن، فارغ از عنوان و مفهوم حقوق بشر وجود داشت. معنی مدرن و امروزی حقوق بشر در اوایل دوره مدرن و همراه با سکولاریزاسیون اروپایی از اخلاق یهودی–مسیحی مفهومش گستردهتر شد و توسعه یافت. در واقع حقوق بشر از مفهوم حقوق طبیعی گرفته شده است. حقوق طبیعی، نظریهای است که در آن قوه قانونگذار به گونهای عینی و منطقی محدود میشود. مطابق این مکتب، منطق بشری، بنیادهای قانون را از طبیعت الهام میگیرد، و از طریق قانون طبیعت، ضمانت اجرایی به دست میآورد و در واقع بخشی از سنت حقوق طبیعی قرون وسطایی به شمار میرود که در دورهٔ روشنگری توسط فیلسوفانی چون جان لاک، فرانسیس هاچسون، ژان ژاک بورلاماکی و غیره تا حدود زیادی مفهوم مدرن پیدا کرد، و در گفتمان سیاسی و انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه هرچه بیشتر توجه جامعه جهانی را به خود جلب کرد. لذا و بر این اساس، نظریه مدرن حقوق بشر، در طول نیمه دوم قرن بیستم، پدید آمده است. و در این دوره فعالیتهای اجتماعی و گفتمانهای سیاسی در رأس دستور کار بسیاری از ملل جهان قرار گرفت. بر اساس مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر:
از آنجاییکه به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق یکسان و انتقالناپذیر همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است...
— مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر
و بر طبق ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر:
تمامی ابنای بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ منزلت و حقوق با هم برابرند به آنها، موهبت عقل و وجدان عطا شده است، و باید نسبت به یکدیگر روحیهٔ برادری داشته باشند.
فلسفه حقوق بشر
فلسفه حقوق بشر، به بررسی مبانی اساسی مفهوم حقوق بشر میپردازد و محتوای آن را به نقد میکشد. رویکردهای نظری متعددی وجود دارد که قصد آن توضیح چرایی و چگونگی تبدیل حقوق بشر، به بخشی از انتظارات جامعه است. یکی از قدیمیترین فلسفههای غرب در مورد حقوق بشر، حاصل اندیشه حقوق طبیعی است که از دلایل مختلف فلسفی یا دینی نشات گرفته است. دیگر نظریه در این زمینه، بر این اساس است، که حقوق بشر، رفتار اخلاقی را تعیین میکند و اخلاق اجتماعی انسان با فرایند تکامل بیولوژیکی و اجتماعی توسعه پیدا میکند (نظریه دیوید هیوم). حقوق بشر به عنوان یک جامعه شناختی از تنظیم قوانین است. همانطور که در تئوری جامعه شناختی قانون و کار از ماکس وبر، توضیح داده شده است. سایر تئوریها دراین زمینه عبارتند از افراد جامعه اقتدار و مشروعیت قوانین را قبول میکنند، در ازای امنیت و مزیتهای اقتصادی که به دست میآورند (مانند نظریه راولز). دو نظریه معاصر دیگر وجود دارند که نظریه منافع و نظریه تلاش نامیده میشوند. نظریه منافع، استدلال میکند که کارکرد اصلی حقوق بشر، محافظت و ترویج منافع انسان است، در حالیکه نظریه تلاش بر اساس ظرفیت انسان برای آزادی به حقوق بشر اعتبار میبخشد.
طبقهبندی حقوق بشر
حقوق بشر را میتوان به گونههای مختلف و متفاوتی دسته بندی و طبقهبندی کرد. رایج ترین آن در سطح بینالمللی، شیوهای از طبقه بندی است که حقوق بشر را به حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم بندی کرده است. حقوق مدنی و حقوق سیاسی، مندرج در مواد بیست و یک تا سی از اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) و در میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) میباشد. حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مندرج در مواد ۲۲ تا ۲۸ از اعلامیه جهانی حقوق بشر و در میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.(ICESCR)
تفکیک ناپذیری
اعلامیه جهانی حقوق بشر تفکیک ناپذیر است و کلیت آن را باید محترم شمرد و مورد اجرا قرار داد و هردو بخش حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حقوق مدنی و سیاسی باید باهم اجرا شوند زیرا حقوق بشر تنها در صورتی موفقیت حاصل خواهد نمود که تمامی بخشهای آن رعایت گردد.
دستهبندی
مدافعان نظریه غیر قابل تفکیک بودن حقوق بشر، بر این باورند که حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با حقوق مدنی و سیاسی اساساً تفاوت دارند و لذا نیازمند روشها و رویکردهای کاملاً متفاوتی در پرداختن به موضوع میباشند. و از جمله ویژگیهای حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عبارتند از:
پوزیتیو (حقوق اثباتی) بودن، به این معنی که نیاز به تصویب از سوی دولت دارند و باید از مجرای قانون گذاری وارد جامعه شوند. در حالیکه حقوق مدنی و سیاسی حقوقی هستند که فرد به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشود و دولت تنها باید از نقض آن جلوگیری کند و نیاز به تصویب ندارد.
محدودیت منابع داشتن، بدین معنی که این حقوق برای دولت هزینه بردار هستند و دولت در ارائه آن به مشکل تامین منبع بر میخورد.
محتاج زمان بندی و پیشروی مرحلهای هستند و به زمان قابل توجهی برای پیادهسازی نیاز دارند.
این حقوق مبهم و غیر قابل اندازهگیری، از لحاظ کمیت هستند. و قضاوت در مورد اینکه آیا به اندازه کافی به جامعه ارائه شده است یا باید به مقدار بیشتری ارائه گردد سخت و غیرممکن میباشد و در این خصوص نظرات مختلفی وجود دارد.
اجماع ناپذیر، هستند زیرا اتحادی در مورد اینکه چه حقوقی باید به این عنوان ارائه شوند وجود ندارد.
این حقوق سوسیالیستی هستند، و متضاد حقوق سرمایه داری میباشند.
این حقوق غیر قابل داوری میباشند چرا که در مورد ارایه یا نقض آن نمیتوان از طریق دادگاه قضاوت نمود.
آرمان گرایانه میباشد و نقطه مقابل حقوق قانونی که در واقعیت وجود دارد.
به همین ترتیب ویژگیهای حقوق مدنی و سیاسی عبارتند از:
نگاتیو (حقوق غیر اثباتی) به این معنی که نیازی نیست دولت برای آنها قانونی وضع کند و صرفاً باید به محافظت از این حقوق بپردازد که نقض نگردند.
هزینه بردار نیست و نیازی به منابع مالی ندارند.
فوری هستند و نیاز به برنامه زمانی ندارند به این معنی که بلافاصله بعد از که دولت تصمیم بگیرد میتواند آن را ارایه دهد.
دقیق هستند چرا که به آسانی میتوان آنها را قضاوت و اندازهگیری کرد.
غیر نظری و غیر سیاسی هستند.
کاپیتالیست (حقوق سرمایه داری) میباشند.
قابل داوری و طرح در دادگاه برای قضاوت میباشند.
حقوق قانونی واقعی میباشند و آرمان گرایانه نیستند.
اولیویا بال و پل گریدی بر این باورند که به آسانی میتوان برای هر دو شاخه طبقه بندی فوق، مثالهایی ارایه کرد که در طبقه بندی فوق نمیگنجند. به عنوان مثال به خصوص در زمینههایی مانند قابل داوری بودن، پوزیتیو بودن، محدودیت منابع و مبهم بودن.
سه نسل
نوع دیگری از طبقه بندی که توسط کارل واساک، ارائه شده است، حقوق بشر را به سه نسل تقسیم میکند: حقوق نسل اول: حقوق مدنی و سیاسی، که دربردارنده حقوق مربوط به زندگی و مشارکت سیاسی است. حقوق نسل دوم: حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که شامل حقوق مربوط به امرار معاش میشود. حقوق نسل سوم: حقوق جمعی و گروهی، که حقوق مربوط به صلح و حقوق پاکسازی محیط زیست را دربرمیگیرد. فارغ از این طبقه بندی حقوق مربوط به نسل سوم بسیار مورد بحث قرار گرفته است. این طبقه بندی در تقابل با نظریه غیر قابل تفکیک بودن قرار میگیرد چراکه به طور ضمنی بیان میکند که برخی از حقوق میتوانند به طور مستقل و فارغ از بقیه آنها وجود داشته باشند. کارشناس حقوق بشر فیلیپ آلستون استدلال میکند:
اگر هریک از شاخصههای حقوق بشر ضروری و مهم تلقی شوند پس در هیچ یک از آنها را نباید مورد بی توجهی قرار داد و این مسئله بسیار مهم است.
او و برخی دیگر معتقد به رعایت احتیاط در اولویت بندی حقوق هستند:
هر گونه اولیت بندی نباید موجب نادیده گرفتن موارد دیگر و نقض آشکار حقوق شود.
— فیلیپ آلستون
اولویت بندی در صورت لزوم، باید پایبند به مفاهیم اصلی و اصولی مانند عدم تبعیض، برابری و مشارکت باشد.
— اولیویا بال و پل گریدی
بعضی از حقوق بشر، حقوقی غیر قابل تفویض هستند. عبارت غیرقابل تفویض به این معنا است که این حقوق اساسی و سلب ناشدنی از طبیعت انسان هستند.
حفاظت بینالمللی
بعد از جنایاتی که در جنگ جهانی دوم رخ داد نگرانی برای حمایت اجتماعی و حقوقی از حقوق بشر و آزادیهای اساسی و پایه افزایش یافته بود. پایه واساس سازمان ملل متحد و مفاد منشور سازمان ملل متحد ارائه و ایجاد مبنا و بنیادی برای یک سیستم کامل و جامع از حقوق بینالملل و تلاش در زمینه حفاظت از حقوق بشر است. از آن زمان به بعد، حقوق بشر بینالمللی، توسط مجموعه به هم پیوستهای از قرادادها، عهدنامهها، سازمانها و نهادهای سیاسی پایه ریزی شد.
منشور سازمان ملل متحد
مفاد منشور سازمان ملل متحد اساساً برای توسعه و گسترش حفاظت از حقوق بشر بینالمللی است. در مقدمه آن لزوم پایبندی به حقوق اساسی بشر، حیثیت و ارزش انسانی و تساوی حقوق مرد و زن ذکر شده است. مطابق مورد سوم از ماده یک منشور، بر لزوم همکاری بینالمللی در زمینه حل مشکلات بینالمللی که دارای جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا بشردوستانه است و در پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث نژاد، جنس، زبان یا مدهب تاکید شده است. ماده ۵۵ منشور تبیین مینماید که:
باتوجه به ضرورت ایجاد شرایط ثبات و رفاه برای تامین روابط مسالمتآمیز و دوستانه بینالملل براساس احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملل، سازمان ملل متحد امور زیر را تشویق خواهد کرد:
الف- بالا بردن سطح زندگی، فراهم ساختن کار برای حصول شرایط ترقی و توسعه در نظام اقتصادی و اجتماعی؛
ب- حل مسائل بینالمللی اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و مسائل مربوط به آنها و همکاری بینالمللی فرهنگی و آموزشی.
ج- احترام جهانی و موثر حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همه بدون تبعیض از حیث نژاد، جنس و زبان یا مذهب.
همچنین ماده پنجاه و شش از منشور از اهمیت بالایی برخوردار است، چون مطابق آن، کلیه اعضا متعهد میشوند که برای نیل به مقاصد مذکور در ماده ۵۵ درهمکاری با سازمان ملل متحد اقدامات فردی یا دسته جمعی معمول دارند. رعایت و اجرای این مفاد برای طرفین آن یعنی خود سازمان و اعضا الزامی است و در واقع به عنوان یک تعهد حقوقی برای اعضای سازمان ملل متحد محسوب میشود. به طور کلی، مراجع حقوق بشر در منشور مبهم و کلی است و منشور مشتمل بر حقوق قانونی خاصی برای روش اجرای حقوق و محافظت از اجرای آن نیست به دیگر سخن ضمانت اجرایی خاصی برای قوانین آن وجود ندارد، با این وجود از اهمیت حمایت از اجرای حقوق بشر در منشور سازمان ملل متحد نباید کاسته شود. اهمیت حقوق بشر در صحنه جهانی را میتوان از روی اهمیت آن در چارچوب سازمان ملل متحد پیش بینی کرد و منشور سازمان ملل متحد را میتوان نقطه شروعی برای گسترش طیف وسیعی از اعلامیهها، عهدنامهها، پیادهسازی و اجرایی سازی ارگانهای سازمان ملل متحد، کمیتهها و گزارشها برای حفاظت از حقوق بشر محسوب نمود. حقوقی که توسط منشور سازمان ملل متحد از آنها حمایت میشود حقوق مدون و تعریف شده در اعلامیههای بینالمللی حقوق بشر است مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.
اعلامیه جهانی حقوق بشر
اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸، تا حدودی در پاسخ به جنایات جنگ جهانی دوم، به تصویب رسید. اگر چه اعلامیه جهانی حقوق بشر قطعنامههایی غیر الزام آور و فاقد ضمانت اجرا بود، اما هم اکنون پایبدی و پذیرش حقوق عرفی بینالملل تا حدودی قواعد آن را الزام آور ساخته است. اعلامیه جهانی حقوق بشر مصرانه از کشورهای عضو میخواهد که برای توسعه و گسترش تعدادی از حقوق انسانی، مدنی، اقتصادی و اجتماعی، تلاش کنند و تاکید مینماید که این حقوق بخشی از بنیاد آزادی، عدالت و صلح در جهان میباشد. اعلامیههای بینالمللی تلاش میکردند برای اینکه به طور قانونی در راستای محدود کردن دولت گام بردارند و سیستم جدیدی را پایهگذاری کنند که در آن شهروندان و دولت متقابلاً در قبال هم حق و وظیفه داشته باشند. مطابق مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸:
به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق برابر و مسلم همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است.
منشور سازمان ملل خواستار ایجاد کمیسیونی برای حقوق بشر بود. النور روزولت، بیوه فرانکلین دلانو روزولت رئیس جمهوری ایالات متحده، ریاست این کمیسیون را در سال ۱۹۴۷ به عهده گرفت. تهیه، تدوین و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر تحت هدایت و نظارت این زن متواضع و معتقد به کرامت انسانی انجام پذیرفته است. وی از طرف بسیاری از صاحب نظران به عنوان با نفوذ ترین زن قرن بیستم شناخته شده است. اعضای کمیسیون بلافاصله در مورد اینکه به مانند منشوری از حقوق باید چگونه باشد و همچنین چگونگی اجرای آن، با هم موافق نبودند. لذا کمیسیون اقدام به ایجاد یک چارچوب برای اعلامیه جهانی حقوق بشر و معاهدات همراه با آن کرد و اعلامیه جهانی حقوق بشر به سرعت در اولویت قرار گرفت. جان پیتر هامفری استاد حقوق در کانادا، رئیس بخش حقوق بشر دبیرخانه سازمان ملل، اگر چه رسماً عضو هیات مدیره کمیسیون و کمیته تهیه پیش نویس بود، ولی وی تهیه کننده مدارک اولیه چهار صد و هشت صفحهای و اولین پیش نویس اعلامیه برای کمیته تهیه پیش نویس بوده است. او در خلال بحثها نیز، نقش میانجی با ارزشی بین فلسفههای مختلف را ایفا نمود هامفری به همراه وکیل فرانسوی رنه کاسین مسئول بسیاری از پژوهشهای ملی و چگونگی ساختار اسناد بودند، آنچه در اعلامیه حقوق بشر آمده است تفسیری است از اصول اولیهای که ایشان نگاشته بودند. سندی که کاسین آن را نوشته بود شامل اصول اساسی کرامت، آزادی، برابری و برادری در دو ماده اول خود بود. که با حقوق مربوط به افراد جایگزین شد حقوق افراد در ارتباط با یکدیگر و در ارتباط با اجتماعات مانند حقوق معنوی، حقوق عمومی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نهایتاً سه ماده اخر در متن نوشته شده توسط کاسین در زمینهٔ محدودیتها وظایف و نظم اجتماعی و سیاسی است. هامفری و کاسین در اعلامیه حقوق بشر اصولی را آوردند که از نظر قانونی قابل اجرا بود. همانطور که در بند سوم از مقدمهٔ اعلامیه جهانی حقوق بشر، سال ۱۹۴۸ منعکس شده است:
از آنجا که بایسته است تا آدمی، به عنوان آخرین راهکار، ناگزیر از شوریدن علیه بیدادگری و ستمکاری نباشد، به پاسداری حقوق بشر از راه حاکمیت قانون همت گمارد.
رنه کاسین پروفسور حقوق مدنی و متخصص در حقوق بینالملل به ویژه حقوق بشر در دانشگاه پاریس بود. او زندگیش را وقف دفاع از حقوق مردان، زنان و کودکان کرده بود به طوری که در دهه ۱۹۲۰ وی را پدر یتیمان فرانسه میخواندند. در سال ۱۹۶۸ جایزه صلح نوبل را بخاطر تهیه اولین پیش نویس کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر دریافت نمود. قسمتی از اعلامیه جهانی حقوق بشر تحقیقی بود که توسط کمیتهای از کارشناسان بینالمللی حقوق بشر از جمله نمایندگانی از همه قارهها و همه ادیان بزرگ و با مشورت رهبرانی مانند مهاتما گاندی طراحی و نوشته شده بود. و شامل عناوینی چون حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میشد. در این کمیته این فرض پیش بینی شده بود که تمام حقوق بشر تفکیک ناپدیر است و تمام انواع آن به گونهای مرتبط با یکدیگر فهرست شدهاند. این اصل توسط هریک از اعضای کشورهای مختلف به اتفاق آرا به تصویب رسید. (اعضا عبارت بودند از: جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی، چکسلواکی، لهستان، عربستان سعودی، جمهوری سوسیالیستی اوکراین شوروی، اتحاد جنوب آفریقا، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، یوگسلاوی) با این حال بعدها موضوع مهم چالش قرار گرفت.
اعلامیه جهانی حقوق بشر به دو شاخه مختلف تقسیم شد که عبارتند از:
میثاق حقوق مدنی وسیاسی
میثاق حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، هردو میثاق باحق مردم برای تعیین سرنوشت و حاکمیت بر منابع طبیعی خود شروع میشود. بحث بر سر این که حقوق بشر بنیادی تر از حقوق اساسی است و یا برعکس تا به امروز همچنان ادامه دارد.
تدوین کنندگان میثاق در ابتدا تنها یک شاخه را در نظر گرفته بودند و پیش نویس اولیه و اصلی تنها شامل حقوق سیاسی و مدنی بود اما بعدها شاخه حقوق اقتصادی، اجتماعی نیز پیشنهاد شد. اختلاف نظر بر سر اینکه کدام شاخه پایه اساسی حقوق بشر را تشکیل میدهد، موجب ایجاد دو میثاق حقوق بشر شده است. بحث بر سر این مسئله بود که حقوق اقتصادی و اجتماعی حقوقی آرمان گرایانه میباشند و با تعریف حقوق بشر که حقوقی اساسی هستند و مردم به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشوند در تضاد است و میزان حقوق اقتصادی و اجتماعی به میزان ثروت و در دسترس بودن منابع مالی بستگی دارند. علاوه بر این حقوق اجتماعی و اقتصادی به ایدئولوژی یا نظریه اقتصادی پذیرفته شده در جامعه مرتبط میگردد. در حالیکه به عکس آن، حقوق اساسی بشر، کاملاً منطبق با طبیعت انسان (تواناییهای جسمی و روانی) میباشند. همچنین دیگر بحثها بر سر این است که حقوق اقتصادی، متناسب با موقعیت افراد الزام آور و ضروری است و نیز در مورد آن اجماع وجود ندارد و همگی در این زمینه توافق دارند که ابزارهای مورد نیاز برای اجرایی کردن حقوق اقتصادی و اجتماعی، با ابزارهای مورد نیازی برای اجرایی نمودن حقوق مدنی و سیاسی کاملاً متفاوت میباشند.
این بحثها و تمایل برای هرچه بیشتر به امضا رساندن قوانین حقوق بشر، منجر به ایجاد این دو میثاق شد. بلوک شوروی و تعدادی از کشورهای در حال توسعه بر این باور بودند که باید همه حقوق در یک قطعنامه واحد گنجانیده شود. هردو میثاق به کشورها اجازه میدادکه برخی از حقوق را فسخ کنند. و موافقان امضای آن، در معاهده اجماع و اکثریت کافی را بدست نیاوردند.
پیمان نامههای بینالمللی
در سال ۱۹۶۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی(ICESCR) در سازمان ملل متحد، به تصویب رسید. کشورهایی که این پیمان را امضا کردند رعایت حقوق مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر برایشان الزام آور بود و به ایجاد قوانین مربوط به حقوق بشر، متعهد شدند. از آن زمان به بعد معاهدات و قوانین متعدد دیگر در سطح بینالمللی ارائه شدهاند. آنها به طور کلی به عنوان اسناد حقوق بشر شناخته شده است. برخی از این معاهدات مهم که در ارتباط با میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به تصویب رسیدهاند مانند معاهدات هفت هستهای" عبارتند از:
کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض نژادی (که در سال ۱۹۶۶ به تصویب رسید و در سال ۱۹۶۹ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون امحای کلیه اشکال تبعیض علیه زنان (که در سال ۱۹۷۹ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۱ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه شکنجه (که در سال ۱۹۸۴ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۴ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون حقوق کودک (که در سال ۱۹۸۹ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۹ لازمالاجرا شد)
کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت (که در سال ۲۰۰۶ به تصویب رسید و در سال ۲۰۰۸ لازمالاجرا شد).
کنوانسیون بینالمللی حمایت از حقوق کارگران مهاجر و اعضای خانوادهشان (که در سال ۱۹۹۰ به تصویب رسید و در سال ۲۰۰۳ لازمالاجرا شد).
نقض حقوق بشر
نقض حقوق بشر زمانی رخ میدهد که توسط دولت و یا نهاد غیر دولتی برخی از افراد مورد سوءاستفاده قرار بگیرند، یا حقوق اساسی (از جمله حقوق مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) آنها انکار و نادیده گرفته شود، و یا هنگامی که هر دولت یا نهاد غیر دولتی بخشی از پیمان میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و یا دیگر حقوق بینالمللی و حقوق بشر دوستانه را در مورد برخی از افراد رعایت نکند. لذا در مورد نقض حقوق بشر سازمان ملل متحد شورایی را تعیین کرده تحت عنوان شورای امنیت که تنها تریبون و دادگاهی است که در اینگونه موارد تصمیم گیری میکند. چنانچه مطابق ماده ۳۹ منشور سازمان ملل متحد: شورای امنیت وجود هرگونه تهدید علیه صلح، نقض صلح، یا عمل تجاوز را احراز و توصیههایی خواهد نمود یا تصمیم خواهد گرفت که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بینالمللی به چه اقداماتی برطبق مواد ۴۱ و ۴۲ باید مبادرت شود. سازمانهای غیر دولتی مستقل، از جمله سازمان عفو بینالملل، فدراسیون بینالمللی حقوق بشر، دیدهبان حقوق بشر، سازمان جهانی مبارزه با شکنجه، خانه آزادی، آزادی بیان بینالمللی و سازمان ضد برداری، نظارت میشود. کار این سازمانها این است که: شواهد و مدارک و اسناد نقض حقوق بشر را جمع آوری میکند و و سپس از طریق تحت فشار قرار دادن سعی بر اجرای قوانین حقوق بشر دارد. جنگها و جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت از جمله نسلکشی، نقض قوانین بینالمللی بشردوستانه از جدی ترین موارد نقض حقوق بشر به شمار میروند. افشاگری و آگاه ساختن جهان و اعتراض به رفتارهای غیر انسانی اغلب منجر به درخواست برای کمک و گاهی بهبود شرایط میشود. شورای امنیت سازمان ملل متحد برای حفظ صلح کار میکند و سایر ملل و معاهدات (ناتو)، در هنگام لزوم برای حفاظت از حقوق بشر مداخله میکنند.به عنوان مثال در سالهای ۱۹۵۳ تا ۲۰۱۳ بیش از ۷۰ قطعنامه علیه جنایات اسرائیل در سازمان ملل تصویب شده است. از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ تعداد ۱۵۲۳ کودک توسط اسرائیلیها کشته شدهاند.امریکا به طور متوسط روزانه ۸.۵ میلیون دلار به اسرائیل کمک کردهاست.اسرائیل تا به حال ۲۷۰۰۰ خانهی فلسطینیان را تخریب کرده است.۵۰۲۳ سیاستمدار فلسطینی بازداشت یا زندانی شدهاند.۲۶۳ شهرک صهیونیست نشین در سرزمینهای متعلق به فلسطینیان ساختهشدهاست. که با جنایات هیتلر قابل مقایسه است.
ساعت : 2:34 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی